دادگاههای «نمایشی » واعترافات «نمایشی» ، نقدی بر دادگاه متهمان وقایع اخیر

جنس جمهوری اسلامی جنس یک دیکتاتور است پس بسیار ساده است که دادگاههای آنها نیز اهداف سیاسی نظام را در رابطه با دستگیر شدگان دنبال کند وسه قوا از یک دیگر بطور واقع مستقل نیستند حداقل قدرت ولایت فقیه درتناقض با این جدایی سه قوه واستقلال آنها میباشد.

ولی باید دید ماهیت دستگیر شدگان نیز چه نوع ماهیتی است .

ماهیت دستگیر شدگان از جنس حکومتی است یعنی دستگیر شدگان خود سرکوب گران دیروز بودند که بخشا مسئول بسیاری از جنایتهای جمهوری اسلامی طی سی ساله گذشته میباشند. جالب برای من این بود زمانی که من در ابتدا متن اولیه این نوشته را به رشته تحریر در آوردم وبعد نیز دوباره به اضافه کردن و تصحیح آن پرداختم عطریانفر در یک مصاحبه تلویزیونی همراه با چهره ای خندان دقیقا به همین نکات اشاره داشت که «جنس او از جنس نظام است» وبرای همین یک حالت «تعارض با بازجوی»خود نداشته است بلکه بازجو «برادر» او بوده است . او دقیقا نیز اشاره دارد که در زمان شاه او در مقابل بازجوی شاه مقاومت میکرده است ولی با بازجوی فعلی خود «بحث » داشته است.

این ماهیت که بدنبال تغییر نظام نیست واز جنس خود نظام است ود رخود نظام میخواهد عمل کند تغییر یافتنش بدون داروی روان گردان هم ممکن است . وعطریانفر هم دقیقا به این همین نکات در مصاحبه اش با تلویزیون رژیم به همین مسائل اشاره دارد ،  زیرا این افراد ضعیفی میباشند که بنا به ماهیتشان در مقام ومنصب بوده اند وخود جنایتهایی که بخشا کرده اند به یاد دارند. اعتراف آنها دور از انتظار نیست احتیاج هم به قرص رون گردان نیست دوعامل همجنسی با خود نظام و بزدل بودن برای این افرادکافی است. این بزدلان درحالیکه در خارج از زندان برای قدرت مردم عادی را به خیابان میفرستادند تا جان دهند خود با کوچکترین نا ملایمتی تعجب ندارد که برگشت میزنند. اینها خود را جزو سران «جنبش سبز» مینامند واکنون با این اعترافات درواقع یک ضربه روحی دیگری بر مردم پشتیبان خود وارد میکنند.

درواقع این فهمیدنش سخت نیست که این حرکت مردم دردست رهبرانی است که ماهیتشان همین است که دردادگاهها نشان میدهد فکر نکنید که اگر کروبی ویا موسوی ویا خاتمی هم دستگیر شوند چیزی جز از  این از آن خارج میشود. مطمئن باشید که هر سه نیز به شکلی همین اعترافات را میکنند.

ولی اکنون کسانی مانند سایت «گویا» بدنبال سخنان «رمز ورازدار» و«پیام های هوشمندانه » این افراد که «کد دار زیرکانه» گفته شده است میگردد این درحالی است که این افراد دقیقا پیام های روشنی را میدهند که از جنس نظام میباشند و در واقع هویت خود را با این «نظام تعریف » میکنند.

 

http://news.gooya.com/politics/archives/2009/08/091621.php

 

 

البته این موضع گیریهای جدید ابطحی و عطریانفر به مزاج رسانه های امپریالیستی و هم دنبالچه های «جنبش سبز»خوش نمیآید ونمیخواهند قبول کنند عاقبت کسانی که بدنبال افراد مومن به این نظام میدویدند و میخواستند برای مردم اینطور نشان دهند که این افراد «تغییر» کرده اند و بر علیه نظام میباشند ومردم را با فریب به پای صندوق های رای جمهوری اسلامی کشاندند تا ولی فقیه را مشروعیت بخشند امروز برایشان قابل قبول نیست که یاران دیروزی اشان به نتیجه دیگری رسیده اند چون دقیقا معتقد و از جنس همین جمهوری اسلامی میباشند وبهمین دلیل همجنسی است که مثلا عطریانفر در فیلم مربوطه ومصاحبه قید شده به مهاجرانی میگوید که اگر «برادر مهاجرانی هم بجای او بود به همین نتیجه میرسید» ولی بازهم سایتهای میانه باز وابسته به قدرتها میخواهند مردم را به دنبال نخود سیاه رژیم وباصططلاح خودشان «رفرمیستها » بفرستند ومیگویند این بدین معنی است که میخواهد بگوید که این سخنان را تحت فشار گفته است.

 

اینکه امپریالیستها با کوشش فراوان در هماهنگی خواسته ویا خواسته سران «جنبش سبز» در صدد تغییر در درون حکومت بوده اند راز پنهانی نمیتواند باشد. در این که امپریالیستها نیز در حال برنامه ریزی های زمان جنگ سرد برای تغییر در سیستم ها به نفع منافع خود میباشند هم بوضوح چه درگذشته وچه امروز در ایران مشخص است. یک نگاه به رسانه های امپیریالیستی از بی بی سی تا آلمان و فردا وهمچنین رسانه های درون کشورهای غربی این را بخوبی نشان میدهد واحتیاج به بازگویی ندارد . علایق کشورهای امپریالیستی برای تغییر در درون رژیم نه حتما سرنگونی آن روشن است . اینکه در این راه از امکانات گروههای درون رژیم و باصطلاح اپوزیسیون جمهوری اسلامی نیز درخارج استفاده کند نیز مبین یک تحلیل عمیق نیست . نگاهی به بودجه های هفتاد وپنج میلیون دلاری واخیر پنجاه میلیون دلاری آمریکا ، نگاهی به بودجه های کشورهایی مانند انگلیس ، اسرائیل،آلمان وهلند این را بخوبی نشان میدهد که سرمایه گذاری برای پیش بردن سیاستهای کشورهای غربی در ایران وجهت دادن وهدایت کردن آن را نشان میدهد.

با این پیش زمینه باید گفت که اعترافات متهمان دور از واقعیتهایی که امپریالیستها وبرنامه ریزان سیا ودیگر سرویس های مخفی خارجی مانند موساد برنامه ریزی میکنند  وکرده اند  دور از واقعیت نیست .

ولی این ربطی به حرکت مردم ایران که از دل ستم ها وظلم های جمهوری اسلامی طی سی ساله گذشته بر آمد
ه است ندارد . مردم ایران دو خواسته اساسی دارند که در این نظام سراسر سرکوبگر وحامی سرمایه داری ممکن نیست :آزادی وعدالت اجتماعی

ولی جمهوری اسلامی میخواهد کل ضدیت مردم با جمهوری اسلامی و همچنین خواسته های مردم را ناشی از سیاستهای امپریالیستی معرفی کند. ودقیقا این جاست که جنبش مردم ایران به دلیل بی سر بودن ، بی صدا بودن اکنون در این نقطه قرار گرفته است وماهیتش در همان چهارچوب بازی بین نیروهای ارتجاعی وضد مردمی باقی مانده است و جمهوری اسلامی وهم امپریالیستها با نیروهای میانه باز در اپوزیسیون چنین صحنه هایی را میسازند که درواقع انحراف درحرکت مردم است .

دقیقا به همین دلیل بسیاری هشدار داده بودند که خط وسیر این حرکت ماهیتی مترقی وانقلابی ندارد بلکه در چهارچوب بده وبستانهای حکومتی و بازیهای سیاسی امپریالیستی باقی مانده است .

بهرروی رسانه های امپریالیستی و ودودوزه باز ومیانه باز اپوزیسیون میخواهند مردم را بازی دهند و بگویند که این تغییر مواضع ابطحی و عطریانفر همه اش کار شکنجه ، داروی روان گردان است تا ماهیت این باصطلاح «رفرمیستها » را که از جنس خود رژیم میباشند را بپوشانند . میخواهند شکست حرکت خود را ماستمالی کنند که مردم را دعوت به شرکت در انتخابات کردند وهزاران دلیل آوردند که اگر مردم در انتخابات شرکت کنند میتوانند «سرنوشت»کشور را تغییر دهند. وزمانی که شکست خوردند باز برنامه ای نداشتند ومردم مانده بودند وماندند با خواسته هایشان . سعی کردند که با زهم نشان دهند که خواسته مردم در چهارچوب همین قوانین جمهوری اسلامی برآورده میشود وچون مردم این را باور ندارند باز هم اصرارا دارند واز مردم دودوزه بازان میخواهند که به فکر سرنگونی نظام نباشند به فکر این نباشند که خود سازماندهی کنند و سرنوشت خود را خود در دست بگیرند وبرای تغییرش کوشش کنند. بهرروی آنها نمیخواهند سرنوشت تلخ خود را وجنبش منسوب به خود را قبول کنند وفریب مردم را که با دعوت به شرکت در انتخابات پایه های کج آنرا گذاشتند وتا کنون این تنها مردم عادی کوچه وخیابان بوده اند که خون داده اند واین فرصت طلبان در باخت بازی قدرت اکنون سرانشان به فکر جان ، مقام  وجایگاه خود میباشند.

این حرکت مردم در بطنش شکست خورده بود حتی اگر موسوی به قدرت میرسید این امکان تغییر را تنها دلالان بازار مکاره سیاست میتوانند به مردم بقبولانند. موسوی ودیگر جنایتکاران نظام از جمله رفسنجانی وکروبی از جنس همین نظام میباشند وبهمین دلیل هم زمانی که برایشان روشن میگردد که این حرکت میتوانسته است به بریدن شاخه ای که بر روی آن نشسته اند شود تغییر خط میدهند  واین چیزی است که دقیقا عطریانفر و ابطحی هم در مصاحبه هایشان صحه میگذارند. ولی مکاره بازان بازهم میخواهند از این افراد قهرمان بسازند .این ها قهرمان نیستند ونبوده اند این ها یک مشت جنایتکار بوده اند که میخواسته اند که از حرکت مردم در مقابل جناح رقیب استفاده کنند وامروز که بازی را باخته اند به دست وپاافتاده اند وبخشا عقب گرد کرده اند. درواقع باید سخن عطریانفر به مهاجرانی را گستر شش داد باید گفت هر کس یعنی حتی اگر خاتمی و موسوی هم در جایگاه ابطحی وعطریانفر ودیگر باصطلاح زندانیان سیاسی بودند به همین موضعی میرسیدند که ابطحی و عطریانفر رسید ه است علت آن هم عطریانفر بیان میکند : از یک جنس وبرادر ودر تعارض نیستند.