چپاولگران را راحت نگذاریم

حسن صالحى : به نظر می رسد که افشاگرى هاى افراد منتسب به جناحهاى مختلف حکومت اسلامى از دزدیهاى و بخور و بچاپهاى کلان و افسانه اى یکدیگر ادامه دارد۔ بعد از افشاگریهاى عباس پالیزدار که پول به جیب زدنهاى افسانه اى نزدیک به ۵۰ تن از آیت الله ها و سران رژیم را برملا کرد٬ معلوم شد که خودش هم جزو دزدان بوده است

و از طرف جناح های دیگر به سواستفاده مالی متهم گردید که یک قلم ان ۶٠ میلیارد تومان بوده است۔ بعد از آن هم نوبت عبدالله شهبازی یکی دیگر از مدافعین احمدی نژاد رسید که شماری از سرمداران بالای رژیم در استان فارس را بعنوان “اعضای فعال مافیای زمین ‌خوار شیراز ” معرفی کرده بود۔ عوامل و آخوندهای حکومتی که تملک بخشی زیادی از زمین های شیراز را با دوز و کلک در اختیار خود قرار داده اند! و اخیرا هم روزنامه “تهران امروز” که به لحاظ سیاسی به قالیباف نزدیک است به خود احمدی نژاد گیر داد که گویا وی در زمان تصدی پست شهردار تهران از نظر مالی عملکردش زیر سئوا ل است و غیره۔ آنچه که تا کنون در مورد دزدیها و ثروت اندوزیهای سران رژیم گفته شده است تنها بخش کوچکی از کارنامه مافیای اقتصادی حکومت اسلامی است ولی بعنوان مشتی از خروار گویای عملکرد حکومت اسلامی سرمایه داران است که در واقع ماشین دولتی را به ابزار ملاخوری کل منابع و ثروتها و کار و دسترنج یک جامعه هفتاد میلیونی تبدیل کرده است.

بطور قطع ماجرای رو شدن دزدیها و چپاول ثروت و دارایی های کشورتوسط باندهای محتلف حکومت ادامه پیدا خواهد کرد۔ چرا که این حکومت زمین زیر پایش بدلیل یک بحران همه جانبه و عمیق اقتصادی٬ سیاسی و اجتماعی سست شده است۔ چرا که ارابه این حکومت در چنان سربالایی ایی قرار گرفته است که اسب ها و جناحهای مختلف حکومت حسابی همدیگر را گاز می گیرند۔ اینها صفوفشان چنان درمانده و آشفته است که بر خلاف دوره های گذشته٬ به “بالهای” شکسته یکدیگر تیر می زنند و می خواهند درمقابل خشم و نفرت بی حد و حصر کارگران و مردم آن دیگری را گناهکار و تقصیر کار و خود را مبرا جلوه دهند! این افشاگریها آدم را به درجات زیادی یاد دوران آخر حکومت سلطنت پهلوی می اندازد که با فوران کردن اعتراضات مردم٬ عوامل حکومتش به جان هم افتادند و به افشاگری از هم پرداختند۔ این اتفاقات اخیر اگر بخواهد چیزی را تاکید کند این است که : آغاز پایان کار حکومت ظالمان٬ استثمارگران و مفتخوران فرارسیده است! و این البته دلیل دارد۔ چرا که همان مردمی که به قیمت سیه روزی و بیچارگی آنها جیب های آیت الله ها و سران رژیم پرتر شده است٬ می خواهند- و این را با مبارزه هر روزه شان نشان داده اند- که این رژیم را بیاندازند و نقطه پایانی بر مصیبتهای خود بگذارند۔ همان مردمی که در این سالها شاهد لاغر و تکیده تر شدن کودکانشان و ثروت اندوزی آیت الله ها بوده اند٬ به میدان آمده اند که به این مناسبات ظالمانه و نابرابر پایان دهند و خود را از چهار میخ بردگی خلاص کنند۔ کارگران و مردم تهیدست از به یغما رفتن حاصل دسترنج و زندگی شان توسط مشتی مفتخور به تنگ آمده اند و می خواهند این مناسبات ظالمانه را زیر و رو کنند۔ این را در حرفهای مردم٬ در اعتراضات روزمره شان و در شعارهایشان که فریاد می زنند ” منزلت و معیشت حق مسلم ماست” می توان دید۔ این اعتراض اجتماعی را می توان در مبارزات قهرمانانه کارگران نیشکر هفت تپه٬ کارگران شرکت واحد و کیان تایر و در اعتراضات دانشجویانی که پرچم “سوسیالیسم یا بربریت” را بدست گرفته اند٬ مشاهده کرد۔ ودر اساس٬همین اعتراضات گسترده و جنبش اجتماعی کارگران و مردم است که جمهوری اسلامی را به درماندگی کشانده است۔ حکومتیان که از عواقب خشم و نفرت مردم بخوبی آگاهی دارند از همین الان زانوهایشان سست شده است و داستان “کی بود کی بود٬ من نبودم” را سرگرفته اند۔ هراس و وحشت از این نیرو سراپای صفوف رژیم را فر اگرفته و در دالانهای حکومتی پیچیده است۔ نه تشدید سرکوب و نه پوزبند زدن به دهان “افشاگران” نمی تواند این وحشت را خاموش کند۔

برای ما کارگران٬ برای ما مردم به ستوه آمده از گرانی ٬ فقر و فلاکت نفس افشای این دزدیها٬ نفس افشای این بخور بچاپها و کلاهبرداری ها چیزه تازه ای بهمراه نداشته است۔ چرا که همه می دانند که جمهوری اسلامی حکومت رسمی جانیان٬ مفتخوران و دزدان حرفه ای است۔ همه می دانند که تمام بخشهای حکومت از بالا تا پایین در این خوان یغما شریک هستند و دست در دست هم دارند۔ همه می دانند که دراین وسط فرقی بین احمدی نژاد و یزدی و امامی کاشانی نیست! اینها همه سر و ته یک کرباسند! این افشاگریها “اعترافات” یک متهم و یا جانی علیه شرکای دیگر خودش است۔ منتها آنچه که اینجا حائز اهمیت است این مسئله است که این افشاگریها از راس حکومت آغاز شده است۔ این دیگر نیروهای اپوزیسیون نیستند که دارند تبلیغات “ضد انقلابی” می کنند۔ بخشی از پیکره خود رژیم از سر درماندگی دارد با عدد و رقم می گوید که چگونه امامی کاشانی ها٬ رفسنجانی ها٬ مصباح یزدی ها و واعظ طبسی ها ثروتهای افسانه ای به جیب زده اند۔ و همین مسئله است که باعث می شود زبان ما در مبارزه با این زالو صفتان درازتر باشد و حق شان را کف دستشان بگذاریم۔ ما هزار بار محقیم که بخواهیم کسانی که لقمه را از دهان بچه های ما گرفته اند و به ثروت خود افزوده اند٬ معرفی و محاکمه شوند۔ ما در برابر این چپاولگران بعنوان شاکی خصوصی باید ظاهر شویم و علنی کردن کل پرونده آنها، و محاکمه آنها را خواستار شویم. ما هزار بار محقیم که در هر اعتراض و مبارزه ای خواستار بازداشت و محاکمه متهمین و کل سران رژیم یعنی کسانی شویم که مستقیما مسئول بدبختی و تنگدستی ما بوده اند۔ اگر در یکی از کشورهای غربی یک قلم از این دزدیها و سوء استفاده های کلان اتفاق می افتاد بطور فطع کم
یسیونهای تحقیق براه می افتاد و دستکم این مسئله به سقوط دولت حاکم منجر می شد۔ از این نظر ما هزار بار محق هستیم که بخواهیم کسانی که امروز بر صندلی وزارت٬ قضاوت و صندلی های دولتی نشسته اند می بایست در جایگاه محکومین بنشینند. با افشاگریهای مقامات بلند پایه رژیم٬ یکبار دیگر نشان داده می شود که جمهوری اسلامی ذره ای مشروعیت برای ماندن ندارد و باید گورش را گم کند و برود! این افشاگریها صد بار کیفر خواست ما بر علیه جمهوری اسلامی و وضعیت اسف بار موجود را قوی تر می کند۔

از سوی دیگر وقتی که از زبان خودشان نیز معلوم می شود که چگونه ثروت جامعه در روز روشن ملاخور می شود و به جیب این و یا آن آیت الله که در طول عمرش دست به سیاه و سفید نزده سرازیر می شود٬ آنگاه دیگر شکر زیادی می خورند که به کارگر بگویند پول نداریم و در مورد نپرداختن دستمزد کارگر عذر و بهانه بیاورند۔ وقتی که هزینه دو روز هندوانه اسبهای دختر رفسنجانی معادل حداقل دستمزد ماهانه یک کارگر است٬ ما باید با صدای هر چه بلندتر بگوئیم که با دستمزد پایه ۲۲۰ هزا تومانی راضی نیستیم و با حق بجانبی بیشتری خواست افزایش دستمزدها را مطرح کنیم! وقتی که حضرات مشغول غارت و چپاول منابع و ثروتهای مردم و جامعه هستند باید تف به صورتشان بیاندازیم زمانی که می گویند بودجه نداریم٬ پول نداریم که صرف بهداشت و درمان و مسکن و رفاه مردم بکنیم! وقتی که تنها در یک قلم٬ داماد یک آیت الله حاضر می شود با پرداخت مبلغ ۷۰۰ میلیارد تومان سبیل دستگاه قضایی را چرب کند تا به تجارت پر سود شکر ادامه دهد٬ باید به اینها گفت شرمتان باد که کارگر را فقط به خاطر اینکه حقش را مطالبه کرده است به زندان و ضربه شلاق محکوم می کنید۔ وقتی که جنگلهای شمال و معادن و کارخانه های کشور با دست و دلبازی به آیت آلله ها و آقازاده ها واگذار می شود تا به شغل ناشریف مفتخوری نائل آیند٬ باید بعنوان خالقان اصلی ثروت این جامعه که از آن بی بهره مانده اید در اجتماعات و اعتراضات خود حکم صادر کنید که اجازه نخواهید داد منابع و امکانات اقتصادی کشور جز برای تامین غذا٬ مسکن٬ بهداشت و آموزش و همچنین جارو کردن بساط فقر و نداری بکارگرفته شود۔
برملا شدن بخور و بچاپ های سران رژیم به کارگر فرصتی می دهد که بسیار حق بحانب تر و پر مدعاتر مطالبات خود را پیگیری کند۔ ما همه کارگران را به تشدید مبارزه برای دسترسی به مطالبات و حقوق پایمال شده خود فرامی خوانیم۔ باید از بروز کوچکترین نشانه ضعف و شکنندگی در صفوف دشمنان برای تعرض و به کرسی نشاندن خواستهای کارگران سود جست۔ دستمزد کارگران باید بموقع پرداخت شود۔ دستمزد و دریافتی کارگران باید فورا افزایش یابد۔ بیمه بیکاری به همه بیکاران و افراد آماده بکار باید پرداخت شود۔ مایحتاج عمومی مردم به قیمت ارزان باید فورا تامین گردد۔ ساعات کار باید کاهش یابد۔ مسکن مناسب برای مردم فراهم شود و آموزش و طب رایگان در اختیار مردم گذاشته شود۔ باید این شعارهای سراسری را محور اتحاد و همبستگی صفوف طبقه کارگر قرار داد و در مقابل مفتخوری های حاکمان صدای مبارزه جویی و اعتراض کارگری را هر چه رساتر کنیم۔ شرایط مشقت باری که اکنون بر زندگی توده های مردم حاکم است تنها با نیرو و قدرت خود کارگران و مردم زحمتکش به نفع آنان و کسب آزادی و رفاه دگرگون خواهد شد۔ و این مبارزه جز با سرنگونی رژیم فاسد و سرکوبگر جمهوری اسلامی و استقرار حکومت کارگری و حاکم شدن واقعی مردم زحمتکش بر شرایط زندگی اجتماعی شان سرانجام پیروزمندی نخواهد یافت۔ در این راه شما را به مبارزه کسترده برای سرنگون ساختن جمهوری اسلامی فرا می خوانیم۔

hasan_salehi2001@yahoo.com