افقهای موجود در جنیش مردم کردستان و کمونیزم کارگری

در حاشیه اعتصاب گسترده مردم کردستان در ۲۸ مرداد امسال

مقدمه:

روز ۲۸ مرداد امسال مردم کردستان ، بخصوص در شهرهای سنندج ، کامیاران ، مریوان و بوکان ، اعتصاب وسیعی را بر علیه رژیم اسلامی و در یادبود کشتاررژیم در اوایل روزهای به قدرت رسیدن رژیم سازمان دادند. این در حالی بود که رژیم اسلامی و عواملش در این منطقه بیش از یکماه بود که در حال آماده باش بودند و با راهپیمائی مردم سنندج هم به شدت برخورد کردند و بگیر و ببند و دستگیری مثل همیشه تنها پاسخشان بود.

سنندج سرخ مثل همیشه پیشگام این سری اعتراضات بود و زحمتکشان و  فعالین طبقه کارگر سازمانده اصلی این حرکات در سنندج بودند

گزارشها حاکی است که رژیم با انواع شیوه های روانی و بکارگیری هلی کوپتر و پلیسش تلاش کرد مهر سکوت به مردم کردستان بزند و مردم را رسما قبل از اعتصا بات تهدید کردند اما مردم هم شجاعانه با تعطیل شهرها پاسخ رژیم را دادند. . تا همینجا باید به مردم کردستان برای سازماندهی این حرکت اعتراضی تبریک گفت.

حزب کمونیست کارگری ایران در فراخوان خود این حرکت را پشتیبانی کرد و آنرا در جهت پیشبرد انقلاب بر علیه رژیم اسلامی ارزیابی کرد.

اما ببینیم چه گرایشات اصلی در جنیش کنونی مردم، در شرایطی که مردم سایر شهرهای ایران بر علیه رژیم حرکت انقلابی خود را شروع کرده اند، در کردستان قابل مشاهده هستند:
 
 

جنبش ناسیونالیستی کرد(گرایش اعتراض قومی بجای انقلاب):

جنیشهای ناسیونالیستی و قوم گرا اصولا دو برخورد به این حرکت اخیر انقلابی مردم ایران داشته اند:

الف- بخش جدائی طلب که خودش را کاملا از حرکت انقلابی مردم در همه جای ایران جدا می کند و این حرکت را بی ربط به مسائل خودش می داند. در کردستان ایران این گرایش زیاد طرفداری ندارد. گرایشات حاشیه ای نمونه وار این خط در آذربایجان و اهواز بیشتر خریدار دارند که عموما در حرکات دو ماه گذشته سکوت احتیار کرده اند.

ب- بخش "خودمختاری خواه و فدرالیست" که نمایندگیش را سنتا حزب دموکرات کردستان نمایندگی می کند. این جریان بک پایش در کنار جریان "سبز" است و پای دیگرش بیرون آن! مثل همیشه منتظر است که ببیند باد کدام سو می وزد. حواسش به اینست که ببیند چگونه می تواند در عین جداسازی حرکت مردم کردستان و چسباندن آن به "هویت طلبی قومیش" از وزش جنیش اعتراضی به سود خود یعنی مشارکت در قدرت سود بجوید. همین جریان وفتی به فراخوان اعتراضی مردم کردستان می رسد، تلاشش اینست که این فراخوان بشود یک حمد و قل هوالله خواندن برای گذشته که طبعا باید مردم بعد از این سوگواری بروند خانه هایشان تا سال بعد

بنابر این خصلت نمای گرایش ناسیونالیستی کرد در حال حاضر اینست که کردم "اعتراض" بکنند و این اعتراض به "انقلاب" تبدیل نشود زیرا این انقلاب دیگر انقلاب برای جابجائی قدرت از سرمایه دار "فارس و شوینیست" به سرمایه دار هم خون نخواهد بود و خودشان بهتر می دانند.

جریان وابسته به گروه کوروش مدرسی(گرایش "انقلابی" طبقه کارگر کردستان در مقابل انقلاب مردم ایران):

گرایش گروه مدرسی در طی دو ماه گذشته ، نوبری بود که همیشه از بقچه خرده بورژوازی می شود سراغ داشت. "چپ زدن" در موضع راست(یا بر عکس راست زدن با پرچم چپ!). این گرایش از همان شروع خیزش انقلابی مردم در تهران و سایر شهرهای ایران اعلام کرد که این جنیش ربطی به "طبقه کارگر" کوروش مدرسی ندارد و لذا این گروه منتظر خواهد بود طبقه کار بلند شود و در مقابل خیزش انقلابی مردم ایران ، قد الم کند.

همین گروه بود که فراخوان "اعتصاب عمومی در کردستان" را با همان شعاری که جریانات ناسیونالیست هم مطرح می کردند، حمایت کرد. هدف این گروه این بود که این اعتصاب عمومی را وصل کند به تئوری "حرکت مستقل طبقه کارگرش" و طبعا بعد از اعتصابات مردم در کردستان هم اینها سراسیمه به خودشان و طبقه کارگری که ساخته ذهنشان بود تبریک گفتند ! درک اینها اینست که حرکت اخیردر کردستان عبارتست از اعلام حرکت مستقل طبقه کارگر در مقابل جنبش بورژوائی و رفرمیستی در سایر جاهای ایران! در ذهنیت گروه مدرسی طبقه کارگر در چند شهر کردستان بلند شد تا شاید بزند توی دهن سرمایه دارانی که در سایر شهرها می خواهند انقلاب "بورژوا دموکراتیک" بکنند و در این رهگذر هم هر چه خواستند بار ما کمونیستهای کارگری کردند که پوپولیست هستیم و چه و چه!

حزب کمونیست کارگری ایران و درک کمونیستی از حرکت اعتراضی مردم در کردستان

درک ما که در فراخوان به مردم کردستان به تاریخ ۲۸ ژوئیه ۲۰۰۹ هم منعکس هست این بود و هست که :

الف – حرکت مردم کردستان را نمی شود و نباید از حرکت مردم ایران در سایر جاهای ایران جدا کرد.

ب- این حرکت در ماهیت خود حرکتی است که باید سمت و سوی انقلابی داشته باشد و با همان شعارهای سرنگونی طلبانه، آزادیخواهانه و برابری طلبانه و سرخی که سایر حرکات دوران کنونی را تعریف می کند نمایندگی شود.

ج- اعتراض و نه صرفا اعتصاب و بستن مغازه ها و کارخانه ها و خواباندن شهرها، باید مد نظر باشد. بدین معنی که اعتصاب عمومی شکل ناکامل اعتراضی است. باید به اشکال گوناگون از راهپیمائی و سایر اشکال بیانی اعتراضی فرا روید.

د- جنیش اعتراضی – انقلابی مردم ایران یک جنیش همبسته است و غیر قابل تفکیک از جنیش اعتراضی در کردستان و پیروزی جنیش اعتراضی- انقلابی در همه ایران مشروط به در هم آمیزی این جنیش است. جنیش طبقه کارگر و زحمتکشان در کردستان نمی تواند بدون همیاری و مشارکت همه جنبشهای موجود در کلیت جامعه ایران فرصت پیروزی داشته باشد. کار ما کمونیستای کارگری باید این باشد که حول برنامه کمونیستی همه مردم را در همه جای ایران متحد کنیم.

ما در حزب کمونیست کارگری ا