تطهیر جمهوری اسلامی به بهانه جنبش سبز موقوف (در مورد نامه شش سازمان سیاسی به دبیر کل سازمان ملل)

در تاریخ ۱۴ تیر ۱۳۸۸ – ۵ ژوئیه ۲۰۰۹ به قول سایت اخبار روز شش سازمان "چپ"(حزب دموکرات کردستان ایران، حزب کومه له کردستان ایران(سازمان زحمتکشان)، سازمان فدائیان خلق ایران، سازمان فدائیان خلق ایران(اکثریت)، شورای موقت سوسیالیستهای چپ ایران و شورای هماهنگی جمهوریخواهان دمکرات و لائیک ایران) در نامه ای به بانی کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد از او خواسته اند تا احمدی نژاد رئیس جمهور تقلبی را به سازمان ملل راه ندهند و همچنین هیئتی را برای بازدید از ایران و اعتراض به سرکوب مردم ایران اعزام کنند.

درخواست از نهادهای جهانی و یا  نامه نوشتن به بان کی مون برای تحت فشار قرار دادن جمهوری اسلامی بخودی خود ایرادی ندارد، اما مساله موضع و سیاستی است که احزاب و سازمانهای اپوزیسیون ایران از این طریق در قبال جمهوری اسلامی میگیرند. حزب و سازمانی که زیر عبای این یا آن جناح جمهوری اسلامی میرود و یا منافع و مصلحت سیاسی طبقاتی خود را از کانال رقابت جناحهای جمهوری قابل وصول میداند و یا به نام مبارزه علیه جمهوری اسلامی روی ارابه سبز موسوی می پرد، دارد با صدای بلند فریاد میزند که کجای صف بندی طبقاتی جامعه،  بین طبقه کارگر و زحمتکش از یکطرف و سرمایه داران و دولتشان از طرفی دیگر، قرارگرفته است.
این شش سازمان، به هر دلیل، "انتخابات" ریاست جمهوری اسلامی را تحریم کرده بودند. بعد از "انتخابات" و رویدادهای بعد از آن و دیدن جنبش سبز واقعیت این است که دارند خود را با آن منطبق میکنند. هرکدام از سر نیاز و مصلحت سیاسی خویش. میدانند کارت وردوشان به این جنبش را هم از طریق تطهیر جمهوری اسلامی در قالب  جنبش سبز دریافت میکنند. محتوی نامه اینها به بان کی مون و تمام عالی جناب بانکی مون گفتن اینها که دستور دهید و متوقف کنند و پایان دهند رو به جمهوری اسلامی در این نامه، چیزی جز تطهیر جمهوری اسلامی به بهانه جنبش سبز نیست، گواه مغاذله و مماشات آنها در این دوره با کلیت یا بخشی از جمهوری اسلامی است.
این شش سازمان با نوشتن نامه به بان کی مون و ظاهرا خودداری از آوردن اسم موسوی و کروبی تظاهر میکنند که دارند خارج از این گردونه به جمهوری اسلامی اعتراض میکنند، اما محتوی نامه اینها در چند ثانیه پرده از این تظاهر ناشیانه آنها برمیدارد. می نویسند. " نه رژیم جمهوری اسلامی مقبولیت مردمی دارد و نه آقای احمدی نژاد رئیس جمهور رسمی ایران است. او منتخب مردم ایران نیست. ریاست جمهوری او محصول تقلب در آراء مردم و دولت تحت مسئولیت او غیرقانونی و فاقد مشروعیت است.".." نقل از نامه این شش سازمان به بان کی مون.
همین دو سطر از نامه اینها برای نشان دادن ماهیت تلاش این شش سازمان یعنی تطهیر جمهوری اسلامی به بهانه جنبش سبز و انطباق خود در این دوره با این جنبش و رهبران آن، کفایت میکند. حزب و سازمانی که از نظر خود شرکت در "انتخابات" را تحریم کرده است اکنون برمیگردد و به تقلب و تقلبی بودن احمدی نژاد در این انتخابات اعتراض میکند، قبل از هر چیز دارد نفس تحریم کردن "انتخابات" از جانب خود را زیر سئوال می برد. معلوم نیست پس چرا شرکت در انتخابات جمهوری اسلامی را تحریم کرده است؟ مگر کل انتخاباتهای جمهوری اسلامی چیزی جز تقلب بوده است. مگر پایه جمهوری اسلامی را از بدو تشکیل چیزی جز تقلب و تزویر و ریا و فساد تشکیل میداده است. اگر حزب و سازمانی احمدی نژاد را محصول تقلب میداند لابد موسوی را محصول انتخاب مردم میداند. بهمین جهت هم از بان کی مون میخواهد که احمدی نژاد را به مجامع بین المللی راه ندهد. تشخیص اینکه این شخص یا این سازمان نگفته خواستار ابطال انتخابات به نفع موسوی است، کار یک دقیقه است.
نوشته اند، جمهوری اسلامی "مشروعیت مردمی" ندارد. "مشروعیت مردمی" ندارد دیگر چه صیغه ایست؟  اکثریت توده کارگر و دیگر مردم زحمتکش و آزادیخواه ایران از دست جمهوری اسلامی ذله شده اند. وقتی تنفر عمیق مردم معترض از جمهوری اسلامی با یک نوک قلم اینها به اینکه "رژیم اسلامی مقبولیت مردمی" ندارد تقلیل پیدا میکند، دیگر میتوانند فاصله ای با موسوی و کروبی و دیگر سران جناح "اصلاح طلب" جمهوری اسلامی برای خود ترسیم کنند؟ وقتی حکومت مشتی آخوند جانی با ۳۰ سال برپا داشتن بساط اعدام و شلاق و سنگسار و دست و پا بریدن که در همین رویدادهای اخیر نیز از همین مردم معترضی که این شش سازمان دادخواست خود را پیش بان کی مون برده اند بیش از دهها نفر را کشته، تعداد زخمی ها هنوز معلوم نیست، صدها نفر را بازداشت کرده و زیر شکنجه برده است، شدیدا در حال خانه گردی و بازداشت جوانان است و در همین یکی دو روز ۵۰ نفر را برای مرعوب کردن این مردم به دارآویخته است، با یک نوک قلم حضرات با "مشروعیت مردمی" ندارد تطهیر میشود، میتوانند واقعا خارج از گردونه جمهوری اسلامی و کانال رقابت جناحهای آن جای دیگری برای خود دست و پا کنند؟ گویا جمهوری اسلامی فقط "مقبولیت مردمی" را کم دارد. لابد از نظر اینها اگر سبز شود، "مقبولیت مردمی" نیز پیدا خواهد کرد.
نوشته اند، "آقای احمدی نژاد رئیس جمهور رسمی ایران نیست. او منتخب مردم ایران نیست. ریاست جمهوری او محصول تقلب در آراء مردم و دولت تحت مسئولیت او غیرقانونی و فاقد مشروعیت است". همانجا.
گویا احمدی نژاد آنهم فقط در این دوره و نه حتی در دوره قبل و همچنین دیگر روسای پیشین جمهوری اسلامی، همگی منتخب مردم ایران بوده اند و گویا محصول تقلب در آراء مردم نبوده اند و گویا با رای و انتخاب آزادانه این مردم از صندوقهای رای حکومت اسلامی بیرون آمده اند! گویا دولت رئیس جمهورهایی مانند  خامنه ای و رفسنجانی و غیره که در کشتار مردم کردستان، در کشتار مردم معترض و در قتلهای زنجیره ای در داخل و خارج کشور در لارناکا و وین و رویدادهایی مانند میکونوس دخالت مستقیم داشته اند، دولتهایی کاملا قانونی و مشروع و رسمی و منتخب مردم ایران بوده اند! و بالاخره گویا همه "انتخابات" های جمهوری اسلامی بدون تقلب و مشروع بوده اند و تنها این ی