حزب توده،سازمان فدائیان اکثریت وضدانقلاب (یادداشتی پیرامون یک بحث)

حزب توده ازبدوتشکیل یک جریان رفرمیست ودست ساختۀ روسیه بودوباکمونیسم هیچ ربطی نداشته وندارد.سازشکاری وفرصت طلبی،خزیده سیاست های روسیه رادنبال کردن،ضدانقلابی عمل نمودن،مدافع وهمکارحکومت های ارتجاعی ودیکتاتوری درجنبش های اجتماعی بودن،خصلت نمای این حزب واحزاب برادرش دردنیابوده وهست .

سازمان فدائیان اکثریت هم درسال۵۸ به این صف شریف ملحق شد.
شوروی فروپاشیدوبرادران توده ای و اکثریتی ازرژیم انقلابی اسلامیشان ضربۀ جانانه ای خوردندوازخودوهمکاری جنایت کارانه شان انتقادی نکردند.بایددرفردای انقلاب به خاطرهمین جرمشان محاکمه ومجازات شوند.
حزب توده وسازمان فدائیان اکثریت هنوزباتزبه غایت راست وارتجاعیشان”راه رشدغیرسرمایه داری”و”گذارمسالمت اَمیز”شان وباهمان روش وسیاست فرصت طلبانه ونوکرمنشانه شان درسیاست جاری ایران دنبال رزق وروزیشان هستند.دراوضاع واحوال کنونی هم درجوٍعمومی باچه مشقت وبدبختی ای وبرخلاف تمایل وخواست سیاسی خودفقط ازیک بخش ازرژیم دفاع میکنند،به امیداینکه فرداازکلیت اَن.
بااین حال نقش روسیۀ قبل ازفروپاشی ویدک کشیدن نام کمونیسم بدنبال این احزاب درانظاردنیا،روسیه واحزاب وابسته اش راکمونیستی وانمودکرده،حزب توده،سازمان فدائیان اکثریت وحزب رنجبران ایران واشغال های دیگرازنوع خودشان درصف بندی های مبارزۀ سیاسی ودرذهنیت توده هابدلیل ادعای فرصت طلبانۀ خودشان،درصف چپ قرارداده شده اند.درواقع میشودگفت اینهاجریانات ارتجاعی و راست درجنبش چپ هستند.
اماضدانقلابی خواندن اَنان(حزب توده وسازمان فدائیان اکثریت)درشرایط کنونی اشتباه است .
انقلابی وضدانقلابی بودن هرجریانی رابایدباعملکردهاومواضعش درقبال انقلاب، طبقات ونیروهای سیاسی انقلابی وهمچینن صف ضدانقلاب دید.
حزب توده وسازمان فدائیان اکثریت ازسال۵۸به بعدتازمان ضربه خوردن وتارومارشان،حکومت جمهوری اسلامی راانقلابی ونیروهای انقلابی راضدانقلابی ارزیابی میکردند.دراَن شرایط این موضعشان درقبال ضدانقلاب غالب ونیروهای مخالفش موضعی ضدانقلابی بود.
درشرایط کنونی که ازموقعیت انقلابی درجامعۀ ایران خبری نیست وحزب توده وسازمان فدائیان اکثریت خودرامخالف به قول خودشان حاکمیت ولایت فقیه میدانندودرواقع موضعشان نسبت به رژیم به تمامی موضع دفاع وپشتیبانی نیست، نمیشوداَنهاراضدانقلاب نامید.
اینکه این دوجریان باتوجه به دیدگاه هاوتئوری های ارتجاعیشان درمقابل انقلاب اجتماعی وسوسیالیستی ودربرابرطبقۀ کارگروحزبش دراَینده خواهندایستادوضدانقلابی عمل خواهندکرد،واضح است.اماضدانقلابی نامیدن اَنهاامروز،بایدباتوجه به مواضع ونظراتشان درمقابل حاکمیت ونیروهای درگیردرمبارزۀ کنونی دیدوبه اَن برخوردکرد.
نگرشی که بحث ضدانقلابی بودن امروزاین دوجریان رابه دیدگاه فکری،مواضع نظری، وطبعا"عملی وقطعی اَنان درمبارزۀ طبقاتی،درمقابل طبقۀ کارگر،حزبش ودربرابردیکتاتوری پرولتاریاربط میدهد،به نکته ای که اشاره کردیم توجه ندارد.
درشرایط کنونی که هنوزمبارزه به اَن مرحلۀ موردنظر(انقلاب سوسیالیستی)نرسیده ونیروهای سیاسی باحکومت جمهوری اسلامی درگیروطرفداران رژیم معلوم اند،این دوجریان درصف مدافعین تمامیت رژیم وهمکاران اَن قرارندارند،درنتیجه تحلیل وارزیابی فوق درست نیست وضدانقلابی نامیدن اَنهاغلط میباشد.

بهروز شادیمقدم  ۲۲ . ۷٫ ۲۰۰۹
http://shadochdt.wordpress.com