اهمیت شناخت تکنیکهای جنگ روانی در مبارزه با رژیم اسلامی

مقدمه
به ۲۲ بهمن چند روزی باقی است. مردم و فعالین سیاسی مدافع جنبش انقلابی و آزادیخواهانه در داخل و خارج کشور در حال تدارک ضربه ای بزرگتر از قیام ۶ دی هستند. گوش و چشم همه مردم دنیا و حتی حکومتهای دیگر به این روز دوخته شده. نفسها از همسو در سینه ها حبس شده است.  رژیم اسلامی در سوی دیگر در نهایت درماندگی و خفت مشغول خط و نشان کشیدن برای مردم است. طی چند هفته گذشته تلاششان برای به زیر سایه کشیدن خودیهای توسری خورده بطور موقت به اعلام رسمی وفاداری به نظام از سوی موسوی و کروبی انجامید. از زبان این توسری خورده ها اعلام کردند که این کلیت نظام است که در خطر است و اگر رژیم بیفتد هیچکدام از این جانیان رهائی نخواهند داشت.
پله بعدی دستگاه تبلیغاتی این رژیم طبعا این بوده است که فشار روانی و جنگ تبلیغاتی خود را روی انقلابی که شروع شده متمرکز کنند. دو مخالف رژیم را اعدام کردند و تهدید به اعدام ۹ مخالف دیگر رژیم در مرکز شهر تهران کرده اند. فرمانده نیروهای انتظامیشان در مصاحبه با دویچه وله اعلام کرده که “زمان مدارا پایان رسیده است”(ظاهرا اینها تا بحال مدا می کرده اند!)
رژیم اسلامی و حامیانش در ایران در ضعیف ترین موقعیت تاریخشان قرار دارند. ناموازنه موجود تنها به چند تکان ملیونی مردم بند است. اما رژیم هنوز از ابزارهائی استفاده می کند که این تکانهای ملیونی را به تاخیر بیندازد یا اگر بتواند فروبنشاند. اهرمهای فیزیکی سرکوب این رژیم هر چه باشد نمی تواند جلوی سیلاب خروشان مردم را بگیرد. هیچ حکومتی در تاریخ با هیچ قدرت سرکوبی نتوانسته در مقابل مردم با ابزار فیزیکی سرکوب بایستد. ابزارهای فسزیکی سرکوب همیشه و تاریخا برای ایجاد ارعاب استفاده می شوند . همه تاکتیکهائی که اینها را بر سر قدرت نگه داشته را می شود در مجموعه جنگ روانی خلاصه کرد.
جنگ روانی چیست؟
جنگ روانی مجموعه قعالیتهای تبلیغاتی حکومت است برای تغییر در باورها و رفتارهای مردم و تحت کنترل نگه داشتن آنها. دستگاه تبلیغاتی رژیم هم رادیو تلویزیون را استفاده می کند و هم ابزارهائی پیچیده تر از جمله رادیوتلویزیونهای ماهواره ای که مردم خیال می کنند “اپوزسیون” هستند. از خود مردم ناآگاه و شیوه های توسعه شایعات دهان به دهان هم بسیار استفاده کرده اند. وظیفه اصلی سازمان اطلاعات رژیم هم همین سازماندهی جنگ روانی و طراحی آن بوده و خواهد بود. سعید امامی اینرا در سخنرانیش در سال ۱۳۶۷ در سازمان اطلاعات گفته بود که کار اطلاعاتی عبارتست از پردازش جنگ روانی.
برای نگه داشتن اکثریت جامعه تحت انقیاد اقلیت حاکم، باید این اکثریت را از هم جدا نگه داشت. باید امید به پیروز شدن را در آنها کشت. باید این باور را ایجاد کرد که این اکثریت ، اقلیت است، “تعدادی فریب خورده بیگانه هستند اینها که از بیگانگان پول می گیرند و اغتشاش می کنند”. باید خود مخالفت را هدف قرار گرفت. مخالفت را امری شیطانی اعلام کرد. در رژیم شاه مخالف علارت بود از فردی که با “مقدسات ملی” مخالف است. فره ایزدی را منکر است. چشم دیدن دروازه های تمدن بزرگ را ندارد. اساسا مخالف آدمی است عقده ای که با پیشرفت و تمدن مخالف است…نوکر شوروی است… در رژیم اسلامی این مخالف طبعا دشمن خداست و خدای شیعه اثنی عشری البته لا دوازده امامش! حکومتها هاله ای قدسی بدور خود می کشند و مخالفینشان را دشمن این قدسیت پاک و آسمانی اعلام می کنند.
تنبیه و زندان و شکنجه و اعدام از ابزارهای جنگ روانی است. اینها می دانند که طبعا نمی شود همه جامعه را کشت و اعدام کرد چرا که دیگر کسی نمی ماند بهشان کولی دهد و توان مادی هیچ حکومتی هم نیست اینکار را بکند. همین می شود که مجبور می شوند از مخالفین معدودی مثال بسازند برای همه. اعدام و سرکوب و شکنجه و تجاوز ابزار توسعه ترس در سطح جامعه است. می خواهند نشان دهند که “سرنوشت محتوم هر مخالفی همین است”.
بعد دیگر جنگ روانی اینست که مخالفت را ناموجه نشان دهند. نشان دهند که “اگر ما بدیم ، مخالفان بدتر هستند با حداقل معلوم نیست که بهتر باشند”. اینکار را بیشتر از طریف رسانه های خارج کشوریشان که اسمشان “تلویزیونهای ماهواره ای” است کرده اند. نمونه این ترفند ساختن عروسکهائی مثل هخا بود. ماه ها بعد از شوهای او در تلویزیون رنگارنگ، رژیم اسلامی او را در برنامه هایش نشان می داد تا ثابت کند “مخالف یعنی همین آدم ناقض العقل و هپروتی”!
جنگ روانی به تناسب و دینامیک تغییر موازنه قدرت میان مردم و حکومت موضوعش تغییر می کند . برای هرزمان برنامه ریزی می شود. یک روزی فضا می سازند که نماینده خدا روی زمین هستند روزی دیگر لازم می شود که احساسات ملی را به خدمت بگیرند و می شوند نماینده “ایرانی ها”! پروژه اتمی شدنشان را در زرورق” ایران قدرتمند” می پوشانند تا عده ای ناسیونالیست و شوینیست را هم بفریبند. اما الان آن دورانها گذشته و جنگ روانی رژیم اسلامی موضوعاتش متمرکز شده روی خواباندن آتش انقلاب که همه جناح های رژیم فهمیده اند که دارد کارشان را تمام می کند.
پایه های جنگ روانی رژیم در شرایط کنونی- هدف اصلی: قرار دادن مردم در فضای انتظار دائم
همانطور که گفتم هر شرایط ، از سوی رژیم و طراحان جنگ روانیش، اهداف معینی را طلب می کند. شرایط کنونی در ایران شرایط انقلابی است. حکومت در ماراتونی که برای حفظ خود انتخاب کرده هر روز نا موفق تر می شود. ریزش حکومتیان خیلی وقت است شروع شده و این روزها به ریزش در پایه های سرکوبش دارد کشیده می شود. وقتی بسیجی و پاسدار دارند فرار می کنند و پناهنده می شوند دیگر باید فهمید که کار رژیم را تمام شده دانسته اند. می گویند کشتی وقتی غرق می شود اول موشهایش می پرند توی آب!
جنگ روانی رژیم چرخش کرده است. هدف این جنگ دفع الوقت کردن و خسته کردن مردم است.
محورهای زیر را من شاخص تاکتیکهای جنگ روانی رژیم در مقطع کنونی می بینم:
اول: ادامه تلاش برای بخیه زدن جناح غالب و مغلوب و جلوگیری از ریزش بیشتر عوامل ریز و درشتش.
دوم: توسعه فضای رعب و وحشت میان مردم با گسترش اعدامها و دستگیریها
سوم: تداوم سیاست “بیگانه خواندن مخالفین” و دشمن اسلام و خدا نامیدن آنها برای توده های ناآگاه که هنوز متوهم به خرافات مذهبی حکومتی هستند.
چهارم: تلقین بی نتیجه بودن مبارزات مردم از طریق حفظ نیروی ضد شورش، دستگیریهای وسیع و تلاش در عادی نشان دادن وضعیت
پنجم: تلاش در ایجاد اختلاف میان نیروهای سرنگونی طلب و انقلابی با استفاده از زمینه تاریخی ناتوانی و عدم بلوغ سیاسی اپوزسیون و  عقب ماندگی تاریخی سیاست در ایران بطور کلی
ششم:  خنثی کردن طبقات زحمتکش جامعه با تکیه بر فشار شدید فقر و عدم سازمانیافتگی و بیرون نگه داشتن آنها از مبارزه سیاسی برای پائین کشیدن رژیم. پیشگیری از به هم پیوستن جنبش اعتصابی “صنفی” و سراسری شدن اعتصابها در مرحله بعد.
هفتم: تداوم تبلیغات ضد کمونیستی و ضد برابری طلبانه و تلاش برای ایجاد اتحادهای مقطعی با جریانهای راست “اپوزسیون” و(نمونه اش با همین حزب دموکرات کردستان)  حکومتهای غربی دقیقا به این خاطر که این انقلاب پیروزیش در گروی پائین کشیدن نظام سرمایه داری است. این حاکمیت دارد اعلام می کند که از منافع همه بورژوازی دارد حمایت می کند و مرگ و زندگیش عبارت از مرگ و زندگی نظام استثمار سرمایه داری در ایران
هشتم: تبلیغ بر علیه انقلاب از طریق کمک به اشاعه اندیشه های لیبرال و رفرمیستی چه از درون “اپوزسیون” قانونی و چه از طریق رسانه های راست خارج کشوری. ترویج این حکم که “انقلاب یعنی خشونت” انقلابیون خشونت خواه و خونریز هستند”..”یکبار انقلاب کردیم بس است. حالا باید رفرم کرد…یواش یواش..”

نهم: جداسازی برنامه ریزی شده اذهان مردم از طریق ایجاد دو قطب به ظاهر مخالف” پلیس بد، پلیس خوب”. یکی می گوید به مخالف نباید رحم کرد ، دیگری(یا خودش روز بعد!) می گوید ما باید مدارا کنیم! این فضا باعث ایجاد تزلزل در اراده مردم می شود و آنها را در وضعیت صبر و انتظار نگه می دارد.

لزوم شناختن تاکتیکهای جنگ روانی رژیم اسلامی و سازمان دادن جنگ روانی متقابل
هیچ انقلابی بدون پیروزی در جنگ روانی پیروز نمی شود.
فعالین و رهبران همه انقلابها در واقع سازماندهان جنگ روانی متقابل بر علیه حکومتها بوده اند. تا تاکتیکهای جنگ روانی حکومت در هر مرحله  خوانده نشود و پاسخ نگیرد ، بسیج ملیونی مردم به نتیجه نخواهد رسید. رژیم اسلامی در حال حاضر جنگ روانیش متمرکز روی اینست که مردم را در وضعیت انتظار نگه دارد. وضعیت انتظار بر اساس ایجاد تردید به پیشرفتن به مرحله سرنگونی استوار است. ترس و ارعاب عمومی ، قزرگ نشان دادن قدرت سرکوب از ابزارهای شناخته شده رزیم در این مرحله است. رژیم می خواهد نشان دهد که به اوضاع مسلط است و “مخالفین اندک هستند و رهبری هم ندارند و سرشان به خارجیها و کافرها بند است”!
در برابر این تاکتیکها باید تاکتیکهای انقلابی جنگ روانی را خلاقانه شناخت و شناساند و  بکار گرفت.
باید گوش به زنگ بود و این نو آوریها را در مبارزات مردم دید و توسط دستگاه های تبلیغاتی انقلاب رو به جامعه تبلیغ وسیع کرد. به جامعه باید امید داد، نشان داد که در سرنگون کردن رژیم منافع کوتاه مدت و دراز مدتش حفظ می شود. نشان داد که آزادی و برابری آرزوهای افسانه ای و غیر قابل دسترس نیست. باید حد اکثر خواهی را به امری مرسوم تبدیل کرد. انسان در ایران نباید در بند شرایط تاریخیش نگه داشته شود. آنطور که طرفداران رفرم وضعیت حاضر مدعی هستند ، نباید خواستها را به “قابل دسترس و غیر قابل دسترس” تفسیم کرد و با چانه زنی سر خواستهای مردم به حکومت نیم بند بورژوازی قانع شد.
جنگ روانی ضد رزیم اسلامی باید هدفش تسریع روند سرنگونی باشد. باید بطور سازمانیافته به انزوای درونی و بیرونی این حکومت پرداخت. هوادارانش را ازش جدا کرد. متحدینش را در حکومتها هم با فشار مردم جهان ازش جدا کرد. نباید گذاشت حکومتهای جانی مثل چین یه این حکومت ماشینهای ضد شورش بفروشند یا حکومت مافیائی روسیه در مراجع بین المللی به حمایت این رزیم جرات کند.
درو دیوار شهرهای ایران را باید صحنه اثبات این امر کرد که سرنگونی طلبان اکثریت مطلق دارند و رژیم اسلامی باید به زیر کشیده شود.
۲۲ بهمن نزدیک است. موجی وسیع تر و قوی تر برای متزلزل کردن ریشه های حکومت ننگین اسلامی!
موج در موج این رژیم به زیر کشیده خواهد شد. جنگ روانی بر علیه این رژیم کارش را خواهد ساخت.

سرنگون باد رژیم اسلامی !
زنده باد مبارزه مردم در ایران برای زندگی شاد، آزاد ، برابر و انسانی!
زنده باد انقلاب!
زنده باد سوسیالیزم!

منابع دیگر:
جنگ روانی- برنامه شماره ۸۷ بهداشت برای همه از سعید صالحی نیا
http://www.liveleak.com/item?a=view&token=3a7_1265167910
فراخوان حزب کمونیست کارگرى به مناسبت ۲۲ بهمن! جمهورى اسلامى را در هم بکوبیم!
http://rowzane.com/fa/annonce-archiev/107-hezb/1028-300210-hezb.html
فرمانده نیروی انتظامی: «زمان مدارا به پایان رسیده است»
http://www.dw-world.de/popups/popup_printcontent/0,,5222121,00.html
 جنگ روانی
http://www.answers.com/topic/psychological-warfare
جنگ روانی در دوران جنگ سرد- دانیل لرنر- نشریه مطالعات جهان سوم سال ۲۰۰۸
http://www.britannica.com/bps/additionalcontent/18/31692294/DANIEL-LERNER-COLD-WAR-PROPAGANDA-AND-US-DEVELOPMENT-COMMUNICATION-RESEARCH-AN-HISTORICAL-CRITIQUE