بهترین یاد جانباختگان، جدا کردن صف خود از دشمنان مردم است

پنج شنبه ٨ مرداد، خانواده های قربانیان جنایت رژیم، در مناسبت های مختلف یاد عزیزانشان را گرامی داشتند. یادشان گرامی باد! مردم معترض و مبارز بهمراه خانواده های داغدیده، خواهان معرفی و محاکمه جنایتکاران و خواستار آزادی همه زندانیان سیاسی اند. این فوری ترین خواست مردم است. باید گلوی رژیم اسلامی را تا تسلیم به این خواستها فشرد. این هنوز بخشی از کار و وظیفه فوری است که طبقه کارگر و مردم آزادیخواه و زنان و جوانان برابری طلب، با آن مواجه اند.

در چند هفته اخیر و در تحولاتی که در جامعه ایران در جریان است، مساله مهمی که در خور توجه جدی و حیاتی است این است که جناحی از رژیم و بخشی از دست اندرکاران و جنایتکاران سه دهه حاکمیت جمهوری اسلامی، آمده اند و مدعی دفاع از آزادی و حق مردم شده اند. اینها که امروز سنگ حق مردم را به سینه میزنند، خود از پایمال کنندگان این حقوق اند. اینها مدافعین قانون اساسی جمهوری اسلامی، قانون کارآن ، قانون خانواده و قصاص و آپارتاید جنسی و دخالت مذهب در زندگی مردم اند. اینها هنوز هم به  سر این قوانین قسم میخورند و وفاداری و پایبندی خود را به آن اعلام میکنند. جناح موسوی، خاتمی، رفسنجانی خود را شایسته تر از جناح دیگر برای پاسداری از این قوانین و از مالکیت خصوصی و دولتی بر دارایی ها و اموال جامعه و بر جان و زندگی طبقه کارگر و استثمار این طبقه و تضمین کار ارزان و تحمیل فقر و فلاکت به نفع طبقه خود، میدانند.
رهبران و سردمداران جناح اصلاحات و جنبش سبز، خود بخشی از رژیم و مجرمان و ستمگرانی هستند که باید به مردم حساب پس بدهند. اینها پاسداران سرمایه و ارتجاع اسلامی و یاران خمینی و سازماندهندگان سپاه پاسداران و بسیج و تربیت کنندگان شکنجه گران و بازجویان اوین اند. اینها از نسل لاجوردی ها، خلخالی ها و دیگر جانیان عمامه دار و بی عمامه جمهوری اسلامی اند. روزی که دست قدرتمند طبقه کارگر و مردم آزادیخواه گلوی جمهوری اسلامی را تا مرگ و سرنگونی اش بفشارد، هیچ جناحی از آن، از محاکمه و مجازات در امان نخواهد ماند. انقلاب آزادیخواهانه و برابری طلبانه کارگران همه این جناح ها و سران و جانیان جمهوری اسلامی را جارو خواهد کرد.
در مناسبت های بزرگداشت قربانیان تظاهرات مردم تهران و شهرهای ایران، این موسوی و کروبی و خاتمی و غیره نیستند که تسلی دهندگان خانواده قربانیان اند. این خانواده ها و همه خانواده های زندانیان سیاسی بایستی متحدین و دوستان و دلسوزان خود و فرزندانشان را در صفوف طبقه کارگر و دیگر مردم آزادیخواه و برابری طلب جستجو کنند. از طرف دیگر کارگران، کمونیست ها، زنان برابری طلب و جوانان آزادیخواه چه در حمایت و در کنار این خانواده ها تا به آخر و چه در هدایت مبارزات واعتراضات توده های مردم به جان آمده علیه کلیت نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی در هر لباس ورنگی می بایست  به سازماندهی صف خود مستقل از این نمایشات مسخره وفریبکارانه بپردازند.
جدالهای اجتماعی در ایران دو طرف دارد. در یک طرف صف میلیونی کارگران استثمار شده و زحمتکشان اسیر فقر و فلاکت و گرسنگی و همه آزادیخواهان اسیر استبداد و سرکوب سیاسی قرا دارد و در طرف مقابل، جمهوری اسلامی در کلیتش و با همه جناح ها و نهادهای سرکوب و تحمیق ، از دولت و مجلس و دستگاه های نظامی و پلیسی و زندان ها و قوانین ارتجاعی ضد کارگر و ضد زن و ضد انسانیت قرار گرفته است.
امروزکسانی از صفوف رژیم آمده اند تا این صف طبقاتی و اجتماعی و انسانی را مخدوش کرده و بخشی از مردم را به سیاهی لشکر جدال و جناح بندی و جنگ قدرت خود تبدیل کنند. این ها مردم را دنبال خود و با راه حل های خود برای نجات جمهوری اسلامی میخواهند. حضور هر اندازه از صفوف مردم در پشت سر و دنباله رو این جناح ها، برای طبقه کارگر، میلیونها زن اسیر تبعیض جنسی و نسل جوان تحقیر شده، یک تراژدی انسانی است. باید در مقابل این تراژدی ایستاد.
بهترین و انسانی ترین بزرگداشت از یاد قربانیان جنایات اخیر جمهوری اسلامی در  تهران و شهرهای دیگر ایران این است که طبقه کارگر آگاه، توده عظیم زنان و جوانان آزادیخواه و برابری طلب اعلام کنند که به هیچکدام از این جناح بندی ها تعلق ندارند. فعالین و رهبران کارگران و دیگر مردم زحممتکش، به خانواده های قربانیان و زندانیان سیاسی اعلام می کنند که تا بر کندن ریشه ستم وسرکوب و استثمار و ایجاد جامعه ای آزاد و برابری و فارغ از استثمار انسان و فارغ از آپارتاید جنسی و تحقیر انسان، از پای نخواهند نشست. جامعه ای که در آن آزادی، برابری و حرمت انسان، بالاتر از هر قانون و مذهب و ملیت و سنتی است.
***