نگاهی به کارنامه جنایات جمهوری اسلامی ایران

حکومت ولایت فقیه پس از شکل گرفتن برای بقای حکومت خود شروع به تقویت بنیه دفاعی خود با بهره گیری از مذهبیون تندرو و افراطی پول نفت به تمام ارکان مملکت چنگ انداخته وقدرت را در دست گرفتتندو بنا به سیستم تمامی دیکتاتوران در سطح جامعه یک جو سرکوب واعدام وخفقان بوجود آوردند وتمامی مخالفان را یا نابود کردند یا مجبور به ترک وطن کرده وتا به امروز نیز همین روال را ادامه داده اند.

حکومت اسلامی یا به تعریفی دیگرحکومت نظامی ومذهبی از هیچ جنایتی علیه مردم کرد.فارس.ترک.بلوچ وعرب فرو گذار نکرد.
احزاب واپوزسیونهای داخلی را به شدت سرکوب کرد.
تیمهای ترور سازمان یافته تشکیل شد واقدام به ترور رهبران صلح طلب حزب دمکرات کردستان ایران ونیز دیگر روشنفکران وآزاد اندیشان در خارج از ایران کرد.
ترورهای داخلی یا همان قتلهای زنجیره ای سازماندهی شده وانجام شد.
مطبوعات و روز نامه نگاران سرکوب شدند.
دانشجویان ستاره دار اخراج وزندانی شدند.
فرهنگیان با چه بی عدالتیهایی که روبرو نشدند.
زنان مورد تبعیض قرار گرفتند.
کارگران از کار بیکار و به ورطه فقر کشیده شدند.
چرا باید در جامعه اقلیتهای مذهبی وقومی مورد تبعیض-اذیت وآزار- زندان- مصادره اموال وحتی مرگ قرار گیرند.
آری جنایات رژیم تنها به اینجا ختم نمی شود. مگر همین حکومت اسلامی نبود که آشکارا به تعقیب مخالفان خودبه عراق رفته و حزب دمکرات کردستان ایران را مورد حمله قرار داد.
بله همین تیمهای ترور دهها و شاید صدها نفر از افراد احزاب را در داخل خاک عراق ربوده و یا به قتل رساندند.
و اینک در تازه ترین جنایت بی مهابا و با همکاری همدستان خود در دستگاه حکومتی کشور عراق به قرارگاه مجاهدین خلق حمله کرده و با کشتن و زخمی کردن انها چهره ضد انسانی خود را به نمایش گذاشتند.
اری مردم دنیا وای مدعیان ازادی و دمکراسی بدانید که ما خودمان بنیانگذار حقوق بشر بودیم همان حقوقی که اکنون خودمان از ان بی بهره ایم.
چرا باید ایرانی که مهد تمدن و ارزش و فرهنگ بوده اکنون بالاترین بی عدالتی در ان حاکم باشد.
چرا باید اسمان کشورمان تاریک و باران ان به رنگ خون باشد – هوای ان بوی باروت بدهد.
فریاد از شکنجه گاهها بر خواسته .
مادران برای فرزندانشان که به جوخه اعدام سپرده شدند ناله می کنند.
تا کی باید تحمل کرد . کدام وجدان بیدار قبول می کند.
ای جلادان اطمینان داشته باشید که روزی شما هم در پیشگاه همین مردم در موردتان داوری خواهد شد.
 پس به امید رهائی و فردای ازاد انتظار می کشیم.
مظفر پروری – ترکیه