آیا ایرانیان مهاجر از هم می گریزند؟

این تیتر مطلبی بود که چندی پیش در سایت فارسی رادیو بی بی سی منتشر شد و حاوی نظرات و تجربیات خوانندگان این سایت در مورد روابط ایرانیان با همدیگر بود. من در انتهای این مقاله آن مطلب را مجددأ می آورم زیرا حاوی مطالبی است که به ما کمک می کند تا خود را بهتر بشناسیم.

 اکنون دیگر بر کسی پوشیده نیست که ایرانیها از همدیگر بیزار و عاشق بیگانگان هستند! البته این خصلت فقط ویژه عامه مردم نیست و گروههای چپ و حتی از نوع مدرن و غربی آن نیز از همدیگر و حتی از خودشان هم بیزار هستند! مشکل تفرقه، ناسازگاری و ستیزه جویی رایج در بین گروههای سیاسی چپ و راست انعکاسی از شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است که با آن تربیت شده اند و بر خلاف ادعاهای این گروهها، علت نابسامانی وضع موجود در بین آنان نه اختلاف ایدئولژیک بلکه فقدان فرهنگ گفتکو و نبود روحیه دمکراسی و تحمل دیگران آنطور که هستند، می باشد و برای این گروهها مارکسیسم نیز ماهیتأ زمینه و محیط مناسبی را برای بروز روحیه ناسازگاری و خصومت طلبی آنان فراهم کرده است. در حالیکه ایرانیها، ترکها، عربها و دیگر مردمان مانند آنها در برخورد با دیگران رفتاری  مبتنی براحساسات دارند و همیشه بر نکات منفی و عیب جویی از دیگران متمرکز می شوند اما مردم اروپا و مثلأ مردم هلند، بطور نسبی حتی اگر با کسی هم نظر نباشند برای ممانعت از خرابی رابطه از بیان صریح نظر خود خودداری می کنند و بطور عمومی در برخورد با دیگران حتی اگر عیبی هم ببینند ضمن آنکه این عیب را نادیده می گیرند سعی می کنند یک ویژگی مثبت طرف مقابل مانند پوشیدن یک پیراهن یا شلوار قشنگ یا یک چیز دیگری مانند آن را مطرح کنند تا ضمن خوشحال کردن طرف مقابل خود را در نزد او عزیز کنند و این روحیه تحمل پذیری در فرهنگ و سیاست عمومی هلندیها فراگیر است اما تجربه به من نشان داده است که هلندیها بشدت انتقامجو هستند. در حالیکه دولت هلند همیشه اعتلافی از سه حزب متفاوت است اما گروههای ایرانی حتی یک جناح سیاسی در درون خود را نیز تحمل نمی کنند؟! اگر ایرانیها در هیچ موردی با هم توافق نداشته باشند اما در بیزاری از همدیگر و بیگانه پرستی با هم توافق و همسوئی کامل دارند!

اگر شما به هر دلیلی حتی خیرخواهانه از یک فرد ایرانی انتقاد کردید این فرد اگر به دشمن خونین شما تبدیل نشود از هر طریق ممکن سعی خواهد کرد تا از شما انتقام بگیرد.

بدون شک مردم و جامعه ایران دچار مشکل هویتی و فرهنگی و تربیتی می باشند و دولت جمهوری اسلامی و گروههای سیاسی چپ و راست نیز که خود محصول این جامعه می باشند، آتش بیار این معرکه کنونی هستند.

ایرانی ها بطور کلی همه از همدیگر طلبکار هستند و همه همان اعمالی را مرتکب می شوند که فکر می کنند که اگر دیگران مرتکب شوند قابل سرزنش هستند. روزی از تلویزیون" سی ان ان" شنیدم که فردی می گفت که دلیل وجود این همه خشونت در خاورمیانه، نوع خاک و آب و هوای آن است. شاید کسانی در مقام پاسخ بگویند که وجود فقر و سیاستهای دولت های حاکم دلیل اصلی است. اما مگر اعضای دولت اسلامی دست پرورده همان آب و خاک نیستند؟ براستی در حالیکه دولت اسلامی قمه زنی در روز عاشورا را به خاطر یک عرب که در هزار سال پیش به درک واصل شده است را ممنوع می کند آیا این مریضی روانی نیست که همان قمه زنها در روز عاشورای امسال در اصفهان با پلیس که قصد جلوگیری از قمه زنی آنان را داشته است درگیر می شوند؟!

من معتقدم که مردم ایران سزاوار همین رژیم جمهوری اسلامی می باشند و گروههای مخالف این رژیم ماهیتأ تفاوتی با آن ندارند و اگر بجای رژیم اسلامی بودند اگر بدتر از این رژیم نبودند، بهتر هم نبودند. این رژیم با تمام ددمنشی اش دستپخت مردم و گروههای سیاسی چپ و راست است مگر تمام گروههای چپ و راست در مقاطع مختلف به عنوان ضد امپریالیست از این رژیم حمایت نکردند؟.

به یاد دارم که در سال ۱۹۹۴ از طریق یک خانواده هلندی یک کپی از روزنامه پر تیراژ و سراسری هلندی به نام "مردم" را دریافت کردم که متن یک مصاحبه با تعدادی از سکت های ایرانی که در دفتر پناهندگی "ریموند" در شهر رتردام فعال بودند، چاپ شده بود و در تیتر آن نوشته شده بود:"یک چیز مسلم است و آن اینکه، ایرانیها همدیگر را دوست ندارند".

چند سال پیش از طریق یک دوست کردستانی که ساکن شهر آرنهم در هلند بود با یک ایرانی دیگر آشنا شدم که دچار افسردگی شدید روحی شده بود و هنگامی که قرص ضد افسردگی مصرف می کرد چنان بیهوش می شد که به حالت اغماء فرو می رفت و او برایم تعریف می کرد که تعدادی ایرانی با آگاهی از این موضوع به سراغش رفته بودند و ضمن دزدیدن تمام پولهای پس اندازش، ابروهای او را نیز تراشیده بودند!

تجربه نشان داده است که اگر یک ایرانی باعث صدمه زدن به ایرانیان دیگر نشود به آنان خیری هم نمی رساند! سوآل مهم این است که آیا شما هیچوقت از خود پرسیده اید که براستی گروههای چپ در تمام تاریخ موجودیت آنان چه تآثیر مثبتی بر زندگی شما و مردم ایران گذاشته اند؟ آیا آنان بجز به کشته دادن دهها هزار نفر از جوانان ایران برای کسب قدرت سیاسی و آنتاگونیستی کردن فضای جامعه ایران با پاشیدن بذر تنفر سیاسی و به اصطلاح تشدید تنفر طبقاتی تأثیر دیگری داشته اند؟

– و اینک بخشی از نظرات خوانندگان سایت فارسی رادیو بی بی سی که در آن سایت درج شده بود:
http://democraciesocialisty.blogfa.com/post-53.aspx