بنی صدر متهم است نه قاضی

در سی امین سالگرد فرمان یورش خمینی به مردم کردستان، تلویزیون بی بی سی، بخش فارسی به این مناسبت برنامه کوتاهی داشت که در آن تکه ای از سخنان عبدالرحمن قاسملو دبیرکل پیشن حزب دمکرات کردستان ایران را پخش میکند و با حسن بنی صدر اولین رئیس جمهوری اسلامی ایران و سعید آرمان عضو کمیته مرکزی حزب حکمتیست بطور جداگانه مصاحبه های کرده است که حدود سی ثانیه یا بیشتر از هر کدام را پخش میکند. لازم به یادآوری است که در اعتراض به فرمان یورش خمینی به مردم کردستان و در گرامیداشت یاد جانباختگان سه دهه کشتار و جنایت حکومت اسلامی در کردستان و در سراسر ایران، اعتصاب موفقیت آمیزی از جانب ۴٢٠ نفر از کمونیستهای کردستان  و حزب حکمتیست فراخوان داده شد. 

مقایسه این سه مورد با هم، هرچند زیرکانه و هدفمند توسط بی بی سی به هم دوخته شده است،  اما حقایق مربوط به این واقعه و ادعای ما را در مورد رویدادهای آن دوره جامعه کردستان ثابت میکند. قاسملو میگوید:" حزب دمکرات، خودمختاری برای کردستان و دمکراسی را برای ایران میخواهد." حزب سیاسی بی بی سی میخواهد چنین وانمود کند که گویا مساله در اصل بر سر خودمختاری و ستم  ملی بود به این دلیل خمینی فرمان حمله به مردم کردستان را صادر کرد. این واقعیت ندارد. فرمان یورش خمینی به مردم کردستان که در مرداد ماه ١٣۵٨ توسط کلیت جمهوری اسلامی و جناحهای آن سازمان داده و رهبری شد، قبل از هر چیز یورشی بود به آزادی و به معیشت طبقه کارگر در ادامه سرکوب انقلاب در سراسر ایران. یورش به مردمی بود که مانع سلطه استبداد اسلامی بر کردستان بودند، مردمی که رفاه و آزادی میخواستند. توده مردم کردستان در مقابل این یورش مقاومت کردند. این مقاومت توسط نیروی چپ و کمونیست این جامعه سازمان یافت و رهبری شد. در رویدادهای آن دوره همچنین ناسیونالیستهای کرد در قالب حزب دمکرات به نوبه خود ضد انقلاب  اسلامی به قدرت رسیده را در سرکوب انقلاب و چپ ها و کمونیستها و توده کارگر و زحمتکش در کردستان یاری رساندند. اتفاقا با حمله خمینی به کردستان بود که ناسیونالیسم کرد زنده شد، حزب دمکرات جان گرفت و خودمختاری به صدر مطالبات مردم کردستان رفت. تمام رویدادهای تا قبل از یورش خمینی به مردم کردستان از کوشش و تقلای این مردم در دفاع از آزادی و دست آوردهای انقلاب خبر میدهند.
این دو ادعا را بنی صدر که خود در کشتارهای آن دوره نقش داشت و رو به ارتش و سپاه پاسداران دستور میداد که پوتینها را از پا در نیاورند تا "غائله" را نخوابانند، در جواب به سوال مصاحبه کننده بی بی سی ثابت میکند. بنی صدر میگوید:"آقای خمینی نمیخواست که مشکل کردستان حل شود، بقول حزب دمکرات کومه له در سنندج آتش افروزی میکرد، گفتم کردستان را از شر این گروه رها کنید." ایشان در همین چند ثانیه از مصاحبه خود کینه و دشمنی خود را از کارگران و از چپ ها و کمونیستهای این جامعه در رویدادهای بعد از انقلاب ۵٧ و از مقاومتی که علیه استبداد بورژوا – اسلامی سازمان دادند، بیرون میریزد. بنی صدر همان کسی که در اولین روزهای بعد از انقلاب ۵٧ رو به کارگران ایران که نقش اساسی ای در سرنگونی رژیم سابق داشتند گفت، شورا پورا مالیده است جانم! اکنون و بعد از سی سال هنوز از سرکوب چپ ها و کمونیستها و مردم کارگر و زحمتکش توسط دولت بورژوائی دفاع میکند و  ضرورت سرکوب این صف رادیکال جامعه ر ا یادآور میشود. به تاریخ هم هر کسی از سر منافع امروز طبقه خودش نگاه و یا رجوع میکند.
 سعید آرمان  هم میگوید:" این اعتراض امروز، منظورش آکسیونی است که در اعتراض به این واقعه و در حمایت از اعتصاب عمومی مردم کردستان در جلو ساختمان بی بی سی برگزار کردند، در ادامه حمایت از اعتراض عمومی مردم کردستان است به کلیت جمهوری اسلامی."  و آن را به درست به اعتصاب و اعتراض عمومی مردم کردستان در سی امین سالگرد این واقعه که علیه کلیت جمهوری اسلامی و در این دوره مشخصا علیه پرچم سبز و سیاه اسلامی بود، ربط میدهد.   
بنی صدر در ضمن به فصل مشترک خود با حزب دمکرات در رویدادهای آن دوره اشاره میکند. این ادعای بنی صدر، واقعی است و بخشی از واقعیت رویدادهای آن دوره یعنی همکاری حزب دمکرات با جمهوری اسلامی را در سرکوب چپ ها و کمونیستها و کارگر و زحمتکش آن جامعه، منعکس میکند. در روزهایی که مردم کردستان نوروز خونین سنندج را پشت سرگذاشته بودند، خود را برای مقاومت سازمان میدادند، جمهوری اسلامی نیز دارو و دسته های خود را علیه مردم کردستان  مسلح میکرد، در روز ١٠ فروردین  ١٣۵٨ خمینی رفراندم جمهوری اسلامی، آری یا نه، را در دستور مردم و جامعه ایران قرار داد. چپ ها و کمونیستها و توده مردم در سراسر کردستان این رفراندم را تحریم کردند. درست در این لحظات، رهبران حزب دمکرات در قم سرگرم لاس زدن با خمینی و بعدا در تهران با سران "دولت موقت" بودند. رهبری حزب دمکرات در آخرین ساعتها تصمیم میگیرد که این رفراندم را تحریم کند. این را عبدالله حسن زاده در کتاب خود، ۵٠ سال مبارزه، مفصل ذکر کرده است که چگونه رهبران آن وقت حزب دمکرات و شخص او از قم و خدمت "امام" به تهران برمیگردند و در تهران به خدمت سران "دولت موقت میرسند و شب  آن روز از مساله تحریم رفراندم جمهوری اسلامی توسط مردم کردستان مطلع میشوند. عده ای از آنان موافق شرکت در آن و عده ای موافق تحریم، ناچار از دنباله روی از قطب رادیکال جامعه میشوند و همان شب تلگرافی تصمیم به تحریم خود را اطلاع میدهند. حزب دمکرات درست در موقعی که پادگان سنندج مردم را در این شهر کشتار میکرد، همزمان با خمینی و رفسنجانی و بنی صدر، چپ ها و کمونیستها و صف رادیکال جامعه کردستان را مقصر جلوه میداد و بدین ترتیب سرکوب مردم انقلابی توسط ضد انقلاب به قدرت رسیده را توجبه و تایید میکرد. کارشکنی های حزب دمکرات در "هیئت نمایندگی خلق کرد" و فرستادن هر چند بار هیئتهای نمایندگی خود بدرگاه خمینی و دولت بازرگان و بعدها بنی صدر برای از اعتبار انداختن آن و کمک به نقل و انتقال واحدهای نظامی جمهوری اسلامی که ممانعت از آن یکی از شرطهای "هیئت نمایندگی خلق کرد" برای رعایت آتش بس اعلام شده بین مردم کردستان و جمهوری اسلامی بود؛ مخالفت حزب دمکرات با ا