پاسخ به نظرخواهی گزارشگران

با سلام و درود به سایت گزارشگر

آنچه امروز بخشهای وسیعی از مردم را به خیابانها  کشانده نه طرفداری از موسوی وتقلب کاری رژیم و خواست "ابطال انتخابات" بلکه خشم فروخورده از رژیمی است که سه دهه اختناق سیاسی، زندان و شکنجه و اعدام، و زیر پانهادن ابتدائی ترین حقوق انسانی را به مردم تحمیل کرده است. توده های مردم سرخورده از نتایج انتخابات و کودتای انتخاباتی که انجام گرفته در توازن قوای فعلی دفاع از موسوی و اعتراض به نتایج "انتخابات" را پوشش و مجرایی برای فوران خشم خود تشخیص داده اند.

در همانحال موسوی و طیف های رنگارنگ اصلاح طلبان حکومتی با شناخت و آگاهی بر انگیزه هایی که مردم را در این ابعاد عظیم به میدان آورده است بسیار سازمانیافته تلاش کرده اند که این حرکت را در چهار چوب شعارها و اهداف محدود خود به کنترل در آورند. موسوی برای عقب راندن جناح احمدی نژاد و سپاه پاسداران به حضور کنترل شده مردم در خیابان ها نیاز دارد. جناح احمدی نژاد هم برای تثبیت دستاوردهای کودتایی که انجام داده برای سرکوب خونین مردم نقشه می ریزد.

یک ارزیابی شفاف از رویدادها شعارها و تاکتیک ها اتخاذ شده تاکنون علی رغم نشانهای زیادی از  رادیکالیزه شدن شعارها بیانگر یک واقعیت نهفته که ازعدم یک رهبری رادیکال وانقلابی این جناح  موسوی واصلاح طلبان هستند که رهبری این جنبش را به ناروا در دست گرفته اند ،و می خواهند در خدمت پروژه خوددشان راهنمای و کنترل کند واین نقطه ضعف این جنبش اخیر می باشد،موسوی و اصلاح طلبان بنا به ماهیت طبقاتی و وابستگی به رژیم جمهوری اسلامی و اهداف و تاریخی که داشته اند هرگز توان رهبری وصلاحیت  این جنبش را ندارند.اینها این جنبش مردمی را دنبال سیاستهای خودشان هدایت میکنند.هم اکنون آنچه که جنبش را بیش از همه چیز تهدید می کند  نبود فقدان یک رهبری رادیکال و چپ و سوسیسالیست می باشد اگر همه ما کمی به گذشته بر گردیم وآنقلاب ۱۳۵۷ را به یاد بیاورییم در نبود یک رهبری رادیکال و غیاب حضور طبقه  کارگر متشکل و متحد جامعه ایران دجار چنین سرنوشتی شد وانقلاب شکست.،         

 خورد وسه ده حاکمیت سیاه جمهوری اسلامی را به دنبال داشت 

فعالین سوسیالیست جنبش های اجتماعی با نقطه عزیمت از این واقعیت ها و بهره برداری از فضای سیاسی مناسب، رشد روحیه انقلابی و تشدید بحران سیاسی که در اثر کشمکش بالایی ها و خیزش توده های مردم بوجود آمده است باید به استقبال انجام وظایف خود بروند. روشنگری در مورد ماهیت کشمکش جناح های درون رژیم و ارزیابی واقعبینانه از روند اوضاع کنونی، آگاهی بر پیش شرطهای پیروزی مبارزات مردم از ملزومات اتخاذ سیاست سوسیالیستی در قبال اوضاع کنونی است 

اتخاذ وسیاست درست این می باشد که ماهیت کل نظام و جناح موسوی و اصلاح طلبان  را به روشنی اشکار کرد  و جنبش مردم را از زیر رهبری  طیفه بنام اصلاح طلبان  حکومتی و موسوی بیرون کشیدن مردم نباید هیچ توهمی به اصلاح طلبان حکومتی داشته باشند که آنها نیز بخشی از رژیم جهل و جنایت هستند  

و صراحتا باید به مردم گفت که شعار الله اکبر نماد این رژیم جنایتکار و آدمکش می باشد

سی سال است که با این شعار مردم را قتل و عام میکنند وتیر خلا ص میزنند

ضروریست که برای خنثی کردن سیاست های موسوی و جناح اصلاح طلب که تمام هم و تلاش آنها بقای همین رژیم می باشد وسیعا  تلاش نمود

و نباید گذاشت بعد از سه دهه باز دوباره مساجد و روزه خوانها به مراکز سیاسی تبدیل شوند    

در شرایط کنونی که اپوزیسیون راست بورژوایی پشت سر اصلاح طلبان حکومتی به خط شده اند، باید تلاش کرد تا صف بندیهای سیاسی نیروهای چپ و راست جامعه هرچه بیشتر از هم جدا شوند

در تداوم این تلاشها طرح شعارها و مطالباتی که ریشه در رنج و محرومیت های سی ساله و کار و زندگی روزانه مردم دارد به میان مردم برد. خواست معرفی و محاکمه عاملین و آمرین کشتارها،  جدائی مذهب از دولت، لغو حجاب اجباری، آزادی بی قید و شرط سیاسی، آزادی زندانیان سیاسی، لغو مجازات اعدام، برابری زن و مرد و غیره . این شعارها که پیوند عمیقی با انگیزه های مردم معترض دارد و از مقبولیت اجتماعی و زمینه توده ای شدن برخوردار هستند، معنای روشنی از پیشروی و پیروزی را برای مردم به تصویر می کشد و تحقق هر کدام از آنها یکی از ارکان حاکمیت جمهوری اسلامی را متزلزل می کند

نباید به جناحهای حکومتی و اپوزیسیون بورژوایی طرفدار موسوی توهم داشت. مردم ایران و کارگران تنها با متحقق شدن یک آلترناتیو کمونیستی میتوانند  بر مصائب و بدبختی های کنونی که سرمایه داران و حکومت سرمایه داران یعنی جمهوری اسلامی بانی و ادامه دهنده آنند، فائق آیند.

فعالین و پیشروان سوسیالیست جنبش کارگری، تشکل های کارگری و فعالینی که با ابتکار تشکیل هیئت برگزار کننده مراسم اول ماه مه و برگزاری این مراسم و قطعنامه ای که صادر کردند افق روشنی را پیش پای جامعه نهادند اکنون لازم است بسیار فعالانه به این اوضاع برخورد کنند. تردیدی نیست که اتخاذ سیاست سوسیالیستی در قبال این اوضاع و تعهد به انجام وظایفی که در این راستا بر دوش فعالین و پیشرون سوسیالیست جنبش کارگری قرار می گیرد می تواند بسیار موثر واقع شود.

در این شرایط بسیار حیاتی و ضروری است که فعالین و پیشروان جنبش های اجتماعی در سطح سراسری ارتباط و پیوند نزدیکی با هم داشته باشند.در رابطه با کار و فعالیت  احزاب چپ و رادیکال در خارج از کشور  به نظر من انچه که مهم است اتحاد و همبستگی بین  احزاب چپ و کمونیست  برای جلب حمایت از مبارزه مردم به ستوه آمده ایران و افکار عمومی کشورهای دنیا را از  انچه که در ایران میگذرد و حکومتهای جهان باید بدانند که مردم ما آزادی و رفاه و عدالت میخواهند .حکومتهای که تا چندی پیش برای جمهوری اسلامی کف میزدند بدانند که خواست مردم ما لغو حجاب آجباری و آزادی تمامی زندانیان سیاسی و جدا