کاریکلماتور های کودتایی

 
انتخابات، شیپور جنگ قدرت را به صدا درآورد!
رستم، مهرورزانه پهلوی "سهراب" را درید.
"ندا"ی  مهرورزی بر کف خیابان شان خونین شد.
امام زمان از افشای کودتاچیان به دلیل دوستی های قدیمی صرف نظر کرد!
همه ی رنگها در مقابل کودتا سبز شدند.
مانور قدرت، سفره کودتا را با شراب قرمز رنگین کرد!
سبزی هندوانه، شرط چاقو را نپذیرفت.
"شعار" بعد از اینکه به عقد  "تظاهرات" درآمد، رشد خود را از سر گرفت!
لباس شخصی ها به نکاء کودتاچیان درآمدند!
تظاهرات سبز ها در ایران "حزب سبز آلمان" را به فکر فرو برد!
"شعار" از اینکه هر روز از طرف مردم مطرح میشد به خود می بالید!
دروغ، جشن نامزدی قدرت را برگزار کرد.
زیادی مهرشان را با چماق به خورد مردم دادند!
طبیعت به حمایت از سبز اعلام همبستگی کرد.
"آنفولانزای دروغ" در دولت کودتا بی خطر اعلام شد!
دروغ، ترجمان مهرورزی شد.
رای مردم وقتی به "آنفولانزای دروغ" مبتلا شد، از اعتبار افتاد!
مردم برای مقابله با آنفولانزای دروغ واکسینه بودند.
امام زمان از ترس کودتاچیان، چاه جمکران را پلمب کرد!
تظاهرات در خیابانها، آزادی را همراه میبرد!
صلاحیت دروغ از طرف مراجع تقلید مشروع اعلام شد.
تقلب وقتی کودتا کرد، دست فریب را فشرد.
دروغ، آزادی را بلعید!
آزادی بیان جلوی پای کودتا قربانی شد!
وقتی پای آبرو از طرف رهبر پیش کشیده شد، آبرو  سرخی خجالت را قرض گرفت!
آبرو و شرف برای اعاده حیثیت پشت در دادگاه لاهه به انتظار نشستند!
بی منطقی، بحث را به جدل و مناظره را به گلوله کشاند!
شانه ی مردم برای تابوتی که میخ هایش را رهبر کوبیده، آماده است!
نکیر و منکر از ترس کودتاچیان به انگلیس پناهنده شدند!
خدا وقتی کودتای طرفداران محمد را دید، گفت: "چه …….. خوردم!"
                        
ی. صفایی
۲۴ آگوست ۲۰۰۹