اعتصاب عمومی ٬ سه دهه بعداز ٢٨ مرداد ۵٨

سه دهه بعد از سر کار آمدن جمهوری اسلامی صحنه سیاست ایران میدان جنگ کثیف ترین لایه های بورژوازی متحجر اسلامی و به جان هم افتادن فاشیستهای که هر کدام در کارنامه سیاه شان طومار و لیست وسیعی از جنایت، بی حقوقی و تجاوز به هستی و زندگی انسانهای زیادی ثپت شده است.

 در این میان مردمی که نفرت علیه کل این لجن اسلامی در وجودشان تلنبار شده است در غیاب پرچم کمونیسم  و عدم حضور صف انسانست به گوشت دم توپ جانیان اسلامی و کل بورژوازی و جهان غرب و امریکا تبدیل شده اند. فراخوان به اعتصاب و متعاقبا وقوع آن در سالروز فرمان خمینی به کردستان در این شرایط معنی متفاوتی از سایر اعتصابات قبلی پیدا میکند و به تلاشی انسانی کمونیستها در ارائه راهی متفاوت در مبارزه علیه کلیت این نظم جهنمی تبدیل میشود.ارزش این تلاش صرفا در وسعت و فرا گیر شدن اعتصاب نیست که در صورت وسعت بیشتر بهتر و موثرتر میشد. بلکه در نوع تلاشی است که کمونیست ها برای دور نگاه داشتن مردم از این برزخ و جدا نمودن صف کارگران و مردم از سموم انواع شاخه های بورژوازی است. حتی اگر اعتصاب جواب هم نمی گرفت تلاش کمونیست ها با ارزش و قابل ارج بود.

کردستان در سی سال گذشته تنها محل تاخت و تاز احزاب و جریانات ناسیونالستی نبوده بلکه محل فعالیت کمونیست ها علیه جمهوری اسلامی و ارتجاع محلی نیز بوده و کمونیسم یک نیروی اجتماعی وزین در جامعه کردستان میباشد. کمونیست های زیادی، چه آنهای که هنوز در جهت تحقق اهداف انسانی سوسیالیسم مبارزه می کنند و چه آنهای که زندگی شرافتمندانه انسانی و اجتماعی را انتخاب کرده اند، همه محصول سه دهه جنگ با یکی از کثیف ترین رژیم های تاریخ شکل گیری سرمایه داری و افشاگر چهره بورژوازی محلی و سراسری و مبارزه برای تحقق آزادی و برابری واهداف انسانی هستند. اکثر آنها در محل و منطقه ای در کردستان دارای نفوذ و اعتبار اجتماعی هستند. اگر این صف وسیع بدون در نظر گرفتن تعلق تشکیلاتی در این امر مشخص، متحدانه پای امضای فراخوان کمونیستها به اعتصاب می آمدند، فعالین کمونیست و آزادی خواه خیلی بیشتری را در داخل به میدان میکشد و تلاش همه جانبه تری جهت وسیع تر شدن دامنه اعتصاب صورت میگرفت و آتشی شعله ور می شد که حرارت آن مناطق دیگر ایران را به احتمال در ابعاد ماکرو متوجه خود می کرد.  

کردستان ایران صفحه سفید و خالی نیست که خطوط سیاسی متفاوت از کمونیسم تا ناسیونالیسم برایش ناشناخته باشد. کمونیسم جریانی محبوب، با نگرش و راه حل های متفاوت از جریانات ناسیونالیستی و سی سال حضور فعال در صحنه سیاست ، نزدیک به یک دهه مبارزه نظامی رودررو با رژیم ، عجین شدنش با فعل و انفعالات روزمره کارگران و مردم کردستان و فعالیت همه جانبه اش علیه حکومت کثیف اسلامی پدیده ای مثبت و شناخته شده ای برای مردم کردستان می باشد. سازش ناپذیری در مقابل جمهوری اسلامی، قاطعیت و پیگیری کمونیسم و کمونیستها در جهت منافع کارگران و زحمتکشتان جزو مفروضات بخش قابل توجهی از مردم است. علی رغم از سر گذراندن جدایی ها و انشعابات و افت و خیزهای ناشی از آن، که در پروسه شکل کیری کمونیسم کارگری و بدنبال آن جریان کمونیسم کارگری، بسان هر پدیده زنده در مقاطع متفاوتی که رویداد ها و تحولات جهانی و محلی در آن به وقوع می پیوندند،  تاثیرات منفی آن بر جامعه و پیشروانش هنوز به درجه کمتری از سابق مشهود است. که هنوز خط کمونیستی و کارگری نیز نتوانسته به طور کامل از زیر بار تاثیرات آن سر بلند کند.  با وجود این کمونیسم رادیکال و خلاف جریان در کردستان به عنوان یک سنت سیاسی و اجتماعی، دارای تاریخ مربوط به خود و رهبران شناخته شده ای است که به قدمت سه دهه عمر ننگین جانیان اسلامی در مبارزه رادیکال و بدون تخفیف با رژیم و کل بورژوازی آبدیده شده اند . بخش چشمگیری از کارگران و مردم ارزیابی مثبت از آن دارند و آنرا در جهت منافع خود و بخش مهمی از تاریخ کمونیسم را متعلق به خود میدانند. از این لحاظ کردستان از سایر مناطق ایران متفاوت است. قطعا کمونیسم در تمام مناطق کردستان نیز دارای اعتبار و نفوذ یکسانی نیست. کارگران و بخش رادیکال مردم جنوب بیشتر از شمال کردستان خود را به کمونیسم نزدیک احساس می کنند. کارگران و پیشروان جامعه در منطقه شمال کردستان نیز به نسبت کمتری از سنت کمونیستی متاثر هستند. اما سابقه طولانی احزاب ناسیونالیست و متاثر شدن مردم از این سنت در این بخش، یکی از موانع جدی گسترش بیشتر رادکالیزم ناشی از حضور کمونیستها و فعالیت کمونیستی و کمتر متاثر شدن کارگرن و مردم انقلابی به نسبت مناطق جنوبی میباشد. که مورد بررسی این مطلب نیست. جواب به فراخوان کمونیست ها، بویژه در منطقه جنوب کردستان بر این متن از مناسبات، سنت و نفوذ کمونیسم و پیوستن بیش از چهار صد فعال کمونیست و آزدیخواه به این فراخوان قابل توضیح است.         

در این دوره سیاست و تصمیمات مهمی از جانب کمونیستها اتخاذ شد. در شرایطی که صف و سیعی از مردم و اکثریت اپوزیسیون راست و چپ جمهوری اسلامی همراه با غرب و امریکا در دفاع از حرکت مردم با پرچم سبز گوش فلک را کر میکرد، حکمتیستها با جسارت خلاف جریان حرکت کردند و نه تنها از افتادن پرچم آزادی و برابری جلوگیری بعمل آوردند بلکه با تلاش خود آنچه در توان داشتند جهت نمایندن و قرار دادن آن در صحنه سیاست جامعه بکار گرفتند و متعاقب آن با فراخوان به اقدامی رادیکال درتقابل با کلیت رژیم، راه دیگری را جهت انتخاب در مقابل مردم ایران قرار دادند. همراهی و حمایت صف وسیعی از کمونیستها و آزادیخواهان از این فراخوان زمینه های بیشتری جهت موفقیت اعتصاب مهیا نمود. موفقیت این عمل رادیکال و اقدام به اعتصاب عمومی در شهر سنندج و… علی رغم تهدید و فشار شدید رژیم از چ