میدانیم که نظامیان عراقیبه قرارگاه اشرف متعلق به نظامیان خلع سلاح شده سازمان مجاهدین واقع در ۱۳۰ کیلومتری بغداد، یورش بردند و بنا به گزارشات، تعدادی زخمی و تعدادی کشته بجای گذاشته اند.
میدانیم که این نظامیان مجاهد، پس از اشغال نظامی عراق توسط آمریکا، در مقابل تعهد حفاظت از آنها، توسط نظامیان آمریکایی، خلع سلاح شدند و در طیبیش از شش سال این حفاظت از آنها اجرأ شد. خود سازمان مجاهدین نیز، از عنوان "ارتش" از این نظامیان استفاده میکند ؛ "ارتش آزدیبخش ایران".
میدانیم که برخورد سیاسی با مسائل و حوادث، و برخورد انسانیبا مسائل و حوادث، دو چیز کاملا متفاوت است.
وقتیکه هر انسانیدر هر کجای دنیا به هر دلیلیمثل، فقر، گرسنگی، بیماری، سانحه، فجایع طبیعی، شکنجه، کشتار، أعدام، و حتی در جنگها، آزار میبینند و یا از بین میروند، نگارنده، شخصاً به شدت متاثر و آزرده میشود. و احساس همدردی با افراد قربانی و همبستگان آنان میکند.
وقتیکه نظامیان اسراییلی به فلسطینیهای بیدفاع ساکن نوار غزه یورش میبرند و آنها را به خاک و خون میکشند و آب، برق، آذوقه، بهداشت، درمان و دارو را از آنها محروم میکنند، بدیهیاست که بایستی اعمال ضد انسانینظامیان اسراییلی را به شدت هرچه تمامتر محکوم کرد و با مردم مورد تهاجم قرارگرفته فلسطینی اعلام همبستگینمود.
هنگامیکه نظامیان و شبه نظامیان حکومت جمهوری اسلامی مردم آزادیخواه و غیر مسلح ایران را در شهرهای مختلف مورد ضرب و شتم و کشتار و شکنجه قرار میدهند، بدیهیاست که بایستی با تمام قوا این اقدامات عوامل سرکوب حکومت را محکوم و از مردم ایران و مبارزات آزادیخواهانه آنها دفاع نمود.
ولیهنگامی که نظامیان عراقیبه نظامیان خلع سلاح شده قرارگاه اشرف یورش میبرند، مساله کاملا متفاوت است و بایستی با آن یک برخورد سیاسی نمود.
نظامیان و شبه نظامیان برای کشتار و کشته شدن تربیت میشوند. و این نظامیان و یا شبه نظامیان در همه جای دنیا همواره ابزار به قدرت رساندن رهبران خود و یا استقرار و یا بقای حکومت آنها هستند.
در اقصا نقاط دنیا، تعداد بسیار زیادی از این گروههای نظامی و شبهنظامی وجود دارند که همواره مورد یورش همدیگر، قرار میگیرند. بخصوص در کشورهای آمریکای لاتین و کشورهای آفریقایی شمار زیادی از این گروهها وجود دارند که یا با نظامیان حکومتی کشور خود و یا کشور همسایه و یا در حال درگیری و یورش به یکدیگر هستند. آیا هرگز تا به حال شنیده ایم و یا در جایی خوانده ایم که حتی یکیاز محافل حقوق بشر، یک بیانیهای در این زمینه صادر کرده باشند؟ آیا صرف ایرانیبودن نظامیان قرارگاه اشرف، بایستی یک مورد استثناییرا بوجود آورد؟
احساس تاثر از اینکه حتی جان یک انسان تلف شود و یا مورد ضرب و شتم قرار گیرد، و احساس همدردی با خویشاوندان آنها چیزی کاملا متفاوت از مساله یورش نظامیان عراقیبه نظامیان مجاهد خلع سلاح شده است. چرا که این دومی، یک بازیسیاسی قدرتهای بزرگ در سطح بینالمللی و منطقهای است. خیال باطل است اگر تصور شود که انتخاب لحظه کنونیبرای یورش نظامی به قرارگاه اشرف، اتفاقی بوده است.
این بازی آنها – به ویژه آمریکا – است و ما مطلقا نبایستی وارد این بازی شویم. باید بدانیم که آنچه که هم اکنون در قرارگاه اشرف اتفاق میافتد یک "فاجعه" انسانی، ولیهمزمان یک توطئه سیاسی است. کمااینکه امروز میدانیم که آنچه که در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در نیو یورک اتفاق افتاد یک فاجعه انسانی، ولیهمزمان یک توطئه سیاسی بود. امروز میدانیم که نقشه پردازان سیاست آمریکا نزدیک به ۳۰۰۰ نفر را قربانی کردند تا مقوله "تروریسم اسلامی" را جای بیندازند تا اندکیپس از آن بتوانند به بهانه آن، طرح اشغال نظامی عراق را اجرا کنند. امروز هم با یورش نظامیان عراقیبه قرارگاه اشرف توطئه دیگری در شرف تکوین است. نه برای استراتگهای آمریکایی و نه برای رهبران مجاهدین، قربانی کردن نزدیک به ۳۵۰۰ نظامی خلع سلاح شده کمترین اهمیتی ندارد. آنچه که برای هر دو طرف مهم است، آنست که "فاجعه"ای آفریده شود که دنیا را "تکان" دهد تا از این طریق بتوان "سازمان مجاهدین" را به عنوان یک بدیل قدرت سیاسی در ایران جای ا نداخت. تفاوت این "فاجعه" با آن فاجعه انسانیکه در ۱۱ سپتامبر اتفاق افتاد این است که در آن، غیرنظامیان بیگناهی بودند که قربانی این توطئه شدند، ولیدر مورد قرارگاه اشرف ، نظامیان خلع سلاح شده ای هستند که قربانی بازیهای سیاست جهانیمیشوند.
این، یک تصور خام است اگر خارج شدن "سازمان مجاهدین" را از لیست سیاه گروههای تروریستی اتحادیه اروپایی در آغاز سال میلادی امسال، اتفاقیبدانیم.
در حدود ۳۰ سال پیش هم، مقامات عراقی، یک روحانی تبعیدی در کشور خود را بنام آیت الله خمینی مورد "تعارض" قرار داده بودند و پس از آن، او به پاریس آورده شد و بقیه ماجرا را امروز همه بخوبی میدانیم و نگارنده هم در مقاله پیشین خود تحت عنوان "یکبار شکست، دو بار شکست، ولیبار سوم هرگز" نیز بدان اشاره کرده بودم.
امروز هم مقامات عراقی، نظامیان خلع سلاح شده یک سازمان تبعیدی در کشور خود را بنام "قرارگاه اشرف" مورد "تعرض" و یورش قرار داده اند. ولیبقیه ماجرا را، هنوز هیچکس نمیداند. آنروز هم کسان زیادی در جستجوی "روحانیت مترقی" این "تعارض" مقامات عراقیرا محکوم کردند و از " حقوق انسانی" آیت الله دفاع نمودند. و امروز هم، صداهاییبرخاسته است که "این افراد بیدفاع" مورد یورش و ضرب و شت