چرا مطالبه ی «کنترل کارگری» باید در محور جنبش کارگری قرار گیرد؟

مازیار رازی : در دوره آتی مبارزات طبقاتی، با تغییر تناسب قوا به نفع کارگران، ما شاهد اشغال کارخانه ها و اعمال کنترل کارگری توسط کارگران خواهیم بود. از این رو بررسی مفاهیم اولیه این تجربه کارگری بسیار حائز اهمیت است. بحث و تبادل نظر در این مورد می تواند ما را به ابزار بُرنده تر و مؤثرتری در نبرد با سرمایه داری مجهز کند. در این مقاله به مفاهیم اساسی کنترل کارگری در دوره کنونی پرداخته می شود.

اخیرا مقالاتی در باره ی این موضوع توسط برخی از فعالان کارگری نگاشته شده است. متاسفانه هنوز مفهوم «کنترل کارگری» نه از لحاظ تاریخی و نه از لحاظ اهمیت طرح مطالبه انتقالی دوره کنونی به درستی درک نشده است. نمونه بارز این بد فهمی را می توان در مقاله اخیر آقای «جعفر عظیم زاده» تحت عنوان «نگاهی کوتاه به سیاست کنترل کارگری بر متن حاکمیت اقتصادی سیاسی بورژوازی» مشاهده کرد. ایشان به اشتباه مدافعان طرح مطالبه «کنترل کارگری» را به کسانی منتسب می کند که خواهان تحت کنترل قرار دادن و اداره کارخانه های  "ورشکسته" اند! ایشان در مقابل مدعی است که:  "این کنترل در دوران تلاطمات تعیین کننده اجتماعی که طبقه کارگر در آستانه کسب قدرت سیاسی قرار میگیرد بمثابه ابزاری برای خلع ید از سرمایه داران و کنترل تولید توسط کارگران بکار گرفته میشود." 

مواضع مشابه به نظریات آقای جعفر عظیم زاده در این مدت توسط سازمان های سنتی مکررا تکرار شده است و همه نشانگر عدم درک صحیح این طیف از چند موضوع اساسی است. اول؛ نداشتن آشنایی درست با مفهوم تاریخی و کنونی «کنترل کارگری» و دوم؛ نداشتن درک کافی از مطالبات انتقالی در عصر امپریالیزم به عنوان یک تاکتیک مهم دخالتگری در جنبش کارگری علیه نظام سرمایه داری. در این مقاله کوشش می شود که به شکل مثبت به این نکات اساسی اشاره شود تا تبادل نظرها بتوانند در مسیر صحیح به نتیجه مطلوب برسد.

 

مفهوم مارکسیستی کنترل کارگری

 

پیش از پرداختن به توضیح مفهوم «کنترل کارگری» در دوره کنونی (پیشا برکناری نظام سرمایه داری)، می بایست به مفهوم کلاسیک کنترل کارگری پرداخته شود.

 

مارکسیست های انقلابی بر این باورند که پس از کنار گذاشتن نظام سرمایه داری توسط قدرت کارگری، جامعه وارد یک مرحله انتقال از سرمایه داری به سوسیالیزم می گردد. به قول کارل مارکس (در جزوه نقدی بر برنامه گوتا) در این دوره وجه تولید غیرکاپیتالیستی در جامعه حاکم شده؛ اما وجه توزیع کماکان بورژوایی باقی می ماند. زیرا انقلاب سوسیالیستی از بطن جامعه سرمایه داری متولد شده و بسیاری از ناهنجاری های بورژوایی، تا رشد کیفی نیروهای مولده در سطح جهانی، برای دوره ای باقی خواهد ماند.

 

همچنین صاحبان قدرت نوین، طبقه کارگر، از آنجایی که آمادگی اعمال مدیریت کارگری نداشته، کماکان برخی از مناسبات جامعه بورژوایی را اجبارا بایستی حفظ کنند. باید واقف بود که روز پس از انقلاب کارگری، نمی توان با جایگزین سازی تکنیسین ها (یا حتی مدیران وابسته به سرمایه داری) با کارگران در کارخانه ها تمام مسایل فنی و راه اندازی کارخانه ها را به یکباره حل کرد. باید واقف باشیم که کارگران برای اعمال مدیریت کارگری بایستی تجربه و آمادگی قبلی داشته باشند. در جامعه بورژوایی، کارگرانی که حداقل بیش از ۸ ساعت در روز (به اضافه چند ساعت ایاب وذهاب) کار کرده و هیچ امکان سازماندهی امور تولیدی را نداشته، نمی توانند به صرف کسب قدرت سیاسی بلافاصله تمام امور را به صورت حرفه ای خود بدست گیرند. از اینرو نیاز به دوره ای است که کارگران به اعمال مدیریت و کاردانی آشنایی پیدا کنند. در این مورد نیز نیاز به یک دوره انتقالی است. اما در این دوره انتقالی کنترل تولید و توزیع باید در دست خود کارگران باشد. این نظریه، «کنترل کارگری» نام گرفته است، این دوره، دوره ای است که حکومت کارگری در بسیاری از ادارات و کارخانه ها و مؤسسات از همان مدیران و افراد با تجربه ای که پیش از انقلاب، کارخانه ها را می چرخاندند، استفاده خواهد کرد، اما تحت «کنترل کارگری». کارگران در این دوره وقت تنفس می یابند تا در تمام سطوح کار اداری و مدیریت آشنایی پیدا کرده و پس از آن، تمام  امور را بدست خود گیرند، بدون اینکه لطمات اقتصادی جبران ناپذیر، به علت عدم آمادگی اداره امور، به طبقه کارگر و جامعه نوین سوسیالیستی، تحمیل گردد.

 

مفهوم اولیه کنترل کارگری (به ویژه متکی بر تجربه انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه) از این موقعیت ویژه سرچشمه می گیرد. یعنی دوره ای بلافاصله پس از نابودی نظام سرمایه داری که کارگران هنوز زمان یادگیری امور فنی را نداشته و مجبورند که با استخدام تکنیسین ها و مدیران و کاردانان پیشین، زمانی برای تعلیم تمام امور و انتقال تجربه مدیریت کارگری به کارگران جوان، داشته باشند. اما وجه مشخصه و یا تضمین توفیق این دوره این است که تمامی کنترل و نظارت تولید و توزیع در دست خود کارگران باشد؛ یعنی کنترل کارگری اعمال گردد (تا اینجا شاید کم و بیش این مفهوم مورد توافق منقدین طرح مطالبه کنترل کارگری قرار گیرد).   

 

اما در جامعه سرمایه داری چه (موضوعی که مورد بد فهمی و اختلافات است)؟ بدیهی است که همان مفهوم از «کنترل کارگری» و همان مضمون می توان