چپ و ۱۶ آذر از نگاهی دیگر! (و نظری بر ملاحظات «ایرج فرزاد»)

شباهنگ راد : با آغاز حرکت "مستقل" دانشجویان چپ در ۱۶ آذر امسال، مباحثاتی در صفوف نیروهای روشنفکر و چپ خارج از کشور دامن زده شده است‏که پرداختن و نگاه چندین باره به موقعیتِ دانشجویان و چپِ درون جامعه بی فایده نمی‏باشد. پراتیک تا کنونی جنبش‏های اعتراضی کارگری – توده‏ای نشان داده است‏، تامادامی‏که‏ نیروهای چپ و انقلابی، فعالیت‏های مبارزاتی خود را حول سازمان معین و با برنامه‏ای سامان نبخشند، قادر به انجام وظایف و رسالت تاریخی خویش نمی‏باشند.

بر این اساس بر هر عنصر کمونیست معتقد به برقراری جامعه‏ی انسانی و عدالت‏خواه‏ست تا رویدادها و کنش‏های درون جامعه را نه از منظر منفعت سیاسی معین گروه خویش بل از زاویه‏ی منافع‏ی عموم جنبش‏های انقلابی مورد کنکاش قرار دهد؛ بر دلائل نافرجامی و باز دارنده‏ی مبارزه واقف گردد و روش‏های نوین و کار ساز انقلابی و پیش‏رونده را جایگزین آن‏ها سازد.

 

بالطبع بررسی مسئولانه در این میان، استفاده‏ی بجا از تجارب تاریخی بنوبه‏ی خود می‏تواند زمینه‏ساز یگانگی و تعرض والاتر نیروهای انقلابی گردد و فضای در هم ریخته و حاکم بر جامعه را متغییر سازد. به همین اعتبار نقد و نگریستن به فعالیت‏های سیاسی همواره از نیازهای روزمره تلقی گشته و می‏بایست در جهت حل معضلات مبارزه‏ی طبقاتی بکار آید. روشن است‏که ملاحظه‏کاری‏های تئوریک – سیاسی و برخورد غیر نقادانه و غیر جدی پیرامون رویدادهای مبارزاتی، من‏حیث‏المجموع جنبش را به عقب خواهد راند و بر لیبرالیسم و تفرقه‏ها خواهد افزود.

با این اوصاف و با پذیرش چنین نگرشی باید کمی و کاستی‏ها را بر شمرد و ناکرده‏ها را روشن ساخت تا به راهِ درست یافت. تجربه‏ی جنبش چپ و همه‏ی جنبش‏های اجتماعی – انقلابی نشان داده است‏که فضا سازی‏های بی‏مورد، تخریب و تحریف حقایق و بزرگ‏نمایی‏های عناصر چپ داخل بمنظور توجیه‏ی فقدان حضور و بی عملی‏های خویش در درون جامعه، بنوبه‏ی خود مانع‏ی رادیکالیزه شدن هر چه بیشتر اعتراضات کارگری – توده‏ای و دانشجوئی‏ خواهد گردید. به جرأت می‏توان گفت که امروزه چپ و دانشجویان کمونیست به میزانی وسیع‏تر از دیگر جنبش‏های اعتراضی نیازمندِ ارزیابی مجدد و همه جانبه از مجموعه فعالیت‏های تا کنونی خویش می‏باشند. رد سیاست‏های انحرافی و دفن روش‏های هزینه‏پرداز و غیر پیش‏رونده و اتخاذ سیاست‏های نوین و کار ساز همواره از ضرورت‏هاست.

 

اعتراضات دانشجویان در ۱۶ اذر امسال از یک‏سو باعث گردیده است تا لایه‏های تفکرات در خفا مانده‏ی نیروها و عناصر متفاوت را بر ملا سازد و از سوی دیگر نا باوری‏های آنانرا پیرامون فعالیت‏های مستقل نیروهای چپِ، از نهادها و انجمن‏های اسلامی و وابسته به نظام میادین آموزشی را بنمایش بگذارد. اگر چه باید به این نکته‏ی اساسی و مهم توجه نمود که مبارزات بعضاً دانشجویان در ۱۶ آذر امسال نتوانست در ابعادی وسیع‏تر و همگانی‏تر، اثرات خود را در سطوح مختلف جامعه بر جای بگذارد؛ امّا بازگو کننده‏ی این استنتاج عملی و روشن بوده است‏که تداومِ مانور و همسانی فعالیت‏های دانشجویان کمونیست و رادیکال با نهادهای وابسته به نظام، غیر عقلانی و گمراه کننده به حساب آمده و می‏بایست مخالفین بی چون چرای رژیم جمهوری اسلامی در حرکتی مجزا از دفاتر و انجمن‏های دولتی، بر اعتراضات خویش پای فشارند و بر مبارزات‏شان صیقل هر چه بیشتری بخشند. رخداد ۱۶ آذر ماه امسال، تا حدود و میزانی در پاسخ به این ضرورت و نیاز دانشجویان در این برهه از زمان بود.

 

در گذشته اشاراتی داشته‏ام مبنی بر این‏که موقعیت چپ سازمانیافته و با برنامه را می‏بایست با موقعیت و جایگاهِ جنبش‏های اجتماعی – دمکراتیکی هم‏چون "جنبش دانشجوئی"، از هم تمیز داد و نباید در ارزیابی و بررسی آن‏ها، دچار ذوق‏زدگی و خوش‏خیالی گردید. اشاره نموده‏ام که چنان‏چه "جنبش دانشجوئی" به هر اندازه و میزانی فعالیت‏های خود را علیه‏ی نظام‏های حاکم سازمان دهد، نمی‏تواند به پرچم‏دار و سازمانده‏ی مبارزه‏ی ضد امپریالیستی کارگران و زحمت‏کشان در درون جامعه تبدیل گردد. با این وصف ارائه‏ی تصویر غیر واقعی و غیر محتوائی به مبارزات داتشجویان از جانب هر فرد و نیروئی به معنای دامن زدن به اغتشاشات تلقی گردیده و مانع‏ی تعرض فعالیت‏های رشد یابنده‏ی آنان خواهد گردید.

بدون کمترین شک و شبهه‏ای کمونیست‏ها همواره و بنابه حکم و وظیفه‏ی‏شان، ملزم به بیان واقعیات‏اند و بر هر نوع مبارزه‏ای هورا نمی‏کشند و از اعلانِ ماهیت و جایگاهِ واقعی آن‏ها واهمه ندارند. صراحت در گفتار از خصیصه‏های بارز هر عنصر مدافع‏ی منافع‏ی کارگران و زحمت‏کشان می‏باشد و به همان میزان هم با مدافعین و مبلغین جعل تاریخ و تحریف حقایق و بزرگ‏نمائی‏ها بمنظور توجیه ناکرده‏های خویش، مرزبندی قاطع و روشن دارند.

 

اکثریت نیروهای اپوزیسیون خارج از کشور بر این اعتقاداند که واقعه‏ی ۱۶ آذر امسال، تک نمونه و نمایان‏گر نبوغ و رشد بعضاً دانشجویانی‏ بود که سال‏ها و به انحای گوناگون توسط سران حکومت مورد تعرض وحشیانه قرار گرفته‏اند. طبعاً حاصل فعالیت دانشجویان در ۱۶ آذر امسال را نمی‏بایست حرکتی ابتدا به ساکن بل در یک پروسه و روند طولانی مورد ارزبابی و بررسی قرار داد و بعد از آن استنتاجات لازمه و عملی را به بیرون کشید؛ امّا علی‏رغم همه‏ی کاستی‏ها و متحمل ضربات سنگین باید اذعان نمود که، نوید بخش و بشارت دهنده‏ی حرکت مجزا و جداگانه از نهادها و انجمن‏های دولتی در میادین آموزشی‏ای بوده است‏که "جنبش دانشجوئی" در دهه‏ی اخیر به خود دیده است. همین امر بنوبه‏ی خود قابل تقدیر و تحسین بر انگیز می‏باشد. به واقع که چندین سال بود مبارزات دانشجویان من‏حیث‏المجموع در زیر چتر و سایه‏ی انجمن‏ها و نهادهای و