پرزیدنت مدودف! شعار های ملی مردم ایران را دست کم نگیرید!

Nawid_Akhgar@hotmail.com

در جریان قیام مردمی هفته های اخیر بلوغ و ظهور شعار های سیاسی نظیر شعار مرگ بر دیکتاتور و تبدیل آن به شعار مرگ بر دیکتاتور چه رهبر چه دکتر و یا شعار رهبر ما قاتله ولایتش باطله که در سطح شهر های ایران جاریست در نوع خود بی سابقه است.

از طرفی مضمون شعار ها با جهت گیریهای عمیقا دیپلماتیک و سیاسی، دیپلماسی خاورمیانه ای و جهانی حاکمان مذهبی را در ایران نشانه رفته و می رود نظیر شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران و یا شعار عمیقا تامل بر انگیز مرگ بر شوروی که جایگزین شعار مرگ بر امریکا و مرگ بر اسرائیل گشته است و نیز به آتش کشیدن پرچم آن کشور پس از برسمیت شناختن احمدی نزاد توسط دولت پرزیدنت مدودف و سفر وی به شوروی جهت شرکت در اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای در روسیه سه روز پس از انتصابات فقاهتی عکس العمل هایی را نیز در سطح بین المللی بر انگیخته است.

دیمتری مدودف رئیس جمهور روسیه اولین مقام خارجی بود که پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری اخیر ایران به محمود احمدی نژاد تبریک گفت.

محمود رضا سجادی سفیر ولی فقیه در مسگو در گفت و گو با خبرگزاری نیمه رسمی فارس در باره دیدگاه روسیه نسبت به انتصاب حکومتی و تقلب های انجام شده در آن گفته است که"روسها بسیار معقول با انتخابات برخورد کردند".

آقای سجادی گفته است که روس ها موضوع را یک موضوع داخلی جمهوری اسلامی اعلام کرده و دخالت دیگران در این قضیه را منطقی ندانست  این نظرات در حالی اعلام میشودکه دخالت های تروریستی و عملیاتی جمهوری اسلامی در کشور های شوروی سابق و نیز در غزه و لبنان و افغانستان و عراق و حتی در آفریقا و کشور های امریکای لاتین بر جهانیان آ

وزارت خارجه روسیه می گوید که افکار عمومی در ایران دیدگاه مثبتی به روابط ایران و روسیه دارد و شعار دهندگان ضد روسی تعداد انگشت شماری در این کشور هستند.

من و ما نیز امیدواریم که این بر آورد دولت روسیه در مورد شعار دهندگان صحت داشته باشد زیرا در ایران دموکراتیک آینده تصور نمی رود که مردم ایران مایل باشند ارتباطات دیپلماتیک و دوجانبه مبتنی بر احترام متقابل را با آتش زدن پرچم این کشور و یا آن کشور تعویض نمایند.

البته دولت روسیه نباید فراموش کند که بر خلااف دیگر کشور ها که با منافع خاکی و آبی ایران میقیما درگیر نبوده اند ارتباطات ارضی ایران و روسیه از زخمهای عمیقی رنج میبرد که در صورت سر باز کردن آن به نفع هیچ کدام از طرفین نخواهد بود بایستی بیاد رهبران سیاسی در روسیه آورد که پس از تحمیل قرار داد ننگین گلستان و ترکمنچای به ایران و جدا کردن بخشهایی از کشور ایران و الحاق آن به شوروی سابق الکساندر گریبایدوف وزیر مختار روسیه در دربار فتحعلی شاه به همراه اعضای سفارت این کشور در تهران به دست مردم خشمگین کشته شد.
لازم به ذکر است که عهد نامه ترکمنچای قرادادی است که در ۲۱ فوریه ۱۸۲۸ پس از پایان جنگ ایران و روسیه در قفقاز جنوبی و آذربایجان بین روسیه و ایران امضا شد.
طی این قرار داد قلمرو های باقی مانده ایران از معاهدات گلستان در قفقاز شامل خانات ایروان مناطق تالش و اردوباد و بخشی از مغان و شروان به روسیه واگذار شد و ایران حق کشتیرانی در آبهای دریای مازندران را از دست داد و ملزم به پرداخت ۱۰ کرور طلا به روسیه شد. بر طبق این قرار داد روسیه قول داد از پادشاهی ولیعهد وقت عباس میرزا حمایت کند.

امروز با توجه به این پشتوانه تاریخی و جدا شدن این همه خاک زر خیز ایران از این کشور و الحاق آن به شوروی سابق حاکمان مذهبی ایران بر روی کشور اسرائیل فوکوس کرده اند و از صبح تا شب برای نابودی یهودیانی پول  و امکانات مردم ایران را به حراج گذاشته اند و خرج گروههای ترور منطقه میکنند که نزدیک به ۴ هزار سال در آن سرزمین زندگی کرده اند .حکومت ایران مایل است نه تسخیر کنندگان خاک ایران عزیز را که یهودیان را به آب دریا بریزند و یا توسط بمب اتمی که سر نخش به روسیه وصل میشود از روی نقشه جهان محو و نابود نمایند در حالی که قوم باستانی یهود ۴ هزار سال در آن سرزمین سابقه تاریخی دارد یعنی چندین هزار سال قبل از ظهور اسلام در آن کشور می زیسته اند.
یهودیان در زمانی در اسرائیل کنونی زندگی می کردند که نه از فلسطین و نه از اعراب در آن منطقه خبری و اثری نبوده است در عهدی که نه مکانی بنام فلسطین و یا مردمی بنام فلسطینیان در قاموس تاریخ بشریت موجودیت داشته است .

سرگئی لاروف وزیر خارجه روسیه گفته است که کشورش "هرگز به اقدامات نمایشی دست نمی زند".

این گفته در حالی در جلو مردم ایران صورت میگیرد که هر ایرانی براحتی می تواند ببیند که چگونه روسها در حمایت بی چون و چرایشان از احمدی نژاد لگد بر خواست مردم ایران می کوبد، مردمی که روزانه در خیابانها با اعتراضات و تظاهرات هایشان در صدد در هم پیچیدن جرثومه خباثت جمهوری اسلامی و پرتاب آن به جایگاه تاریخی اش هستند.

صحبت های آقای لاروف و اینکه روسیه به اقدامات نمایشی دست نمی زند در حالی صورت میگیرد که سالیان متمادی روسها از جیب مردم ایران با قول راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر میلیارد ها میلیارد پول مردم ایران را به غارت برده اند تا شاید در آینده های نامعلوم نیروگاهی چرنوبیلی را تحویل ملایان خشنونت طلب و سرکوبگر دهند تا با یک زلزله نه تنها ایران که بخشهای وسیعی از کشور های نفت خیز عربی را نیز  آلوده مواد رادیو آکتیو و غیر قابل سکونت نماید و جهانی را نیز با مشکل انرژی مواجه سازد.

ایران کشوری است که رد آینده مایل است با تمام کشور های جهان از ارتباطات دوستانه  و احترام آمیز برخوردار باشد شعار مرگ بر شور
وی بجای شعار مرگ بر امریکا و مرگ بر اسرائیل که خوراک علی خامنه ای و رهبران مذهبی ایران است باید توسط کادر رهبری روسیه شنیده شود.
بهتر آنست که پرزیدنت مدودف و آقای پوتین این ملودی ناراضی را که از بطن توده های خشمگین ایران بلند میشود به گوش جان بشنوند و آنرا دست کم نگیرند و در جهت بازبینی مجدد روابط خود نه با حاکمان سرکوبگر یعنی احمدی و نژاد و خامنه ای که با مردم به جان آمده ایران یک تجدید نظر عمیقا سیاسی دیپلماتیک بعمل آورند.

تاریخ چهارشنبه ۲۲ ماه جولای سال ۲۰۰۹ میلادی    سوئد  استکهلم
آدرس سامانه اینترنتی نوید اخگر
http://www.nawidakhgar.com/