باز گشت به اوردوگاه یار! در حاشیه صحبتهای آقای علی اکبر هاشمی رفسنجانی …

درحاشیه صحبتهای آقای علی اکبر هاشمی رفسنجانی در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام ، که عملا توبه نامه اش است.

مبارزات دور اخیر مردم ایران تلاشی است برای رهایی از حکومت سیاه مدهبی و آپارتاید جنسی در ایران. این مبارزه در ده سال اخیر هر دوره بنوعی تلاش کرد خودرا سازمان دهد و نیز در مقاطع مختلف علنا رژیم جمهوری اسلامی را به چلنج کشانده است. در جامعه ای که آزادیهای فردی و اجتماعی انسانها برسمیت شناخته نمیشود، مردم از هر فضایی برای ابراز اعتراضات خود استفاده میکنند. آنچه که عیان است در دور اخیر مبارزات مردم ایران علیه جمهوری اسلامی بهانه انتخابات توانست صدها هزاران نفر را بخیابان بکشاند. اصلاح طلبان میخواستند از این اعتراضات بنفع خود استفاده کنند.

مسئله تقلب در انتخابات مطرح شد و مستمسکی شد برای اعتراضات مردم. البته همه مردم ایران و آقایان «اصلاح طلب» واقف و آگاه هستند که بنیاد جمهوری اسلامی از ابتدا با تقلب، ترور و پایمال کردن حقوق فردی و اجتماعی انسانها بگذاشته شده است و تا در قدرت باشند خواهد بازور و ددمنشی سر پا خواهند ایستاد. پس اتهام تقلب زدن به انتخابات در ایران یک ترفند بود برای تسویه حسابهای درون خانگی و اصلاح طلبان در درون نظام جمهوری اسلامی خود واقفند که خودشان هم زیاد پرونده روشنی ندارند، چون همه بنوعی در سرکار آوردن این دستگاه مخوف و جنایت به اندازه هم شریک هستند. بنابراین اگر به صحنه سیاسی ایران نگاه کنیم، جمهوری اسلامی مورد تنفر اکثریت مردم آزادیحواه ایران است. در نتیجه این اکثریت ناراضی از اختلاف خانوادگی در درون جمهوری اسلامی استفاده کردند و دنیا را باری دیگر متوجه جنایتکاران حاکم برایران کردند. مخالفین در درون رژیم هم از این مسئله استفاده کردند تا برنامه شکست خورده دوم خردادی خودرا دوباره آزمایش کنند. آقایان موسوی و کروبی و خاتمی از آنجا که خود شریک سیاسیو اعتقادی جمهوری اسلامی هستند.از طرف مردم آزادیخواه با اندازه ای به چالنج کشیده شدند. آقایان اصلاح طلب ترسیدند از اینکه مردم افسار حرکت را از چنگشان در آورد کار را به مجلس خبرگان و مجلس اسلامی کشاندند. از طرف دیگر رژیم هم از این موقعیت برای سرکوب مردم بیشتر استفاده کرد. در نتیجه مسله مبارزات مردم از آنجا که شعار های مستقل و رهبری مستقل خود ندارد هنوز پراکنده در اینجا و آنجا خودرا نمایان میکند. یعنی در دور اخیر مبارزه مردم ، هر نیروی تلاش کرد که از وضعیت بوجود آمده استفاده نماید. البته این منطق سیاست است که در مقاطع مختلف پارامترهایی بوجود میآید که باید از آن استفاده کرد و سیاست راه صاف آسفالته نیست و هر

نیرویی به فراخور حال خود از این وضعیت دوماهه استفاده کرد.

ادر نتیجه رادیکالیسم مردم هاشمی رفسنجانی را ترساند. حضور جدی هاشمی رفسنجانی در جلسه تشخیص مصلحت نظام و سخنرانی اش در مورد بکار گیری دستورات خامنه ای در اوضاع داخلی و مسئله اختلافات داخلی ایران، در عمل توبه نامه خودرا نوشت و دارد جاده باز گشت برای همکارانش مثل میر حسین موسوی، مهدی کروبی و خاتمی باز میکند. این یک اتفاق ساده نیست این یک همخطی سیاسی است که آقایان «اصلاح طلب» با نظام جمهوری اسلامی دارند. اعتراض آقایان «اصلاح طلب» به جنایت وترور و شکنجه و تجاوز جنسی در جمهوری اسلامی کار آنها نبوده و نیست آنها از این ها علیه رقیب خانوادگی مثل خامنه ای و احمدی نژاد استفاده میکردند. بنظر من مهدی کروبی اهل حل مسئله تجاوز جنسی به زندانیان نیست و نبوده. (چون کروبی در زمان ریاست مجلس اسلامی خود واقف و آگاه به همه چیز بوده و هست) اما وقتی پای منافع اش به میان آمد ، این مسئله را علنی کرد. تازه در نامه اش نوشته همچنین خبر هایی (آزار و تجاوز جنسی به زندانیان) را شنیده و از رفسنجانی خواست بود آنرا پیگیری کند.

امسئله تشکیل جبهه یا تشکل سیاسی که اصلا طلبان رژیم در دستور دارند، بیشتر بدرد بده و بستان های سیاسی داخلی میخورند. حال آقای رفسنجانی دوباره جلو افتاده، قبلا با حضورش در جلسه معارفه رئیس جدید قوه قضائیه در هفته گذشته و لبخند ملیحش به احمدی نژاد ، فضای امروز بیاناتش در جلسه مجمع تشخیص مصلحت را بوجود آورد. آقای علی اکبر هاشمی رفسنجانی در جریانات مبارزات دور جدید مردم علیه رژیم جناح «اصلاح طلب» را تقویت کرد اما چون دید زورش نمیرسد و منطقا نمیتواند در جهت شعارهای مردم برای سرنگونی جمهوری اسلامی حرکت کند، مصلحت را در آن دیده که بیاید و در جایگاه سابق خود ابقا شود. سخنرانی هاشمی در مجمع تشخیص مصلحت اتفاق ساده ای نیست. این حرکت تلویحا تایید نظام و رهبری و رئیس جمهوری است و میخواهد فضا را برای دیگران هم آماده کند.

 

چرا؟

 

جنبش مردم ایران همچنانکه گفتم برای خط سبز نیست، نبوده و نخواهد بود، زیرا خط سبز هم هویتا نمیتواند در مسیر جنبش آزادیخواهانه مردم ایران گام بردارد. این جنبش سبز ادامه خط دوم خرداد است و ارزش مصرفش برای دعواهای خانوادگی جمهوری اسلامی که هر دوره بنامی به میدان میآید. در دور اول یعنی ده سال پیش در جریان ۱۸ تیر اگر چه محمد خاتمی رئیس جمهوری کمی از اول من و من کرد اما به رکاب امام خامنه ای باز گشت و آن بلایی را سر جنبش دانشجویی آوردند که همه شاهدش بودیم. بعد از ده سال دوباره طیف ناراضی درون حکومت جمهوری اسلامی دوباره برای تقسیم قدرت پای پیش گذاشتن و تلاش نمودند از اعتراضات و کینه مردم نسبت به نظام استفاده محدود کنند. وقتی دیدند جنبش اعتراضی خواستهای آنهارا کنار زده و شعارشان دارد میشود «موسوی بهانه است، کل نظام نشانه است» دارند یکی یک بازگشت میکنند. هاشمی رفسنجانی آگاهانه جواب نامه مهدی کروبی را نداد زیرا میدانست علیرغم اخم و تخم کردنها باید دوباره سر به آستانه اما خامنه ای بمالند.

 

هاشمی رفسنجانی تلاش نمود از حضور و مبارزات مردم استفاده کند، اما مبارزات و جنبش برای او دستمایه معاملات سیاسی و نگهداشتن موقعیت خود شد و حالا با خضوع و خشوع اسلامی توبه نامه خودرا به خامنه ای با سخنرانی اش در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام ارائه داد. این منطق مبارزه و اختلافات درون خانوادگی در جمهوری اسلامی