کمونیست های فعال و درگیر در مبارزات کردستان متعلق به کدام تشکل ها بودند؟

دردوهفته ای که گذشت،رفقاودوستان زیادی بمناسبت یورش ددمنشانه رژیم به کردستان وسرکوب وکشتارکمونیستها،انقلابیون،کارگران وزحمتکشان این منطقه در۲۸مرداد۱۳۵۸مطالب ومقالات گوناگونی دررابطه بااین سرکوب نوشته اند.مطالبی که دراَن به درستی به عملکردوافشای رژیم جمهوری اسلامی درکردستان وسایرنقاط ایران اشاره کرده اند.همچنین مقاومت،پایداری،مبارزۀ نیروهای کمونیست،چپ،کارگران وتوده های زحمتکش درمقابله بااین رژیم نشان داده وبه توضیح،تحلیل،تشریح شرایط وزمینه های این حمله رژیم ومقاومت مردم پرداخته اند.

 
تااینجامطالب ومقالات رفقاباارزش،افشاگرانه،تحلیلی وروشنگرانه بوده وبه درستی به افشای عملکردسرکوبگرانۀ رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی دست زده اندوتصویر روشنی ازمسائلی که ۳۰درسال پیش اتفاق افتاده رابدست میدهند.
نوشتن این مطالب برای ثبت درتاریخ برای نسل اَینده،کارگران وزحمتکشان بسیاربااهمیت میباشدوجالب اینکه بسیاری ازرفقای نویسندۀ این مطالب خود،شرکت کنندگان،مبارزان کمونیست،فعالین دخیل،تشکیلاتی وحزبی دراین مقاومت ومبارزه بوده اند.
 
اماکمبودونقطه ضعفی که متاسفانه دربسیاری ازاین مطالب(به جزچندمورد)هست،این است که بیشتررفقادرشرح تاریخ مقاومت،مبارزه وپایداری مردم تحت ستم وسرکوب در کردستان،ازبردن اسم تشکیلات واحزاب درگیر،سازمانده ورهبری کنندۀ دراین مقاومت ومبارزه دربرابررژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی خودداری کرده اندوتااَنجاییکه به تشکلات واحزاب سیاسی درگیردرمقابل رژیم مربوط است یامربوط میشود،اسامی این احزاب وسازمانهاراخصوصا"سازمان هایی که نقش بسیارمهم واصلی داشته اندرااَگاهانه یانااَگاهانه،سهوا"ویاعمدا"فراموش کرده اندکه نام ببرندواز یک طرف احزاب کمونیستی وانقلابی راوازطرف دیگرگروههاوتشکلات ناسیونالیستی رااز ازقلم انداخته اند.
دربیشتراین مطالب به نیروهای کمونیستی،نقش وشرکت اَنهادراَن دوران که میرسدهیج اشاره ای به اینکه این نیروهای کمونیستی ازچه تشکیلات،حزب ویاگروهی تشکیل  شده بودند،به طورمشخص نمیکنند.
 
قابل توجه وعجیب ترازهمه این است که بسیاری ازاین رفقاخودبه شکل متشکل وکمونیستی درگیرمبارزه برعلیه رژیم دراَن دوره بوده وبه عنوان پیشمرگ،عضو،کادر،سمپات وهوادارفعالیت داشته اند.
 
سئوال این است که اَیاکمونیست هاوانقلابیونی که این رفقادرمطالبشان ازاَنان نام برده اند،منفردین وپیشمرگانی بدون تشکیلات وسازمان بوده اند؟اَیاافرادی بودندکه هرکدام به تنهایی وبااسلحۀ خویش وبه صورت ماجراجویانه،فردی وسرگردان درنبردبارژیم قرارداشتن؟این جنبشی که درمقابل رژیم سرکوبگرسازماندهی شده بودچگونه صورت گرفت؟رهبری به شکل تشکیلات،سازمان ویاحزب مشخصی نداشت؟اَیاهرمبارزوپیشمرگی هرکاری که خودش به صورت فردی مایل بودودوست داشت انجام میداد؟کمونیستهاوانقلابیونی که درنوشته هاومقالات این رفقااازاَنهانام برده میشودمتعلق به کدام تشکل یاگروه بودند؟چه کسانی بودند؟چه کسی رهبری نیروهای مقاومت ودرگیربارژیم راداشت؟اَیامقاومت مردم،کارگران وزحمتکشان درمقابل این یورش رژیم سازمان داده نشده بود؟واگرسازمان داده شده بودتوسط چه تشکیلات ویاتشکل هایی؟اَیاجوانان ِنسل اَینده وحال،توده های کارگر وزحمتکشی که درسایرنقاط ایران بودندودراین مقاومت ومبارزه شرکت نداشتندحق ندارندکه بدانندچه کسانی تماما"ویابخشا"سازمانده این مقاومت بوده اند؟
 
اَنهابایدبدانندکه چه احزاب وگروه هایی دراین مقاومت ومبارزه بودند.نسل کنونی ونسل اَینده حق دارندکه باخواندن تاریخ دقیق ودرست این حادثۀ تاریخی درجریان این مبارزات ومقاومت درکردستان قراربگیرندودوستان ودشمنان خودرابشناسند.
 
من واقعا"این سئوالات راازرفقای نویسنده دارم.کمونیست های بیشماری درجایگاه عضووپیشمرگ درتشکیلات کومه له وتشکل های دیگربرای دفاع ازکمونیسم وسوسیالیسم جان عزیزخودراازدست دادند.این رابایدنوشت وگفت که برای ثبت درتاریخ،برای وفاداری به انسانهای زیادی که درراه ایده های کمونیستی وسوسیالیستی خوددرتشکلی مشخص جان  خودرافداکردند.
 
راستی وصداقت به پیشبردامربزرگ وانسانی کمونیسم کمک میکند.تاریخ رانمیتوانیم به میل وسلیقۀ خودمان عوض کنیم وواقعیت هارا ندیده بگیریم.هرچندممکن است که خیلی ازرفقاودوستان اکنون تشکیلات قدیمی خودرابه عنوان تشکیلاتی کمونیستی قبول نداشته باشند.دراین امرکه اَنان اکنون اینگونه بیندیشندایرادی نیست.ولی وفاداری به تاریخ وواقعیات مهم واصولی است.
 
وقتی درنوشته هاصحبت ازکمونیستهامیشودبایدگفته شودکه ظرف مبارزاتی این کمونیستهاچه احزاب وسازمانهایی بوده است.
 
رفقابرای نوشتن تاریخ مبارزۀ استثمارشدگان،سرکوب شدگان برعلیه استثمارگران وسرکوب کنندگان بایدمنصف بود.ازتنگ نظری خودداری کردوحق انسانهایی راکه در راه ایده واَرمان روشنی(دراین موردکمونیسم)دربرهه زمانی خاصی،همراه باتشکیلات مشخصی،جان خویش رادرراه اعتقاداتشان ازدست دادند،را نادیده نگرفت.بایدحق این کمونیستهارابه درستی اداکرد.بایداَن چه راکه واقعا"اتفاق افتاده نوشت.نه کمتر ونه بیشتر.به قول لنین"کمونیستهاهرگزبه مردم دروغ نمیگویند."درمقابل توده هاوکمونیستهایی که برای اَرمان خویش دریک تشکیلات مشخص جان باختندموظف هستیم که حقایق رااَنطورکه اتفاق افتاده بیان کنیم.مانمیتوانیم که تاریخ واقعی رااَنطوری که دلمان میخواهدبنویسیم.بایدسعی کنیم که منافع  گروهی وفردی خودرادرنوشتن تاریخ وسیرحوادث واقعی دخالت ندهیم وتاریخ وسابقۀ تشکل های درگیردرمبارزه رانه به اَن صورتی که مامیخواهیم ودوست داریم بنویسیم وبه قلم بیاوریم،بلکه بدانگونه که بطورواقعی بوده واتفاق افتاده بنویسیم.
 
کارگران وزحمتکشان حق دارندکه حقیقت رابدانند.درواقعیت نویسی وگفتن حقایق بیشترین نفع راطبقات استثمارشده وتحت ستم میبرند.بایدگفت ونوشت که کمونیستهای اَن دوره
که بسیاری ازاَنان درمبارزۀ رودرروبارژیم،درشکنجه گاه هاودربرابرجوخه های اعدام دربیدادگاه های جنایتکاران برخاک افتادنددرچه تشکل ویاسازمانی فعالیت میکردند.این وظیفه همۀ بازماندگان اَن دوران ِوحشت،ترور،کشتار،زندان وشکنجه میباشدومادرقبال رفقایی که دیگردرمیان مانیستند،مسئول هستیم.
 
برای کمونیستهامهمترین ابزارفعالیتشان تشکیلات است وزمانیکه ازاین افراددرمطالب ومقالات به صورت"افرادکمونیست"به طورکلی وبدون تشکیلات نام برده شده است،دراَن زمانیکه این رفقاتیرباران شده ویادردرگیری هابه خاک میافتادندوجان باختندهرکدام ازاَنهاعضو،کادر،پیشمرگ،سمپات،هوادارورهبریک تشکیلات مشخص بااسم وعنوان مشخصی بودندنه گمنام وبی نام ونشان.
 
بایدگفت ونوشت وباافتخارهم گفت و نوشت،که دراین مقاومت ومبارزه کدام تشکل یاتشکلهای کمونیستی فعال بودند.رفقااین تاریخ جنبش کمونیستی مااست.باتمام کاستی ها واشکالات ونقایص اَن.گریزی ازنامیدن ودیدن حقایق نیست.همه دران زمان۳۰سال پیش بهتراز اَن نمیدانستند.مانمیبایست اَن رفقاراباعلم ودانستنی های امروزمان محک بزنیم.این غیرعلمی ونادرست است.
مادربرابرتاریخ موظف هستیم که واقعیات رااَنطورکه بوده بنویسیم.مبارزۀکمونیستهادراَن مقطع دریک تشکل ویاسازمان فرضی وخیالی نبوده است.همراه یک تشکل واقعی بوده اند.
 
بااحترام وارج گزاری به تمامی پیشمرگان ِکمونیست ورفقای کمونیستی که درتشکل های کمونیستی وانقلابی مشخص وزنده عضو بوده اند،تشکل هایی چون کومه له،سازمان پیکار در راه اَزادی طبقۀکارگر،اتحادیۀ کمونیستهای ایران،سازمان چریکهای فدایی خلق،چریکهای فدایی خلق و…همه این رفقاجان عزیزخودرادرراه اَرمانهای عالی انسانی خویش ازدست داده ودریک تشکیلات مشخص مبارزه کردند،بایدنام اَن تشکل هاراقیدکرد.اَن رفقاوپیشمرگان دریک راه واهی،موهوم،بیشکل جان وجانهای عزیزخودراازدست ندادند.

تاریخ نویسی کمونیستی نیزباتاریخ نویسی بورژوایی فرق دارد.برای کمونیستها هدف وسیله  راتوجیه نمیکند.کمونیستهاهمانطورکه درایده هاواعتقادات خوددرمقابل ایده هاوعقایدبورژواهاقراردارند،درمتدهای خودبرای بازگویی وقایع نیزبااَنان فرق دارندوتاریخ رااَنطور که اتفاق افتاده بازنویسی میکنند.

به امیداینکه خودراازسکتاریسم وافکارواندیشه های تنگ نظرانۀ سکتاریستی برهانیم وبا صداقت وروشنی وشفافیت کمونیستی به نقدمسائل ونوشتن تاریخ مبارزاتی که اتفاق افتاده است،مبادرت ورزیم.

بنفشه کمالی ۱۳٫ ۸٫ ۲۰۰۹