١۶ آذر، تاکیدات و تاثیرات آن

نوید مینائی : ١۶ آذر امسال در مقایسه با سال های گذشته بر روی نکات مهمی تاکید داشت. ادامه منطقی سال های قبل بود ولی به لحاظ سیاسی جایگاه و تاثیر متفاوتی داشت و در جا به جایی نیروهای سیاسی در دانشگاه نقش تعیین کننده ای داشت. مراسم روز دانشجو در ایران بر توازن قوای میان حکومت و دانشجویان و حتی بر نقش اپوزیسیون تاثیرات قابل ملاحظه ای داشت.

بستر سیاسی که ۱۶ آذر در آن اتفاق افتاد در تعیین کنندگی آن بسیار مهم بود. در شرایطی که در عرض یک سال گذشته حکومت تمام زور و ضرب خود را بکار برده بود تا جامعه و به طریق اولی دانشگاه را خفه کند، بعد از دستگیری های گسترده و سرکوب وحشیانه طیف گسترده ای از فعالین دانشجویی و بویژه دانشجویان چپ، و به راه انداختن اعدام خیابانی و در نهایت مانور نیروهای انتظامی، مراسم روز دانشجو با این گستردگی و درجه از سرنگونی طلبی به معنای شکست همه آن ضرب و زور های حکومت بود.

تلاش حکومت برای سرکوب دانشگاه و دانشجویان برای همه ما آشناست. می دانیم چه کرد و چه وحشی بازی که در نیاورد. حتی تحمل فعالین خودی را نداشت. انجمن های اسلامی هم مورد هجوم و حمله حکومت قرار گرفتند، لغو امتیاز شدند و فعالینش به زندان افتادند. چرا که حتی تحمل اپوزیسیون اعلیحضرت هم در این اوضاع به صلاح نیست. البته برخوردی که با چپ در دانشگاه شد با برخورد با فرزندان دگر اندیش و کمی "لیبرال" شده خودشان قابل مقایسه نبود. سرکوب شدید تر و بسیار وحشیانه تر بود و به قصد ریشه کن کردنش بود که با شکست مواجه شد. برخورد با بدنه دانشجویی هم رنگ کاملا وحشیانه ای داشت. بر خورد با اعتراضات دانشگاه زاهدان و همدان و تربیت معلم کرج شاهد این مدعا هستند هر صدای اعتراضی به هر چیزی باید به وحشیانه ترین وجهی سرکوب شود. البته این دلیل بسیار قانع کننده ای دارد. وضعیت حکومت به قدری ناپایدار و نا امن است که هر اعتراضی می تواند به شورش و اعتراضی غیر قابل کنترل تبدیل شود. مردم منتظر فرصت هستند و حکومت موقعیت خود را خوب تشخیص داده است. کافی ست مردم و دانشجویان به هر بهانه ای، صنفی، سیاسی و هر چیزی که فکرش را بکنبد اعتراضی را سازمان دهند تا اعتراض به خود رنگ ضد حکومتی و براندازانه به خود بگبرد. هر حرکتی، حتی جشن ها و مراسم عمومی مثل چهارشنبه سوری هم در ایران به حرکت های سیاسی و ضد حکومتی تبدیل می شوند و درست به همین دلیل حکومت از جایگاه خودش تلاش می کند هر حرکت جمعی را متلاشی کند.

رفتن مهره های ریز و درشت حکومتی به دانشگاه هم برای حکومت کار دشواری شده است. هر کدام از مهره هایشان را به دانشگاه فرستاده اند، حتی در امنیتی ترین و کنترل شده ترین شرایط به جز خفت و خواری برایشان چیزی نداشته است. احمدی نژاد که دیگر سکه یک پول شد و قبلا با شعار فاشیست برو گم شو از دانشگاه بیرون انداخته شد. خامنه ای هم معلوم شد بی خبر و از در پشتی وارد علم و صنعت شد و حتی خودی ترین چاکرانشان را خبر نکردند. خطر هو شدن و مورد حمله قرار گرفتن خامنه ای بیشتر و پر هزینه تر از انیست که بشود ریسکی کرد. جالب است که شخص اول حکومت برای خنثی کردن فتنه "ضد انقلاب"! به دانشگاه می رود، قایمکی از چشم دانشجویان و از در پشتی برای خنثی کردن فتنه!!! اوضاع احوال زار و رقت باری دارند! شخص اول جمهوری اسلامی در تهران مخفیانه به خنثی کردن فتنه های می پردازد!

برگزاری مراسم ۱۶ آذر حتی با فراخوان اولیه تحکیم وحدت نیز زنگ خطری برای کل حکومت بود و تلاش حکومت برای سرکوب آن از طریق رجز خوانی بسیج هم طبیعی بود و حتی برخوردهای بعدی بسیج در شیراز. شاید تحکیم می خواست با نشان دادن اینکه کنترل اعتراضات دانشجویی را در دست دارد توازن قوای درون حکومتی را به نفع جناح خود به هم بزند ولی جامعه و دانشجویان مترصد فرصت هستند تا تحکیم و بسیج را با هم از جامعه جارو کنند این دیگر برای همه روشن است تحکیم و بسیج سر و ته یک کرباسند و جامعه هم سال هاست نشان داده که این را می داند و توهمی به هیچ کدامشان ندارد.

شکست طرح ها و سیاست های ارعاب و عقب راندن حکومت در ۱۶ آذر بسیار واضح است و فقط کافیست چشم را نبندی تا شکست سیاست های حکومت را ببینی. ولی برای نیروهای خودی خارج از حکومت هم از همین قرار بود.

تحکیم وحدت (حوزه و دانشگاه سابق!) نیز طعم شکست و حاشیه ای شدن را چشید. تحکیم که می خواست ۱۶ آذر را به کمپین تبلیغاتی خود برای کاندیداتورهای جناح خود و به فروش رساندن کالای اصلاحات در زروق "دمکراسی و لیبرالیسم" تبدیل کند کاملا طرحش منتفی شد. کنترل تجمعات را از دست داد و شعارهایی مطرح شد که اساسا ربطی به آن نداشت و حتی شعار های روی پلاکاردهای سبز "علیه سنگسار و علیه اعدام و برابری زن و مرد" کاملا سرنگونی طلبانه و آشکارا چپ بود و از این جهت در راستای سیاست های تحکیم و امثال آن نبود. آنجایی که تحکیم کاره ای بود در سایه تهدید برادران بسیجی و آن جناح میتوانست کاره ای باشد . همه این را دیدند. و به این معنی ترمز تحکیم روی اعتراضات دانشجویان بیش از پیش سابیده شد. در جایی مثل اتفاقات کوی دانشگاه در شب بعد از ۱۶ آذر که اعتراض واقعی و بدون سوپاپ اطمینان دانشجو جریان داشت تحکیم به کل هیچ کاره بود. توازن قوای بین دانشجویان و حراست نیروی انتظامی و درگیری و سنگ پرانی دانشجویان با آن نشان داد اعتراضات دانشجویان بدون ترمز تحکیم چه درجه از سرنگونی طلبی و رادیکالیسم دارد. نشان داد "نیروی انتظامی خجالت" و "مرگ بر دیکتاتور" و "سیدعلی پیونشه" و شعار های مشابه بیخودی از اعتراضات دانشجویان در نمی آید و به سنگ پرانی به نیروی انتظامی و سرنگونی طلبی عملی و بی چون و چرا تبدیل میشود. نشان داد که این تحکیم وحدت است که هنوز تمام تلاشش را برای کنار آمدن با جناح "تمامیت خواه" می کند و می خواهد با نقش تر