رهبران کارگرى و مصافهاى اول مه ١٣٨٧

اسد نودینیان : اول مه هر سال رهبران کارگری از ماهها قبل در تدارک این روزدر محافل و جمع های خود جمع میشوند، به بحث و مشورت میپردازند، مصافها و موانع را بر می شمارند راه چاره و دشواری را برای تدارک اینروز می یابند.  در یک کلام کارگران نبردی را با رژیم از ماهها قبل شروع می کنند. روز اول مه تجلی این نبرد و توازن قوایی است که هر دو طرف رژیم و کارگران  این مدت برای آن کوشیده اند.

در طول حاکمیت رژیم اسلامی هر ساله ما شاهد این نبرد بوده ایم در دل این نبرد رهبران کارگری با درس گیری از تجارب گذشته خود و با یافتن راه مقابله با موانع و طرفندهای که رژیم بکار برده است موانع را شناخته و راه چاه را برای آن یافته اند.

تجارب تاکنونی این است که؛ رژیم رهبران و فعالین، سازماندهندگان اول مه را از ماهها قبل دستگیر کرده تا بلکه از برگزاری مراسم مستقل کارگری جلوگیری کند. اما، علیرغم توطئه و بکارگیری اشکال سرکوب در شکل دستگیری فعالین کارگری،  کارگران با هوشیاری، و بکارگیری تجارب چند سال گذشته و ابتکارات، مراسم خود را برپا داشته و این طرفند رژیم را نقش بر آب کرده اند. روشهای رژیم اسلامی برای کارگران و رهبران عملی شناخته شده هستند؛  رژیم از اعدام جمال چراغ ویسی تا دستگیری فعالین، تلاش برای برگزاری مراسم فرمایشی دولتی و کنترل شده، تا ندادن اجازه برای برگزاری مراسم مستقل کارگری، از نظامی کردن فضای شهرها قبل از اول مه را بکار برده تا از برگزاری مراسم مستقل کارگری جلوگیری کند.

رهبران و فعالین کارگری با هوشیاری این موانع را شناحته و هر ساله بنا به توازن قوای موجود برای مقابله بااین موانع کوشیده اند. درسها و تجارب گرانبهای اول مه های شهر کردستان در دو دهه اخیر سرشار از این تجارب است.

 

اول مه امسال و مصافهای آن

 

مولفه اول، موقعیت کنونی جنبش کارگری است. جنبش کارگری امسال دوره پرتلاطم و سختی را در آستانه اول مه سپری کرده است. دولت احمدی نژاد در یکسال گذشته همراه با خیل سرمایه دار و کارفرماها، حمله سازماندهی شده را به طبقه کارگر را شدت داده اند . اخراج، پایین بودن مزد و حقوق کارگران، در کنار تورم بی حد و بی مرز، با سرکوب آگاهانه اعتراضات کارگری یکی از مولفه های ایندوره هستند. در یکسال گذشته اکثریت قریب به اتفاق مراکز صنعتی و تولیدی، کارخانه و شرکت ها با اخراج کارگران به بهانه  تورم در صنایع و کمبود نقدینگی، دست زده   است. در مقابل اخراجها و حملات وسیع و گسترده سرمایه و دولت آنها، کارگران  در اشکال اعتصاب و تجمع اعتراضی و تظاهرات به مقابله پرداختند. تورم و گرانی اجناس و مایحتاج اولیه زندگی با بالا بودن ارقام سرسام آور کرایه خانه و اجاره های سنگین برای تامین سرپناه، پایین بودن توان مالی کارگران برای تهیه امکانات درمانی و پزشکی، و پایین بودن سطح رفاه وبهداشت نیز به وخامت اوضاع کنونی بسیار بیشتر از حد افزوده است. فلاکت و فقر کنونی دریکسال گذشته بطور دائم زندگی کارگران و خانواده های کارگری را در معرض نابودی جسمی و روحی قرار داده است. در یک کلام در آستانه اول مه،  مطالبه طبقه کارگر در قطعنامه های آن ، کیفر خواست طبقاتی بیش از ۷میلیون کارگر و خانواده های آنان علیه فقر و فلاکت است. اول ماه مه امسال باید بتواند راه های چاره بهبود زندگی طبقه کارگر و  زندگی مردم زحمتکش در ایران  را در شکل قطعنامه و پیام های متحده کننده، علیه وضع  فلاکت بار موجود  را، اعلام کند.

 

مولفه دوم، موقعیت  طبقه کارگر و رو در رویی های هر روزه درشکل تظاهرات، اعتصاب و اعتراضات گسترده است. در سال گذشته در اکثریت قریب به اتفاق مراکز صنعتی و تولیدی و پروژه های ساختمانی، اعتراض کارگران با مطالبات، متنوع ادامه داشته است. تنوع مطالبات  برای عدم پرداخت حقوق ها بموقع، برای افزایش دستمزد، برای جلوگیری از اخراج، اعتصاب و تظاهرات علیه توطئه دولت و کارفرماها و علیه نظامی و امنیتی کردن مراکز تولیدی و کارگری، خود را نشان داده است.

جنبش کارگری ایران در شکل کلاسیک در رو در رویی با بورژوازی برای افزایش دستمزدها که سنت هر ساله، این طبقه در تمام دنیا است، درگیر نیست. در تمام کشورهای دنیا هر ساله طبقه کارگر، برای افزایش دستمزدها از طریق اتحادیه وسندیکا و تشکلهای آلترناتیوی در یک رو در رویی سازماندهی شده در حمایت اتحادیه ها وارد مذاکره و یک جنب و جوش و تلاش گسترده  برای افزایش دستمزدها میشوند. تظاهراتهای باشکوه و جلوه های قدرتمند اعترضات کارگری در کشورهای اروپایی، در ایتالیا، فرانسه، اسپانیا، آلمان و انگلستان و ده ها کشور دبگر اروپایی هر ساله بر سر افزایش دستمزدها در جریان است. رسانه و میدیای این کشورها محمل و ابزار انعکاس اعتراضات کارگری هستند.

 

 اما در ایران تحت حاکمیت استبداد مذهبی و سیاسی دولت جمهوری اسلامی، طبقه کارگر باید در اشکال متنوع برای بقا و زندگی با بورژوازی در مصافهای مختلف درگیر بشود.  میدیا و رسانه های داخل کشور دشمن طبقاتی جنبش اعتراضی طبقه کارگر هستند. طبقه کارگر وا عتصابات کارگری در ایران از پوشش خبری میدیا و رسانه ها  محروم هستند. اما، جنبش طبقه ما به همت وجود عامل مهم انترنتی و سایتها زیر پوشش خبری قرار گرفته است. این عرصه از انعکاس خبری هم هر روزه توسط جمهوری سرمایه اسلامی با فیلتر کردن های مختلف مورد حمله قرار میگیرد. جایگاه انعکاس و حمایت بین الملل
ی، و تلاش سازمان و احزاب چپ، فعالین و رهبران کارگری و اتحادیه ها در خارج از کشور به این لحاظ اهمیت خود را دارند. با توجه به این فاکتورها، مصاف جدی اول مه امسال برای رهبران کارگر این است که تلاش های آگاهانه ای را برای بسیج جامعه حول فقر وبیکاری و گرانی در پیش گیرند. و مهم تر از همه این است که؛  طبقه کارگر و فعالین و رهبران طبقه کارگر از موقعیت، پر التهاب سیاسی کنونی، در متن نارضایتی و اعتراضات کنونی راه های موثر و فکر شده ای را برای ابراز وجود جنبش طبقه کارگر در صحنه سیاست ایران را باز کنند. بعنوان مدعی و سخنگوی جامعه ایران ظاهر شوند، و از پراکندگی و تشتت سازمانی کنونی راه های موثر و قدمهای موثر در راه ایجاد همبستگی سراسری و طبقاتی را فراهم کنند. نمایش های پر قدرت مارش های اول مه خود نیز از مصاف های اصلی این ابراز وجود طبقاتی و سیاسی است.

 

مولفه سوم، توطئه های هر روزه رژیم سرمایه و دولت کنونی برای ایجاد فضای رعب و وحشت، در شکل دستگیری و مقابله پلیسی و نظامی با جامعه معترض ایران است. طبقه کارگر و جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی در یکسال گذشته در اشکال مختلف مورد حمله دولت سرمایه اسلامی قرار گرفته اند. دولت احمدی نژاد در یکسال گذشته با سیاست سرکوب و دستگیری و هتک حرمت کردن کارگران وظیفه یک دولت تمام عیار فاشیست و حامی سرمایه را انجام داده است. اما کارگران  کوتاه نیامده اند. جامعه ما روز بروز به سمت یک پولاریزاسیون طبقاتی و قطبی شده، دولت و کارگران مزدبگیر، دولت و جنبش آزادیخواهی و برابری طلب، قطبی تر از گذشته شده است. طبقه کارگر و فعالین و رهبران کارگری و اتحادیه و سندیکاهای کارگری در یکسال گذشته مورد بیشترین حملات پلیسی دولت و کارفرماها بوده اند. دستگیری فعالین و رهبران اتحادیه اتوبوسرانی تهران آقای منصور اسانلو وآقای مددی، شلاق زدن کارگران بجرم کارگر بودن و فعالین راه اندازی مراسم اول مه در سنندج،دستگیری محمود صالحی و فشارهای جمسی و روحی به این فعالین کارگری، و صدها مورد از دستگیری کارگران و در کنار اینها اخراج کارگران بجرم شرکت در اعتصاب و سازماندهی اعتصابات کارگری، نمونه های اقدامات پلیسی دولت سرمایه اسلامی است.

 در آستانه اول مه امسال جنبش کارگری باید برای مقابله با فشارهای پلیسی و امنیتی دولت احمدی نژاد بفکر راه های به عقب راندن سیاست نظامی و امنیتی اعتراضات کارگری این دولت باشد. تداوم اعتراضات و اعتصابات کارگری، سازماندهی کارگران در مراکز کارگری، تحکیم پایه های مجمع عمومی کارگری و حمایتهای توده ای از فعالین و سخنگویان کارگران و ایجاد سدهای حمایتی در مقابل فشارهای امنیتی و پلیسی رژیم سرمایه اسلامی مصاف جدی ایندوره است.

 

در خاتمه: قدرت طبقه کارگر و قدرت اول مه در تشکل و سازماندهی جنبش کارگری تجلی پیدا میکند. مراسمهای اول مه، شرکت وسیع کارگران، معلمان، پرستاران، دانشجویان و مزدبگیران جامعه در مارش اول مه، ظرف ابراز وجود سیاسی و طبقاتی جنبش ما در مقابل دولت و کارفرماها است. به استقبال اول ماه برویم و با شرکت وسیع و توده ای روز جهانی کارگران دنیا را گرامی بداریم. توجه و حمایت های بین المللی طبقه کارگر دنیا از کارگران در ایران در چند سال اخیر یکی از  نقطه قوتهای ایندوره جنبش کارگری در ایران است. با مراسمهای گسترده اول مه، روز جهانی طبقه کارگر، در مسیر  حفظ و گسترده تر کردن این نقطه قوت و همبستگی طبقاتی گام بر داریم.

 

 

 زنده باد اول  مه

 

تاریخ ۱۱ آپریل ۲۰۰۸

اسد نودینیان

 nodinyan.asad@yahoo.se