جوانان استکهلم، مردم ایران

روز یکشنبه ۳۰ آگوست در مرکز شهر استکهلم مراسم و کنسرت بزرگی برگزار شد که  تعداد زیادی از آن دیدن کردند. افراد زیادی حتی از شهرهای اطراف نیز آمده بودند که در این همبستگی با مردم ایران شریک باشند. در این مراسم مردم  ایرانی مقیم استکهلم و سوئدی های زیادی حضور داشته و بخصوص حضور جوانان چشمگیر بود.

 از طرف سازمان جوانان حزب کمونیست کارگری هم در این مراسم حضور داشتند و پرچمهای آزادی و برابری در این مراسم برافراشته شده بود. در این مراسم سازمانهای دیگری نظیر ایران سولیداریتی- سازمان همبستگی با مردم ایران-  نیز با بنرها و پلاکاردهایشان حضور پیدا کرده و پتیشن و اطلاعیه هایشان را بین جمعیت پخش میکردند و در مورد اعلام موجودیتشان در استکهلم و اقداماتی که تا بحال این سازمان در کشورهای دیگر انجام داده صحبت میکردند، که با استقبال مردم مواجه میشد.
اما جوانان زیادی در این مراسم بودند که میتوان به سه دسته اصلی آنها را تقسیم کرد. ۱٫ جوانان سوئدی ۲٫ جوانانی که خانواده شان مدتها پیش به سوئد آمده و آنها از همان کودکی در سوئد بزرگ شده و یا اینجا متولد شده اند. ۳٫ جوانانی که مدت کمی ست از ایران به سوئد آمده اند.
تماس با ما از طرف جوانان سوئدی بسیار جالب بود و در یکی از این برخوردها پسر جوانی به سمت ما آمد و با اشاره به پرچم آزادی و برابری گفت من میدونم این چیه و ما برای او توضیح دادیم که روی این پرچم چی نوشته و او با تلاش و با دقتی که بخاطر این بود که اشتباه نگوید با لهجه اما به فارسی گفت: آزادی و برابری و به انگلیسی ادامه داد که من این شعار را دوست دارم و توی استکهلم در آکسیون ایرانیها آنرا زیاد دیده ام. اما در ادامه دوستان زیادی به ما مراجعه کرده و میگفتند یا در سوئد بدنیا آمده اند و یا در کودکی به اینجا آمده اند و میخواستند که با ما به عنوان جوانان کمونیست بیشتر آشنا شوند، پسر بسیار جوانی که میگفت به سیاست علاقه مند است و میخواهد با کمونیسم بیشتر آشنا شود و  دوست داره به مردم ایران کمک کنه و یا دختر وپسر جوانی که میگفتند همیشه ایران مسافرت میرفته اند و  میگفتند چند روز است که برگشته اند و در تمام این دوره پر التهاب در اعتراضات بوده اند و خاطرات پرهیجانی از کارهای خود و دوستانشان تعریف میکرند و اینکه جوانان  در ایران چه روحیه بالایی و پرهیجانی دارند و با جمهوری اسلامی چگونه مقابله میکنند و مسائل دیگری که وقت نوشتن آنها الان نیست، آنها میگفتند در این چند ماه دریافته اند که باید برای حمایت از جوانان در ایران کار جدی و بزرگی کنند که  با آن بتوان این رژیم را تغییر داد و آنها تصمیم به چنین کاری گرفته اند. نمونه دیگر، جوانانی که به تازگی از ایران آمده بودند و حضور فعالانه در این اعتراضات داشته اند که برای ما توضیح میدادند که جوانان در ایران به مسائل چگونه نگاه میکنند و چه میخواهند و شاکی بودند از اینکه این کسانی که در خارج "سبز هستند" و سازمانده مراسمهایی نیز، از جوانان در ایران و مبارزاتشان سواستفاده میکنند و اجازه زدن یک سری صحبتها و شعارها و اقدامات را به مردم نمیدهند و خیلی محافظه کارانه عمل میکنند و این دوست ما میخواست که ایرانیان در خارج جلوی این افراد را بگیرند و اجازه عرض اندام به اینگونه گرایشات ندهند و میگفت که جوانان طرفدار موسوی نیستند و جمهوری اسلامی را نمیخواهند و مردم در خارج باید همه جانبه از این خواسته دفاع کنند.
بهر حال نمونه های زیادی بود که من الان باید بدو بدو برم سر کلاس، نمیشه همه آنها را بازگو کنم. اما حضور ما و ارتباط با جوانان در چنین مراسمهایی جالب و بسیار پراهمیت است و این روابط میتواند شروع یک حرکت بزرگ باشد از طرف جوانان در حمایت از میارزات مردم و جوانان در ایران.این دوستان خواستند که به تک تک شما بگویم زنده باد شما، مبارزه شما و انقلاب شما. آنها مدافع سرسخت شمایند و همه جانبه از شما پشتیبانی میکنند.

عکسهای این مراسم