چرا اتهام خون علیه سرباز اسرائیلی درنواحی فلسطینی همزمان با معاملات کلان سوئد و ایران عنوان میشود؟

Nawid_Akhgar@hotmail.com

ما ایرانیان این افتراهای مرتجعانه و افسانه وار قرون وسطائی مذهبی – اسلامی را بارها و بارها در زمان کودکی شنیده بودیم که یهودیان کودکان مسلمانان را می ربایند و آنان را کشته خونشان را در جام های شراب در جشنها و پایکوبی هایشان می نوشند یا به آنان انواع مخدر ها را تزریق میکنند و از آنان میخواهند به اعمالی که خواست ربوده شدگان نیست دست بزنند و یا در قرون وسطی کشیشان مسیحی ادعا می کردند که یهودیان خون کودکان مسیحی را در نان فطیر خود می ریزند و می خورند.

 چرا این تبلیغات زهر آگین به این نحو بر علیه یهودیان پخش میشد و میشود؟ آیا نه به این خاطر است که وقتی میخواهند انسان هائی را از صفحه گیتی و یا نقشه جغرافیا با بمب اتم و یا بدون آن حذف کنند، ابتدا باید آنچنان آنان را ذلیل و خوار و پست جلوه دهند که در صورت بروز هر حادثه ای برای این "گروه  از مردم" کسی خم به ابرو نیز نیاورد؟
کشیشان مسیحی نیز در قرون وسطی به همین ترفند دست می زدند، تا اگر یهودی را ازار دادند، اگر اموالش را غارت کردند، و اگر او را روی بوته آتش گذاشته و زنده زنده سوزاندند، چس گناه بزرگی مرتکب نشده اند – همان گونه که احمدی نژاد گفته است هولوکاستی به وقوع نپیوسته و همه این داستان ها افسانه بوده است.
روز دوشنبه ۱۷ اوت (۲۶ امردادماه ۱۳۸۸) مواجه با مطلبی در روزنامه آفتون بلادت سوئد شدم که در آن نویسنده و ژورنالیست صاحب نامی"دونالد بوستروم" نوشته بود که اسرائیلی ها کودکان سنگ پرتاب کن فلسطینی را میگیرند و عضوهای بدن آنان را در می آورند و بعد از پنچ روز جسد مرده آنان را تحویل خانواده هایشان می دهند.
آقای بوستروم این مطلب خود را که سالیان پیش هم در کتابی ولی بدون ارائه دلایل و جزئیات متقن و بدون مدرک قابل قبول عنوان کرده بود، حالا دوباره  در روزنامه جنجالی افتون بلادت به چاپ رسانده است که ظاهرا این علت تکرار کردن آن ادعاهای بی اساس، بازداشت شبکه ای در ایالات متحده است که از جمله به واسطه گری برای پیوند عضو در افراد بیمار خارج از آمریکا نیز متهم گردیده اند و یکی دو نفر آن ها یهودی هستند.
افتراهای مشمئز کننده و ضد یهودی این نویسنده که دوباره نوشته های چندین سال پیش خود را نشخوار کرده، به آسانی با آن ادعاهای نوشیدن خون کودکان مسلمان و مسیحیان توسط یهودیان برابری میکند.
آقای بوستروم که مشخص است کمترین اطلاع پزشکی در مورد چگونگی خارج کردن قلب و ریه و کلیه از بدن انسان را ندارد، در افسانه سازی های خود از فردی فلسطینی  یاد میکند و برای اینکه خواننده را مجذوب داستان سرائی های یهودستیزانه خود کند، به خیال پردازی روی آورده و شرح می دهد که چگونه سرباز اسرائیلی سیگارش را با آرامی خاموش کرد، قوطی کوکاکولایش را نوشید و آرام آن را به کناری نهاد، و سپس سلاحش را بالا برد و داخل پنجره را نشانه گرفت و چند لحظه بعد تیر شلیک شده اش مستقیم قلب این فلسطینی جوان را نشانه گرفت و بر قلبش نشست و او بر زمین افتاد. آنگاه سرباز دیگری جلو دوید و تیر دیگری به شکم این فلسطینی جوان شلیک کرد و سرباز دیگری سومین تیر را بر بدن پر خون این جوان روانه کرد. این نوع خیال پردازی ها را در کتاب های افسانه و یا تنها در روزنامه های جنجالی که تنها هدفشان به دست آوردن مشتری بیشتر است، می توان جستجو کرد.
نویسنده آقای دونالد بوسترم توجه نمی کند که اگر قرار باشد از اعضای بدن این فرد برای پیوند عضو استفاده کنند که شلیک این همه گلوله به قلب و شکم  و بدن این فرد کلیه عضوهای حساس و مورد نیاز بدنش را نابود میکند
ولی آقای نویسنده توجهی به این مسائل ندارد و میخواهد در بالاترین فاز اکشن Action (مانند فیلم های هولیوودی)، صحنه های دراماتیکی را برای خواننده تصویر کند که تا وقتی ضربه نهائی ضد یهودی گری را وارد آورد تیرش به هدف بخورد.
آقای نویسنده که باید از آگاهی بسیار نازل پزشکی نیز برخوردار باشد، باز توجه نمی کند که فردی که تیر به قلب و سینه و شکم و دیگر نقاط بدنش وارد شده، عملا یک فرد مرده است و اعضای بدن یک انسان مرده را نمی شود برای پیوند عضو مورد استفاده قرار داد. زیرا اعضای بدن نیز با از کار افتادن مغز و نرسیدن خون می میرند و قابل استفاده نیستند، مگر آن که عمل پیوند عضو به سرعت و در شرائط کاملا بهداشتی انجام گیرد.
ولی نویسنده مقاله را از این دروغ پردازی باکی نیست و همچنان اصرار می ورزد به خواننده روزنامه القاء کند که اسرائیلیان به صورت برنامه ریزِ شده، اعضای بدن فلسطینیان را برای پیوند در بدن بیماران یهودی می ربایند. این اتهامات پوچ و بی اساس بدون هیچ مدرک و سند متقنی بر علیه کشوری عنوان می شود که برای حفظ موجودیت خود علیه ترور و بدسگالان می جنگد و با دشمنانی روبروست که بوئی از انسانیت و انصاف و رحم و مروت نبرده اند. آیا فراموش کرده اید که ماموران حماس چگونه افراد گروه افراطی تر موسوم به "جند انصارالله" را قتل عام کردند؟
 آن روزنامه سوئدی، در کشوری که من در آن زندگی می کنم، این افترا را علیه سران تنها دموکراسی خاور میانه عنوان می کند، یعنی همان کشوری که بسیار شفاف عمل می کند، روزنامه های کوچکترین رفتارهای مقامات دولتی را بی ترس و هراس بازتاب می دهند و در آن کشور برای جرائمی بسا کوچک و پیش پا افتاده تر از این اتهام دهشتناک، رئیس جمهوری و نخست وزیر و هر مقام ارشد دیگری را اگر مقصر شناخته شود بلافاصله از منصب خلع میکنند.
باید پرسید کدام روزنامه نگار تازه کاری به چنین دروغ پراکنی هائی روی می آورد، و راستی به چه منظور؟
آیا کشور هائی دانسته و یا ندانسته دارند در پشت پرده احمدی نژاد را به سلاح هسته ای مجهز میکنند؟
آشنایان امور سوئد و تحلیل گران بیطرف، همیشه نسبت به وجود احساسات خفته یهودستیزی و بیگانه ستیزی دراین کشور سخن گفته اند، احساسات پنهانی که به صورت بسیار خطرناکی در راستای تامین برخی هدف های سیاسی ناپاک به کار گرفته می شود. اما باید تاکید کرد که بسیاری از مردم سوئد یهودستیز یا بیگانه ست