توضیحى کوتاه بر خرده گیریهاى آقاى رضایى

بعداز انتشار گرامیداشت یاد و خاطره رفیق جانباخته کاک یحیی خاتونی از طرف جمع زیادی از دوستان و رفقا چه تلفنی و چه باپیام و هم چنین اظهار نظر در فیس بوک از اینکار استقبال شد و مایه خوشحالی کسانی گردید که دوست و نزدیک کاک یحیی بودند و اورا می شناختند .

در این میان آقای رضایی که مدعی اند رفیق شخصی و سیاسی کاک یحیی بوده است , با خرده گیری از این نوشته , خواسته یانخواسته تلاش نموده  است که جایگاه و موقعیت سیاسی و اجتماعی این انسان لایق و شایسته را کم رنگ کند .
تا جائیکه اشتباهات  نوشته من را یاد آور شده اند کار درستی کرده اند و من هم می بایست هم چون ایشان از کسی مطلع تر و باهوش تراز خود , در مورد نام تکمیلی جمعیت سقز و مدرک تحصیلی کا ک یحیی سئوال می کردم , از این لحاظ ایرادشان را وارد می دانم .
 منتها سئوال اینست , این رفیق سیاسی و نزدیک کاک یحیی چرا در ۳۰ سال گذشته یادی از او نکرده  است و حالا که از او یاد شده است ,برآشفته می شود , علی القاعده می بایست خوشحال می شدند و ضمن تجلیل از کاک یحیی اشتباهات نوشته من را هم یاد آور می شد , شاید انتظار من از آقای رضایی بیهوده است .
برای اطلاع آقای رضایی , کاک یحیی قبل از اینکه در روستای قادرآباد معلم باشد درسالهای ۱۳۴۳ و ۱۳۴۴ در روستای جیرانمنگه در منطقه تیلکو معلم بود و من مدتی در آنجا شاگرد اوبودم , از آن زمان کاک یحیی در میان مردم دوست داشتنی بود و اورا نزدیک و دوست  خود می دانستند ., در یاد نامه اشاره شده است در آنجایی که مبارزه را شروع نمود ( منظور منطقه است ) در همانجا هم جانباخت . منظو روستای بخصوصی نیست .
کاک یحیی رفیق نزدیک و صمیمی زیاد داشت , منتها تا جایکه من اطلاع دارم  نزدیکترین و صمیمیی ترین کس به او که در حال حیات باشد و مقیم اروپا است کاک محمود کیوان می باشد . البته کاک یحیی با جمع زیادی صمیمی و دوست بود و حتمأ شما هم یکی از این کسان بوده اید .
کاک یحیی از پیشکسوتان سیاسی یک نسل بود که از زمرهء شخصیتهای انگشت شمارمحسوب می شد و به اعتبار خود و شخصیت سیاسیش معتبر و قابل اعتماد بود نه عضویت در شورای شهر ,
منظور اینست کاک یحیی از زمرهء کسانی است که آموزگار و راهنمای سیاسی نسلی بود که منبعد ادامه دهنده راه اوو دیگر جانباختگان راه آزادی انسان از قید ستم بودند
علیرغم میل خود و بدلیل اینکه از نوع برداشت کا ک عزیز نشود و به حساب سابقه تراشی نیاید , در نوشته قبلی از آوردن موضوع زیر خودداری کردم , ما جمعی چند نفره  بودیم که در زمان رژیم سابق ,کاک یحیی با ما در تماس بود و الفبای مبارزه را از او آموختیم  ویکی از آموزشهایش به ما  این بود که  اصول مقدماتی فلسفه را مخفیانه به ما آموزش می داد  , کاک رشید امین زاده می رفیق گرامی و نزدیک من که حالا در استرالیا زندگی می کند . از جمله آن افراد بود بقیه در ایران هستند و از ذکر نامشان خودداری می کنم .
ازاین لحاظ  هم بوده , من خودرا موظف دانسته و می دانم , بعنوان یکی از شاگردان سیاسی ایشان از او تجلیل کنم و از تجلیل کردن جانباختگان ,  غیراز ادای احترام نسبت به او هیچ مقصود سیاسی و اجتماعی شخصی دیگری برای کسی حاصل نخواهد شد و یا حداقل من تجربه اش را ندارم چون مسئله ام نبوده و نخواهد بود.
در اخر یادآور شده اند که کاک یحیی به اتحادیه کمونیستها سمپاتی داشته است ( سمپاطی ) از لحاظ املائی غلط است به همین منظور عین کلمه اورا نیاوردم .
من فقط کسان نزدیک به کاک یحیی , همچون کاک احمد اسکندری . کاک محمود کیوان , و کاک ایرج فرزاد را ( که آنموقع از طرف کومه له , مسئول حوزه ای سازماندهی شده کومه له در سقز بود .وبه آنجا رفت و آمد می کرد و با کاک یحیی هم رابطه داشت  ) , به شاهدی می گیرم که این توصیف شامل حال کاک یحیی نمی شود و دور از حقیقت و امانتداری است .
یحیی دونداری  ۲۲٫ ۰۸ .۰۹