چه میتوان بر شمرد که زبان قاصر است که نه از سی سال حاکمیت این سفاکان و جلادان که نه ختی یک روزبل یک ساعت آن. آنچه بگوییم و برشمریم هزار بار گفته و نوشتهایم که هنوزازهزار نامردمی این دد صفتان یک را بر نشمردهایم .
و اکنون در این روزها که هنوز خیابان و کوچههای شهرهای بزرگ و کوچک ایران سنگفرش را خون است.
و هوا را بوی باروت آتش است . و مردمی را که با تمامی نفرت و کین برخود علیه اینهمه ظلم تعدی و نابرابری وکل نظام جمهوری اسلامی بهمیدان آمدهاند و نبردی خونین و بی امان بنام مرگ و زندگی را آغاز نمودهاند . و این را خود نظام جمهوری اسلامی به وضوح احساس و لمس نموده و میداند که اینبار جنگ ماندن و رفتن است . پس تمامی وحوش تا دندان مسلح خود را به میدان فراخوانده است. و آنچه فرمان برخون آشامی و کشتار است صادرو از آسمان هم فتوا نازل گردیده خوان مهیا چنان که میبینیم داس برگندمزار آزادیخوهان ، زنان ، کارگران، دانشجویان…. خرد و کلان مردمان نهادهاند .
در این میان فضای حاکم چنان بی قواره و بی چارچوب و خالی از فعالیت و رهبری احزاب آشکار و عیان مینماید که باید باری دیگر به اندیشه آییم و ایستاده بنگریم تا این مردم را چون به ساحلی امید رسانیم در این گرداب هولناک و دهشت آور جمهوری اسلامی این وحش افسار گسیخته
اکنون که اوضاع را تنگ و خود را بازی باخته میبیند برای بقای این عمر ننگین و پست حاکمیت خود دیوانهواربه کشتار به هر شیوه و حیله و نیرنگی بر آمده است.
آی آدمها که به ساحلید آنجا ملتی دارند میدهند جان ! آکنون نباید در سایتها و روزنامهاو….
بر هم بتازیم و همدیگر رابه انواع مختلف به انتقاد و نوشتار آوریم که کنون میدان مبارزه جای دگر است . باید خواب را بر دولت مردان و دولتهای اروپایی ، نهادهای حقوق بشری،پارلمانهای آنان بر آشفت و آنها را بستوه آورد . تا به یاری انسانی آیند نه به سازش و سودا ! جمهوری اسلامی با وحوش به میدان آوردهاش دراین عرصهی تنگ خویش به ظاهر بر اوضاع چیره آمده است ولی میداند که این آتش زیر خاکستراست و آرامش قبل طوفان پس وحشیانه به سرکوب ودستگیری و قتل و شکنجه مردم وآزادیخواهان دست یازیده تا شاید زین بن بست رهایی یابند .
بدانیم شتاب ننماییم خاورانی یگر در راه است . و اوین های دیگر برپای و پدران و مادران و و و … بسیار دیگری عزادار و هراسان از آینده و ارابه مرگ جمهوری اسلامی با آن سپاه کور و کر پاسداران ، بسیجیان، لباس شخصیها و…. که میتوان ده سطردیگراز این جانیان با نامها و القابهای زمینی و فضایی بر شمرد . که چون سگان هار به جولان و حمله و قتل و کشتارند .
آی آدمها ما ساحل نشینانیم باید به فریاد و نجات برآیم همه روز را هیجده تیرکنیم و با هم متحد و یک صدا بدر آییم جمهوری اسلامی باید بداند و میداند که دیگر این خروش را خموشی نیست مردم از این حکومت ارتجاعی قرون وسطای به ستوه آمدهاند و سر سازش ندارند و نخواهند داشت . و ما را دست نیاز طلبیدن است .
هرآنگاه کروبی و موسوی به سازش خواهند آمد چون خواهند دانست که مردم از آنها فقط به مانند دستاویزی برای نارضایتی و جهت رسیدن به مقاصد خود که همان نابودی جمهوری اسلامی است نگریستهاند . پس ما باید با این مبارزات را تا بپا ایستادن و حرکت به تحصن ، اعتصابات کارگری . و مبارزه قهر آمیز، همراه و یاری نماییم تا بنیاد ستم و ارتجاع و خرافات و…… را به زیر آوریم و بنیادش برکنیم .
ابراهیم حیدری – استکهلم