بودجه غارتگران

اگر نگاهی  به بودجه بندی  سال ۸۹ بیندازید خودتان در همان نگاه اول متوجه میشوید که فساد و غارت اموال مردم  چه به راحتی انجام میگیرد.همه ارگانهای چپاول و غارت  سهم خود را از کار و استثمار کارگران  وفروش  نفت و گازمیگیرند و مشخص است که وقتی عمده هزینه کشور صرف این سازمانها و افراد خاص میشود فقر و تورم نصیب مردم میگیرد. تازه این ها هزینه هایی است که مجبورند برای تنظیم اسناد مالی اعلام کنند و اگر بنشینند و حساب و کتاب بکنند مثل سالهای قبل میبینند که میلیاردها دلار پول در حساب ذخیره ارزی  گم شده است و به قول خودشان معلوم نیست که کجا رفته است!
ما همیشه  گفته ایم که اگر  یک هزارم  دزدیهایی که سران رژیم می کنند از بین برود، اگر بودجه کشور  به جای انکه صرف فلان مسجد و اخوند و بنیاد اسلامی و ارتش و سپاه و بسیج بشود، صرف حقوق کارگران میشد نه تنها حقوق کارگران بیشتر می شود بلکه  حتی حداقل حقوق میلیونی میشود وحد اقل مشکلات معیشتی مردم حل میشود. خودتان ببینید که دارند به نام  امنیت و اطلاعات و در واقع برای سرکوب مردم چه سرمایه ای خرج می کنند تا خودشان را حفظ کنند. نگاه کنید به بودجه کشور که سهم تمام نیروهای مسلح در کشور بنا به  بودجه سال اینده دولت هجده هزار میلیارد دلار است.خب به واقع این همه هزینه  برای ارتش و سپاه که چه بشود؟ سپاه  پنج هزار میلیارد تومان بودجه دارد که صرف مبارزه با مردم ایران بکند و امادگی داشته باشد که مقابله کند و مردم را در خیابانها  بکشد ۵۰۰۰ میلیار تومان برای کشتن و مهار کردن مردم آن هم فقط توسط یکی از این نهاد های مسئول این کار! یعنی همان طور که در این چند ماهه انجام داد. همه موشکها و بمبها همه به خاطر همین است که ترس و حشت ایجاد کند. تازه بازهم خرید موشک و بمب  این همه هزینه ندارد. سهم بزرگ تری از بودجه را سردار جعفری و فیروزی ابادی و همدانی و صفوی میبرند. نظامی که بخواهد براساس زور و نظامیگری جلو برود مجبور است که از  مال کارگران بگیرد و به بودجه نظامی بیفزاید. در ایران نیروهای مسلح دارند کشور را غارت میکنند و بر ثروت خود میافزایند برای مثال به حساب بانکی سردار رادان نگاه کنید. تازه اینها بودجه دولتی و اعلام شده انهاست. در همه بخشهای اقتصادی خصوصی هم نقش دارند و با استفاده از قدرت خود دارند در همه جا جامعه و مردم زحمتکش را چپاول می کنند. این که موفق نشده اند با این همه دزدی و غارت خود را تثبیت کنند قبلا هم درباره اش صحبت کردیم اما اینجا مساله ما این است که به راستی ارزش  این نهادها و فایده شان برای مردم زحمتکشی که این نیروها از گرده آنان تامین می شوند چیست؟ به واقع وقتی اینها چنین پول میگرند حتما مجازند که میگویند حفظ نظام از حفظ نماز هم واجب تر است.
چپاول این ها محدود به بودجه دولتی نیست. میبینیم هرکس با دولت نزدیکی دارد چیزی شبیه بنیاد و سازمانی زده است  که بودجه بگیرد. رحیم مشایی  با بنیاد اینده یک میلیارد تومان به جیب زده است. خب این بنیاد مثلا کارش چیست که این همه هزینه میبرد. در ادامه میخوانیم بنیاد پروفسور مولانا با سهم ۳۳۷ میلیون تومان، مرکز اسناد انقلاب اسلامی به ریاست حسینیان با سهم ۵۰۰ میلیون تومان، بنیاد بوعلی سینا با سهم ۳۰۰ میلیون تومان، مؤسسه آموزشی امام خمینی قم (آیت‌الله مصباح) با ۱۰ میلیارد تومان، مؤسسه پرتو ثقلین با ۲۰۰ میلیون تومان، مؤسسات مصباح‌الهدی و سفینه‌النجات هر یک با سهم یک میلیارد تومان و کانون نویسندگان قم با سهم ۲۰۰ میلیون تومان به چشم می‌خورد.
همچنین برای مجتمع آموزشی امام خمینی مالزی، یک میلیارد تومان، بنیاد شمس و مولانا ۵۰۰  میلیون تومان، مجمع صلح اسلامی  میلیون تومان، مهدیه قم ۳۰۰ میلیون تومان و برای دانشگاه امام صادق ۵.۲ میلیارد تومان کمک در نظر گرفته شده است.بودجه حوزه علمیه  و سازمان تبلیغات و همه این نهادهای بی ارزش مذهبی هم بودجه میگرند. در حالی که  ارزش اینها و سودی که به جامعه میدهند در واقع زیر صفر و کاری به جز تحمیق و تولید خرافات ندارند. کسانی که باید محاکمه بشوند بودجه میلیاردی میگیرند.نهادی که میخواهد چند تا اخوند متحجر  پرورش دهد باید از خزانه کشور  پول ببرد کسانی که میخواهد چند نفر را محاکمه کنند و سرانجام اعدام کنند یا  کسانی که میخواهند رد صلاحیت کنند یا میخواهند جلوی اثار فرهنگی و هنری را بگیرند و یا کسانی که میخواهند مدام صحبتهای خمینی و خامنه ای را به مردم نشان بدهند و دستگاه دروغگویی ای بیش نیستند وفیلترینگ و سانسور راه بیندازند و یا به جاسوسی وعلیه مردم بپردازند و شکنجه گاه و کهریزک و اوین درست کنند پول های کلان خرجشان می شود. یا نهادی که میخواهد  بسیجیان را  بپرورد و سازمان بدهد که ترس وحشت راه بیندازد، همه و همه دارند بودجه کشور را به یغما میبرند. در بودجه بندی کشور جلاد و اخوند و سانسور چی و مداح و شورای نگهبان و مجلس خبرگان و مجمع تشخیص و مجلس اسلامی و همه این شاغلان کاذب و بی ارزشند که در اولویت هستند. به واقع ارزش این ها برای یک جامعه چیست؟ با همه این پول و هزینه و ثروت که حاصل کار و زحمت مردم است میتوان  همه مردم را بی نیاز و مرفه کرد وحقوق ده ماهه کراگران را داد. تمام هزینه های اینها از نهادهایی که در انجا مردم  نقش دارند و تولید می کنند و حقوقشان را انجا میگیرند به مراتب بیشتر است تازه انها هم  اکثرا توسط کسانی اداره میشود که میدانند  با این پول چه کنند که کلاهشان پس نیفتد و همانجا هم دزدانی را در راس امور گماشته اند. به راستی سهم مردم و دانش اموزان و معلمان از بودجه ۱۱ هزار میلیاردی وزارت اموزش و پرورش چیست؟ این است که بازهم مجبورند در قالب کمک اولیا و مربیان  پول بدهند و معلمان بازهم  حقوقشان را نمیگیرند. چقدر مدارس  داریم که هیچ امکاناتی ندارد؟ در حالیکه وزارات اموزش پرورش  دارد بودجه اش را صرف نماز  و روزه و تربیت دانش اموزان وسط اخوندها صرف میکند واکثریت پول باقی مانده هم که صرف هر چیزی میشود جز چیزی که به علم و دانش ربط داشته باشد. فرداروزی که ابرها کنار برود و این حکومت برود ان وقت مشخص میشود که حکومت غارت و پچاول اسلامی چه جنایاتی که نکرده. سی سال است که جمهوری اسلامی حکومت میکند تفاوت انها با حکومت شاه این است که تنها نام  بنیادهای پهلوی و علوی تغییر کرده و تبدیل شده به غارت گرانی  که نامشان مذهبی است.همه این وضع باید تغییر کند. انقلابی که در راه است باید  به حساب این وضعیت کاملا برسد و کشور را از این همه چپاول و  دزدی نجات دهد.
http://dastechapi.persianblog.ir