اعتصاب غذا سنت پیشرو و مدرنی در مبارزه مردم نیست

Mohamadreza.pooya@gmail.com
قرار است از تاریخ ۲۲ تا ۲۴ جولای اعتصاب غذایی در  نیویورک درمقابل سازمان ملل برگزار گردد. اکبر گنجی فراخوان این اعتصاب غذا را داده است. ایشان گفته است که در عکس العمل به سرکوب های اخیر و جهت جلب حمایت بین المللی از "جنبش سبز" اقدام به این حرکت کرده است. متعاقب این فراخوان، تعدادی از زندانیان سابق رژیم اسلامی در برخی شهرهای اروپایی اقدام به عمل مشابه ای نموده و فراخوان به اعتصاب غذا داده اند.

 به نظر ما هم انتخاب روش این مبارزه یعنی "اعتصاب غذا" و هم اهداف ناظر بر آن که این روزها برای بهتر مشتری پیدا کردن تحت نام "جنبش سبز" معرفی میشود، متعلقات استراتژیک یک جنبش سیاسی و اجتماعی معین است که دست بر قضا نه به مبارزه مردم ایران، نه به آزادی و نه به سرنگونی رژیم اسلامی مربوط است. واقعیت این است که در ایران یک جنبش سیاسی و اعتراضی وسیع به راه افتاده تا نظام اسلامی را بیندازد. در مواجه با این خیزش انقلابی، جنبشهای مختلف و از آن جمله جنبش ملی- اسلامی یا جنبش راست پرو غربی و یا جنبش کمونیسم کارگری هر یک تلاش میکنند تا در پس پاسخگویی به آن، راه حل و آلترناتیو سیاسی خود را به جلو صحنه برانند. جنبشی که آقای گنجی به آن تعلق داشته و دارد هدف خود را نجات عمارت این حکومت و تعدیلاتی در آن قرار داده است. وجه مشخصه سیاست این جنبش تلاش برای رنگ زدن اسلام خوش خیم سبز به شعائر و سنتهای مبارزه مردم است. گمان نکنم اگر آقای گنجی برای مردم متمدن غرب توضیح بدهد که منظور از این رنگ سبز سیدی نه حفظ محیط زیست که حفظ اسلام میباشد، کسی حتی نیم نگاهی به پروژه سیاسی ایشان بیندازد. دست بر قضا بر این اعتقادم که جنبش ملی/اسلامی تمام تلاش خود را کرده و میکند که در داخل ایران از چپ شدن خیزش انقلابی مردم ممانعت به عمل بیاورد و در خارج کشور با روشهای حساب شده معین و از جمله رنگ مذهبی و شرقزده زدن به این اعتراضات جلو ابراز همبستگی مردم متمدن دنیا را از مبارزات مردم ایران بگیرد. تمام خاصیت تلاشهای افرادی چون اکبر گنجی، حزب توده، اکثریت، آیت الله بی بی سی و صدای آمریکا و… بر این پایه استوار شده است. آوردن شعار و پرچم الله و اکبر در خیابانهای کشورهای اروپایی، عقب نشینی کردن به سنگر سکوت در این تظاهراتها و برپا داشتن اعتصاب غذا به جای سنن مبارزه مترقی و متمدن غربی از آن جمله است. به نظر ما اکبر گنجی و جنبشی که پشت این حرکت میباشد با مشاهده اولین تظاهرات میلیونی مردم قهرمان تهران و کلیدی بودن شعار آزادی زندانیان سیاسی، تصمیم گرفتند که این مبارزه را وارونه نموده و به صورت اعتصاب غذا مانیپولاتسیون کرده و آنچنانکه خود میگوید برای پیشبرد اهداف "جنبش سبز" که همان جنبش ملی/اسلامی شناخته شده میباشد به میدان بیاورد. اجازه بدهید روی این حرکت و اهداف آن قدری دقیقتر بشویم.
 اعتصاب غذا سنت کدام جنبش؟
۱- اعتصاب غذا سنت پیشرویی در جنبش اعتراضی مردم نیست. اعتصاب غذا را جنبش ملی/اسلامی بویژه در خارج زندان و در سالهای اخیر در مقابل جنبش مقابله با اعدام، زندان و شکنجه به میدان آورده است. اعتصاب غذا هیچگاه فرهنگ و سنت مبارزه مردم ایران برای تحقق هیچ خواست و مطالبه ایی نبوده است، این سنت در هیچ جغرافیایی پیشرو  نیست. تا آنجاییکه به ایران بر می گردد، اعتصاب غذا  بخشی از همان فرهنگ خود زنی و شهید پروری جنبش ملی اسلامی است. خود آزاری تحت هیچ بحث و "شرایط ویژه ای" قابل توجیه نمی باشد و نمیتواند ابزاری پیشرو برای بسیج مردم متمدن باشد. سنن جنبش ملی اسلامی طی چندین دهه بر فضای روشنفکری و سیاسی جامعه  ایران حاکم بوده است، که همین منجر به آن شد که نتنها در عرصه سیاست، بلکه در عرصه ابراز وجود سیاسی هم، بخش اعظم اپوزیسیون از چهارچوبهای این جنبش خارج نشود. حزب توده ایران که ماهرترین حزب این جنبش میباشد، تجارب بسیار زیادی درزمینه رواج این سنن عقب مانده ارتجاعی،مذهبی و شرقزده دارد. سیاسیون دهه های قبل هنوز از خاطر نبرده اند که حزب توده به بهانه های مختلف حضرت علی را سوسیالیست و شرکت در تاسوعا و عاشورا را عین فعالیت سیاسی میدید. این شیوه ها در اپوزیسیون زمان شاه و بخشا  در مخالفین رژیم اسلامی، چنان متداول گردید که  از نظر حاملین آن، تنها شیوه و عادترین روش برای پراتیک کردن سیاست بود. چپ جامعه ایران بعد از سال ۵۷ به همت منصور حکمت بیشترین تلاش را کرد که کمونیسم و سنت اعتراض مدرن را در نقد سنتهای ملی-اسلامی رایج، سنتهای توده ایستی به میدان بیاورد. واقعیت این است که سنت سیاسی یکسان، بدنبال خود فرهنگ یکسانی ببار می آورد. مجاهد و فدایی در زمان شاه چه تفاوتی با یکدیگر داشتند؟ سیاست یکسان، پراتیک یکسان، فرهنگ سیاسی یکسان و و و …….. . اعتصاب غذا یکی از شیو ه های همین جنبش است که به علت نقد ناکافی آن کماکان در اعتراضات سیاسی  از آن بعنوان یک روش اعتراض استفاده می شود.  تصور می کنم در سالهای اخیر با رشد و اعتلای جنبشهای مترقی و منبعث از سنت فرهنگ غربی در جامعه ایران، جنبشهایی که بستر اصلی آنها ضدیت با اسلام و فرهنگ اسلامی و عقب مانده بود، مانند جنبش علیه اعدام، جنبش علیه سنگسار، علیه قصاص، جنبش علیه شکنجه، جنبش برای آزادی زندانیان سیاسی یک تلاش ارتجاعی و عقب مانده تحت نام اپوزیسیون خود را به جلو صحنه آورد. شاخص این تلاش همین اعتصاب غذا میباشد.
اعتصاب غذا بطور علی العموم و فارغ از علل برگزیدن آن، یک شیوه شکست طلبانه سیاسی است. جمعی که تصمیم می گیرند در اعتراض به مسئله ای به جان و سلامت خود آسیب وارد کنند، قبل از آن در مقابل نیروی دشمن، شکست خود را اعلام کرده است. نفس اینکه  عده ای برای پیشبرد سیاستی بجای حمله به  حاکمیت ، بجای متحد کردن صفوف معترضین، بجای تلاش برای بسیج افکار عمومی، به خود آسیب برسانند، شاهدی بر ضعف  و عقب بودن یک سیاست  است. شاهدی بر تقابل این سنت با جنبشی است که روشهای مدرنتری را در مبارزه باب کرده است.
پاسخ به