اولا در تحلیل سرکار آمدن جمهورى اسلامى و به قول خودشان تولد جمهورى اسلامى نقش غرب و بورژوازى جهانى و جدال در دنیاى جنگ سرد را یا به عمد از قلم انداخته اند و یا از سر تجاهل و عمدا از یاد برده اند . کنفرانس گوادلوپ و عوض کردن دولتهاى از هویدا به آموزگار و شریف امامى و بعد ازهارى و نهایتا دولت بختیار و هر روز سنبه پر زورتر مردم را از یاد برده اند .
 
انقلاب براى برچیدن نظام مشروطه و سلطنت کار آسانى و کوچکى نبود . اما مردم عزم شان را جزم کرده بودند و با این کارها به خانه نمى رفتند . تا اینکه امام را از نجف بلند کردند و در نوفل لو شاتو پیاده کردند .
براى جلوگیرى از چپ و رادیکالیسم جامعه بدترین آلترناتیو را به اسم انقلاب به خورد مردم دادند .
 
اما از سال ١٣۵٧ تا امروز ١٣٨٨ ، ٣١ سال میگذرد . فاکتورهاى زیادى تغییر کرده اند . آیا میشود موسوى را دوباره به مردم فروخت ؟ بورژوازى و دول غربى  سعى دارند اما با وجود حزب کمونیست کارگرى و جوانان و زنان آگاه ایران این امرغیر ممکن است . دیگر جنگ سرد از بین رفته و اگر بورژوازى جهانى یک ذره عقل داشته باشد بعد از ٣٠ سال باید بهش ثابت شده باشد که جمهورى اسلامى نمیتواند جامعه اى متعارف بوجود آورد که سرمایه جهانى بتواند در ایران سرمایه گذارى کند . اگر حتى چپ را در جامعه ایران قلم بگیریم ، جوان ایرانى ، زن ایرانى و حتى سرمایه دار ایرانى میخواهد مثل بقیه مردم جهان با استاندارهای  جامعه جهانى زندگى کند ، نه جمهورى کثیف و ارتجاعى اسلامى
 
بالاخره سالگرد انقلاب علیه رژیم سلطنتى است ، درست است که انقلاب به معناى سر کار آمدن چپ و سوسیالیسم و شورا شکست خورد . اما آیا مردم ایران پشیمان هستند که انقلاب کرده اند یا نه هنوز سر این یکى مصر هستند و میخواهند آنچه را که ٣٠ سال پیش ازشان دزدیدن پس بگیرند ؟
آیا براى پس گرفتن انقلاب باید دوباره مردم را به خانه هایشان فرستاد ، به بهانه اینکه مردم نباید به سیاهى لشکر جنبش سبز یا به عبارتى موسوى و کروبى تبدیل شوند ؟
 
مردم ایران اینبار نیز عزم جزم کرده اند که انقلاب کنند . برابرى زن و مرد در ایران به یک قانون تبدیل شود . مجازات اعدام لغو شود . سرمایه هاى دزدیده شده از طرف سران رژیم به بیت المال برگردد ، حقوق اقلیتهاى ملى و مذهبى برسمیت شناخته شود . عامرین و آملین این اعدامها و سرکوبها به محاکمه کشیده شوند و دیگر حقوق کارگران سر وقت پرداخت شود و بچه هایشان گرسنه نمانند ، دیگر کارتن خواب نداشته باشیم . دیگر معتاد و تن فروش نداشته باشیم وغیره .
 
اما شما به جاى تشویق مردم به مبارزه دوباره مثل همیشه مردم را به خانه میفرستید .
زیرا که خود نمى خواهید در خواستهاى مردم شریک شوید . حتى شما نمى خواهید مثل حزب توده و اکثریت دنباله رو مردم شوید . شما خیلى عقبید . به قول منصور حکمت ” رشد کنید دوستان رشد کنید ”
 
باز هم تکرا میکنم این توصیه درست که مردم نباید دنبالچه موسوى و کروبى شوند ، اما آیا باید از ٢٢ بهمن بگذرند . اتفاقا ٢٢ بهمن باید مردم به خیابان بیایند و دستاورد دزدیده شده ٣٠  سال قبل را از جنایتکاران جمهورى اسلامى پس بگیرند . 
پس چه وقت موقع انقلاب است و چه زمانی فرا میرسد تا جمهورى اسلامى را سرنگون کرد؟ .
مردم در روز ٢٢ بهمن در سطح وسیع و گسترده ترى به خیابانها خواهند آمد و با صف مستقل خود مى کوشند تا بساط این رژیم جنایتکار را در هم بکوبند . این رژیم باید سرنگون شود این حکم انقلاب است . 
لینک مطلب :
http://www.azadi-b.com/J/2010/02/post_209.html