در این رژیم همه چیز با تیر خلاص آغاز شد و حالا هم با تیرخلاص در ورطه سقوط قرارگرفته است. از اعدام افسران عالیرتبه وافراد تحصیل کرده آن نظام تا اعدام و ترور مخالفان ، حتی دوستان و یاران خودی و حل مشکلات کنونی همه ختم به تیرخلاص شده اند؛ و امروز با تنفیذ (ته لیف!!!) این تیر خلاص زن، جنازه این رژیم به پایان عمر ننگین خود رسید؟ چرا؟چون:
– امروز همه دیدند که چه شکاف عظیمی در بین قوای حاکمه وجود دارد و این مسئله بطور کامل در تلویزیون خود این حکومت دجال به نمایش گذاشته شد.
– خیل عظیمی از مردم خسته از اینهمه جنایت، هنوز در صحنه هستند و مردم سرتاسر گیتی از ایشان حمایت میکنند، حتی با نمایش دادگاه از قبل قابل پیش بینی وتحویل هر روزۀ غنچه ای پرپر به خیل عظیم معترض چرا که اینک این درخون غلطید گان متعلق به همه عاشقان آزادی در سراسر جهان میباشند.
– عدم توانایی کنترل حضور مردم در خیابانها بطور کامل مشهود است.
– حضور گسترده نیروهای انتظامی و پلیس ضدشورش و لباس شخصی ها و حکومت نظامی اعلام نشده خود نشان از رو به زوال بودن این حکومت است.
– موج اعدامها، دستگیریها، شکنجه های نیروهای خودی وغیر خودی رو به افزایش است.
– نشانی دیگر، فرستادن و خروج محموله های طلا، ارسال حواله های زیر ۱۰ میلیون دلار به مقصد بانکهای آسیای جنوب شرقی همچون مالزی خود گواه دیگری بر سقوط رژیم است.
– عقد قراردهایی همچون هواپیماهای توپولوف علیرغم سقوط پی در پی آنها ،که درجهت دادن« باج» به روسیه میباشد.
– تشکیل کنفرانس دلایل سقوط رژیم گذشته درسال ۱۳۸۷
– با نگاهی به تاریخ میتوان دریافت که روسیه هیچگاه دوستی مطمئن برای ایران نبوده است و در قبال لقمه ای «چرب تر» پشت ایران را خالی کرده است.
و هزاران دلیل دیگر ،همگی دال بر سقوط این رژیم است. با نگاهی به چگونگی تغییر رژیم پادشاهی در میابیم که آنچه امروز در ایران اتفاق افتاده است و شاهد آن هستیم نه تنها در طی حکومت پادشاهی قبل رخ نداده است، حتی با آنچه که « تحریفگران» این رژیم با تاریخ معاصر انجام داده اند، نیز قابل مقایسه نیست. در آنزمان، حداقل با تسلیحاتی که پادشاه ایران خرید نمود و پایداری انسانهایی نیک نفس، رژیم عراق نتوانست ایران را تسخیر کند وگرنه معلوم نبود رنگ لباس « زن مجتبی ، جلاد کوچولو» ،را کدامیک از پسرهای صدام تعیین میکردند؛یا حداقل شاه اعلام نمودند که « صدای انقلاب شما را شنیدم» و « مبادا خونی از دماغ فرزندان این مرزوبوم ریخته شود و یا مجسمه های ایشان توسط ارتش و به دستور شخص ایشان در سراسر کشور پایین آمد» ولی با اینحال مردم کنار نیامدند ؛ هرچند نیروهای خارجی همچون آمریکا در این امربطور کامل دخیل بوده اند؛ ولی امروز به لطف اینترنت،سطح ارتباط با جهان خارج و افزایش سطح اطلاع رسانی و ارتباط با دنیای اطراف، مردم ایران به آنچنان سطح آگاهی و ارتباط دست یافته اند که قابل مهار نیست؛ امروز هیچ ایرانی آزادیخواهی زیربار ستم این ضد ایرانیان نمیروند حتی به قیمت جان عزیزانشان.
امروز، هر چند گروههایی خفته ، شروع به موج سواری نموده اند،اما این نیز جای بسی مسرت است که، جنبش مردمی حتی ایشان را نیز مجبور به واکنش واداشته است.
اما نکته مهم اینستکه، رهایی سرزمین و مردم از دست این رژیم جنایتکار و ضد بشریهدف اصلی است؛ امروز نباید اختلافی بین کمونیست، سلطنت طلب و جمهوریخواهی وجود داشته باشد، امروز، هدف مشترک سرنگونی این نظام با هر وسیله ای است، ازاعتصابات گسترده تا بوق زدن، از تکبیر تا تک تیر، از درگیری فیزیکی تا تسخیر لانه های جاسوسی این قاتلان در دیگرکشورهای جهان، از شناسایی مزدوران تا حمله دستجمعی به زندانها و جلوگیری از اعدامها، همه و همه میتواند در سرنگونی این رژیم مؤثر واقع گردد، آنچه از همه مهمتر است، یکپارچگی میان اقشار مختلف مردم و اپوزیسیون، پرتاب بسته اختلافات و راه حل آن به بعد از سرنگونی این رژیم است. دورۀ ۴ سالۀ این مردک، نباید به پایان برسد!
احمد گوهری برحقی