رژیم فاشیستی اسرائیل وتهدید برای یک جنگ علیه ایران در خدمت رژیم

رژیم ولایت فقیه از کمک های آسمانی اسرائیل برای خود  سود میبرد. جنگ طلبان بار دیگر فضای جنگی خود را آغاز کرده اند دراین رابطه فضایی که از رسانه های غربی وهمچنین اسرائیلی و سیاستمداران آمریکایی واسرائیلی ایجاد شده است یک تررو روانی علیه مردم ایران  است که به رژیم ولایت فقیه دوباره کمک خواهد کرد که بتواند خود را جمع وجور کند و همچنین این تئوری «انقلاب مخملی » سران سرکوبگر خود را با این تهدیدها ثابت شده بنمایاند ؟

 آیا این تهدیدات واقعا واقعی است ویا یک بازی اسرائیل و بعضی از سیاستمداران آمریکا میباشد که دوباره رژیم را آن جناحی اش را که در ضعف مطلق قرا رداشته است تقویت کنند وبه اومشروعیت بدهند؟ این اسرائیلی ها بودند که احمدی نژاد را کاندیدای مطلوب خود اعلام کردند زیرا که دقیقا درخدمت خط جنگ طلبی آنهاست . اکنون رژیم دست باز تری برای سرکوب پیدا میکند زیرا میگوید حال که نتوانستند مرا با انقلاب مخملی سرنگون کنند ویا تحولی ایجاد کنند اکنون میخواهند با حملات نظامی آنرا جبران کنند. تهدید حمله به تاسیسات اتمی ایران وچراغ سبز معاون ریاست جمهوری آمریکا مبنی بر اینکه «اسرائیل یک کشورمستقل است که اگر منافعش وحفظ موجودیتش اقتضا کند حق حمله به ایران را دارد»وهمچنین شایعات ویا واقعیاتی مبنی بر اینکه کشورهای عربی از جمله مصر وعربستان سعودی نیز در یک حمله اسرائیل به تاسیسات اتمی ایران امکانات در اختیار اسرائیل قرار خواهند داد اکنون در رسانه ها جاری است . این تهدیدات رژیم صهونیستی وجنگ طلب زمانی مطرح میشود که رئیس جدید آژانس بین المللی اتمی از ژاپن تایید کرده است که مدرکی مبنی بر این که رژیم ایران در پی ساخت بمب اتمی است وجود ندارد. این گفته هرچند در تناقض با گفته دیگر او میباشد که ایران باید از مصوبه های شورای امنیت سازمان ملل تبعیت کند در تناقض میباشد زیرا که اگر گفته او درست باشد که رژیم ایران در جهت ساخت بمب اتمی نیست درواقع مصوبه های شورای امنیت مبنی واقعی ندارد واز طرف دیگر جار وجنجال های اسرائیل وکشورهای امپریالیستی  بر ساخت بمب اتمی توسط رژیم ایران  کاملا بی اساس است. تهدیدات اسرائیل ودولت اوباما علیه ایران و تهدیدات جنگی آنها علیه ایران باید گفت که برعلیه مردمی است که آنها  تا همین امروز اشگ تمساح برایشان میریختند و میگفتند که چرا رژیم ایران آنها را سرکوب میکند  ویاقتل ندا آنها را «منقلب » مینمود ورسانه های امپریالیستی برایش اشگها میریخته ومیریزند واورا یک شبه به «مقاومت مردم » تبدیل کردند واین در حالیکه خود کشته شدن دهها هزار انسان وعواقب خطرناک یک حمله به تاسیسات هسته ای را برای اهداف کثیفشان به حساب همین مردم  میخرند از طرف دیگر این گونه فضای جنگی اگر حتی در محدوده تهدید بماند تنها در خدمت موج سرکوب  توسط رژیم ایران علیه مردم معترض  میباشد. ودر آخر باید گفت که هرگونه حمله به ایران توسط رژیم فاشیستی اسرائیل در ابعاد یک حمله باقی نخواهد ماند ومنطقه را وارد یک ماجراجویی خونین دیگر خواهد کرد که عواقبش غیر قابل پیش بینی است . بهر روی ظاهرا هم شاید آمریکاییان واسرائیلیها در جهت کمک کردن به رژیم ایران برای ایجاد مشروعیت دوباره   رژیم ایران در بین مردم باشند زیرا که میدانند تهدیدات جنگی آنها بخشی از مردم را دوباره در گرداگرد رژیم خواهد آورد و از طرف دیگر باعث خواهد شد که با یک تهدید خارجی مردم به اعتراضاتشان در مقابل رژیم پایان داده ویا سکوت کامل کنند. پس باید گفت که اشگ های تمساح وار امپریالیستها برای کشته شدن مردم معترض در خیابانها چیزی واقعی نبوده است وتنها ا هداف پلید خود را دنبال میکرده اند وتنها از این جنبش مردم میخواسته اند سود ببرند وحال که نتوانسته اند که سود خود را حد اقل آنجور که خودشان میخواسته اند ببرند به خط تهدید و جنگ روانی  وترور برعلیه همین مردم روی آورند و ویا واقعا قصد ونیت این فضا سازیها ی جنگی  کمک به رژیم ا ست هرچند رژیم ایران نیز تا حدی از این بحران وایجاد فضای جنگی سود میخواهد ببرد و در بحرانی که رژیم ایران دچار آن میباشد دوباره یک بحران عظیم خارجی میتواند مورد استقبال بخشی از رژیم قرار بگیرد تا بتواند مشروعیت خود را با یک بحران وحتی با یک جنگ تقویت کند وبتواند از این اهرم نیز برای سرکوب اعتراضات مردمی استفاده کند. به فرصت طلبان درون اپوزیسیون نیز که در جهت عشق به قدرت وحکومت در جهت استقبال از یک جنگ خارجی میباشند و فکر میکنند که این بحران وجنگ به نفع آنها تمام خواهد شد باید گفت که بازهم این بوی کباب نیست وچیزی دستگیر آنها نخواهد شد زیرا که حتی در صورت یک حمله این رژیم است که باز برنده است ونه نیروهای سیاسی زیرا که جنگ هرگز به سود مردم وجنبش آنها نبوده است وتنها نیروهای وابسته وارتجاعی در یک جنگ ارتجاعی برنده بوده اند وبا یک شبیه سازی تاریخی نمیتوان به ذهن گرایی دچار شد و گفت که در صورت جنگ رژیم بی ثبات خواهد شدو یک دگرگونی با توجه به ناراضی گری مردم بدست خواهد آمد . این حسابها بهیچ  روی به واقعیت نخواهد پیوست و درا ین صورت این رژیم است که حتی ا زدورن ناراضیان در بین مردم به سود خودبهره برداری میکند. بعلاوه کدام وجدان انسانی چنین حسابگری ضد مردمی را میپذیرد که جنگی صورت گیرد ودهها هزار نفر کشته شوند تا کسانی به دگرگونی ارتجاعی خود دست یابند؟