جنایات و اصلاحات ( ٢ )

در پنجمین دوره از انتخابات ریاست جمهوری که ‪ در ۶۸/۰۵/۰۶ برگزار شد، ‪اکبر هاشمی رفسنجانی  توانست با کسب ‪ ۱۵میلیون و ‪۵۵۰ هزار یعنی۵۱/۶۰ درصد آرای واجدین شرایط  و ‪۹۴/۵۲ درصد کل آراء را به خود اختصاص دهد و به عنوان رییس جمهور برگزیده شود. سعید حجاریان که پیش از ترک وزارت اطلاعات، قدرت اصلی وزارتخانه به حساب می آمد، نتوانسته بود هاشمی را متقاید سازد برای تغییراتی در جهت اقتدار و احتمالاً استقلال وزارتخانه و همچنین تغییراتی در شرایط و موقعیت اجتماعی وزیر اطلاعات. چرا که وزارت اطلاعات ایران از معدود وزارتخانه هایست که به جزء معممین، شخص دیگری نمی تواند در سمت وزیر در راس آن قرار بگیرد و دیگر اینکه از سوی رهبر جمهوری اسلامی تعیین می شود.

هاشمی، کسانی را که از زمان تاسیس سازمان اطلاعات و تشکیل وزارتخانه همکاری داشتتند، به راحتی  کنار گذاشت و در این بین  کینه ای بوجود آورد که سالها بعد، نمود بیرونی پیدا کرد. رفسنجانی به رفتن کسانی موافقت کرده بود که در بعد از انقلاب ۵۷ در تایید احکام اعدام مخالفان سیاسی، نقش غیر قابل انکاری داشته اند؛ در اجرای قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ مشارکت وسیع کرده اند و همچنین کنترل زندانیان آزاد شده از بند را به هر طریق ممکن انجام می دادند. کنترل و تعقیب زندانیان در خانه،  اجتماع و در خصوصی ترین روابط و گفتگوها. و حتی کارکنان وزارت اطلاعات و رفسنجانی با سکوت خود حذف آیت اله منتظری از صحنه قدرت، سیاست و دیانت را تماشاگر شدند و پذیرفتند. روشن است با انجام این کارها نقش به سزایی در تثبیت و تسلط حکومت اسلامی در کشور داشتند.

هاشمی رفسنجانی که کارکنان وزارت اطلاعات را از دست داده بود، با استخدام سعید امامی به جای سعید حجاریان، جرایم دیگری را مرتکب می شود و جنایات جدیدی می آفرینند: از جمله ترور مخالفان در خارج از کشور و دیگر اندیشان در داخل که تعدادشان نزدیک به ۴۰۰ نفر بوده است به اضافه بمب گذاری در تجمعات در اپوزسیون در خارج از کشور.

 

پس از تشکیل کابینه هاشمی رفسنجانی، پیک های وزارت اطلاعات به ارتباط گیری با تعدادی از نیروهای اپوزسیون در خارج از کشور اقدام کردند و موفق شدند با تنی چند از آنان قرارهای ملاقاتی را تنظیم بکنند و در این ملاقات ها به آنان پیشنهاد بازگشت به ایران داده می شده است. در این رابطه علی کشتگر از رهبران سابق سازمان فداییان اکثریت، پرده برداشته و افشاء می کند. در این راه جمهوری اسلامی موفق می شود با تعدادی از رهبران سیاسی مخالفان قرارهای ملاقات تنظیم کرده و اقدام به ترور آنان بکنند؛ به عنوان نمونه می توان از رهبران حزب دمکرات کردستان و واقعه میکونوس دکتر قاسم شرفکندی و دکتر قاسملو و … نام برد.

در آستانه برگزاری انتخابات مجلس پنجم، کرباسچی شهردار تهران به همراه عده ای دیگر از وزرا و معاونان هاشمی رفسنجانی حزب کارگزاران سازندگی را تاسیس کرده بود و در کنار جامعۀ روحانیت مبارز تهران به ارائه لیست انتخاباتی پرداخت. پس از کناره گیری وزرای دولت هاشمی رفسنجانی از حزب کارگزاران به دستور علی خامنه ای، غلامحسین کرباسچی عملا بعنوان چهره اول حزب مطرح شد. در آن زمان شایع شد که تاسیس کارگزاران تنها برای گرم کردن انتخابات و تشویق مردم به رای دادن صورت گرفته است. کمااینکه در سالهای بعد با همین منظور حزب اعتدال و توسعه را تشکیل دادند.


درششمین دوره از انتخابات ریاست‌جمهوری که در تاریخ ‪۷۲/۳/۲۱ برگزار شد، هاشمی رفسنجانی مجددا با ‪۶۲/۹۱ درصد کل آراء به ریاست جمهوری برگزیده شد. در شرایطی که رفسنجانی با وجود خامنه ای  در کنارش خود را، قدرت مطلق می پنداشت و اقدام به هر کاری را میسر فرض می کرد؛ جامعه در جهت مخالف او در حال رشد بود.  و روز به روز از وجهه سیاسی او در میان توده های عوام، روشنفکران و مسئولان جمهوری اسلامی کاسته می شد. در انتخابات آراء او ۳۰  درصد کمتر از دوره پیش را نشان می داد و این انتخابات زنگ خطری برای سران رژیم بود و مبین بی اعتمادی و نارضایتی مردم از حکومت تاسیس شده اسلامی بود. حکومتی که با وعده های تقسیم ثروت و تحویل پول نفت و آب و برق مجانی تشکیل شده و به روی کار آمد، به وعده هایشان عمل نکرده و حداقل زندگی را، از مردم سلب کرد.  

سیاست های اقتصادی به لحاظ اینکه تعیین کننده و سرنوشت ساز هستند حائز اهمیت فراوانند. با گذشت روزها  موقعیت اقتصادی و بنیه مالی مردم و کشور از آنچه بود ضعیف تر می شد. و در برابر بهم ریختگی اقتصادی، هاشمی رفسنجانی بر خر مراد سوار شده بود و با کمک فرزندانش در راس بسیاری از سرمایه گذاری ها قرار گرفتند؛ چه ثروتها که بالا نکشیدند و حیف و میل های مالی که نشده است. بخشی از ثروت و درآمد حاصل از نفت را به خارج از کشور منتقل کردند و در یکی از سفرهایی که هاشمی رفسنجانی به اتفاق ۱۱۵-۱۲۰ نفر همراه، به کشور عربستان کرده بود از عمده ترین قراردادهای مالی در زمینه شهر سازی و ساخت شهرک های توریستی میان خانواده فهد و رفسنجانی که سهام بیشتری داشت امضاء شد. دیری نپایید که هاشمی خود را سردار سازندگی لقب داد و حزب کارگزاران را تشکیل داده بودند؛ با ای
جاد حزب کارگزاران شرایط رشد تکنوکرات ها و نئوکرات ها را فراهم آوردند. و اینها همه به خاطر قوانین اسلام عزیز بوده است!

  

زندگی شهری در حال نابودی بود و آباد کردن روستاها در دستور کار دولت قرار گرفته بود؛ تا چه اندازه در ساخت و آبادی روستاها موفق شدند مشخص نیست. قدر مسلم آن است که تغییر شایانی در زندگی روستانشینان رخ نداده است. کشیدن کابل برق یا افتتاح چند سد، نشانه پیشرفت صنعت و فن آوری کشوری محسوب نمی شود که از عمده عملکردهای دولت رفسنجانی شده است. او که در گسترش دانشگاهها و مراکز آموزش دولتی ناتوان بود، سعی کرد با گشایش شعبات مختلف دانشگاه آزاد و مدارس غیر انتفاعی که خصوصی بودند  نیاز مردم به آموزش و پرورش ملی را کم کند. این امر خود مشکلات عدیده ای برای مردم بوجود آورده است  از جمله ۱- گرفتن فرصت استفاده از امکانات دولت که جزء اموال عمومی به حساب می آیند ۲- با توجه به مشکلات و نرخ تورم موجود، قدرت اقتصادی مردم در پرداخت هزینه های سرسام آور زندگی پایین آمده  است.

او بواسطه تئوریسین های مختلف، سرقت های مالی و رانت خواری را توجیه و موجه می نمود. صادق زیباکلام تئوریسین او در توجیه و دفاع دائمی از عملکرد دولت هاشمی بلندگوهای رادیویی را در دست داشته است در حالیکه نرخ تورم غیر قابل کنترل، رشاء و ارتشاء ثمره عملکرد دولت رفسنجانی است.

 

در همین دوره بود که فائزه دختر هاشمی رفسنجانی پای به عرصه سیاست گذاشت و در پناه پدرش که قدرت دوم سیاسی ایران محسوب می شد، توانست رقابت جدی را با نماینده گان مجلس آغاز بکند و گفته می شد که بیشترین آراء را در آن دوره داشته است، ولی بنا به مصلحت هایی ناطق نوری را نفر اول لیست نمایندگان از تهران گذاشتند. او به خاطر آزادی های ظاهری که برای بانوان قائل بود و بر روی آنان پافشاری می کرد و همچنین با در دست داشتن ابزار لازم (چگونگی پوشش بانوان) موفق شد دختران و زنان عاصی از حجاب اجباری را به گرد خود جمع کند. در یکی از سخنرانی هایش اعلام کرده بود که برای  بر تن کردن روپوش یا چادر الزامی وجود ندارد، بانوان می توانند با کت و دامن به انجام کارهای روزانه خود بپردازند.

دیگر اینکه، فائزه رئیس فدراسیون ورزش بانوان بوده و است اعلام کرده بود که زنان حق دوچرخه سواری در خیابانها و شرکت در مسابقات ورزشی را دارند. اعلام این خبر حمایت وسیعی را ببار آورد. مردم او را انتخاب کردند، برای خلاصی از استبداد دائمی که بر زندگی شان سایه افکنده بود و با تصور اینکه به آزادی هایی دست می یافتند؛ آزادی هایی که سالها بود از آن محروم بودند و فقدان آن، مشکلات و دردسرهای اجتماعی – سیاسی برای همه گان بوجود آورده بود.

 

هرچه پایان ریاست جمهوری هاشمی نزدیکتر می شد درصد ناراضیان و معترضین در جامعه بالاتر می رفت؛ نارضایتی از شرایط  نامناسب اقتصادی، ناامنی، و خفقان و سرکوب مردم که بوسیله افراد مختلف در حکومت انجام می گرفت.

از دیگر موارد درخور توجه در دوره رفسنجانی اوضاع درونی کشوراست  که دچار بهم ریختگی شدیدی شده بود و می رفت تا خطراتی جدی نظام اسلامی را تهدید بکند و از سوی دیگر رقابت برای رانت خواری های بیشتر و بنیان کن بنیادها نیاز به ترمیم و بازسازی حکومت و سیستم را حیاتی کرده بود. 

 

هاشمی رفسنجانی توانست ناطق نوری را برای کاندیداتوری ریاست جمهوی دوره بعد متقاعد  کند و او نیز پذیرفت و با شروع تبلیغلت ریاست جمهوری طرفداران وی برای او سرمایه گذاری کلانی کردند. رفسنجانی که بیش از هرچیز به منافع و اقتدار خویش توجه داشت او را که نماینده اصول گرایان بود؛ تشویق و حمایت کرد، اما، با حضور محمد خاتمی، بازی انتخابات را ناطق نوری از پیش باخته بود. در انتخابات بیش از یک میلیون رای به نام او در صندوق ها ریخته نشده بود. حضور مردم و خصوصاً جوانان و دانشجویان در این دوره از انتخابات چشمگیر بود. کشور از یاس بیرون آمده بود و ستادها با بودجه ای ناچیز خاتمی را تبلیغ می کردند.

 

محمد خاتمی در گذشته وزیر فرهنگ و ارشاد بود. در همان زمان ویدیو آزاد شده بود و همین موضوع دلیل استعفای او از سمت خود در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد. خاتمی بعد از آن رئیس کتابخانه ملی شده بود.

 

 اطلاحات دوره دوم

دوره دوم اصلاحات در جمهوری اسلامی با انتخاب حجت السلام محمد خاتمی به عنوان رئیس جمهور آغاز شد. با روی  کار آمدن خاتمی و پیروزی در انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری در دوم خرداد سال ۱۳۷۶ با بیش از ۲۰ میلیون رأی، اصلاح ‌طلبان توانستند وارد حاکمیت بشون