افق و چشم‏انداز‏های “جنبش دانشجوئی”

شباهنگ راد : اعتراضات دانشجویان در چند هفته‏ی اخیر به مناسبت ۱۶ آذر – روز دانشجو – و متعاقباً دستگیری تعدادی دیگر از دانشجویان چپ و رادیکال توسط رژیم جمهوری اسلامی، فضای میادین آموزشی را به گونه‏ای دیگر رقم زده است؛ به گونه‏ای که ما تا کنون کمتر شاهد چنین ابعاد و میزانی از اعتراضات دانشجویان کمونیست و چپ در سه دهه‏ی اخیر بوده‏ایم.

این روزها به دلیل تغییر جو و اوضاع دانشگاه‏ها و به تبع از آن اعلام موجودیت دانشجویان چپ در دانشگاه‏های مختلف کشور، فرصتی‏ست تا بار دیگر به موازات تلاش‏های همه جانبه برای رهائی تمامی دستگیر شدگان، موقعیت فعلی دانشجویان در دانشگاه‏ها باز شناخته شود و بر افق‏ و جهت‏گیری‏های کم هزینه‏ و صحیح آن‏ها بیشتر آشنا گردیم. بدون شک از آنجا که رژیم جمهوری اسلامی به منظور کنترل و شناسائی دانشجویان چپ و رادیکال، نیروی گوناگونی را بسیج نموده و به میدان فرستاده است و هزینه‏های بس کلانی می‏نماید، بنابراین وظیفه بر آن است تا دانشجویان کمونیست و مبارز با دقت و درایت بیش از این گذشته، سیاست‏های سرکوبگرایانه‏ی سران حکومت را باز تعریف نمایند و بر وظایف و فعالیت‏های‏شان، شتابِ پر بارتری بخشند.

حقیقتاً که "جنبش دانشجوئی" در دوران حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی از فراز و نشیب‏های گوناگونی عبور نموده است. در این مدت دولت‏مردان رژیم از تمامی امکانات، روش‏ها و ترفندهای متفاوت سود جسته‏اند تا بر اعتراضات دانشجویان غالب گردنند. تعطیلی دانشگاه‏ها، بگیر و به بندهای بی‏رویه، شکنجه و اعدام دانشجویان کمونیست، مبارز و انقلابی، ارمغان سران حکومت در میادین آموزشی‏ست. به جرأت می‏توان گفت که به همان میزان و حدودی که سرکوبگران رژیم جمهوری اسلامی از تعرض به حقوق اولیه‏ی دانشجویان باز نمانده‏اند؛ به میزانی گسترده‏تر و وسیع‏تر، ما شاهد خیزش‏ها، اعتراضات و اعتصابات دانشجویان کمونیست، مبارز و مخالف در میادین آموزشی بوده‏ایم، خیزش‏هایی که باعث گردیده است تا سران حکومت را به مخمصه‏ی جدی بی‏اندازد.

واقعیت این است‏که امروزه نگاهِ بعضاً دانشجویان به اوضاع تغییر یافته است و به موازات آن‏ هم رژیم جمهوری اسلامی این روزها بر میزان حساسیت‏ها و مراقبت‏های خود نسبت به دانشجویان کمونیست و رادیکال افزوده است. اگر تا دیروز زورمداران حاکم بر جامعه‏ی‏مان با گسیل نیروهای سرکوبگر و با راه‏اندازی نهادها و دفاتر وابسته‏ای هم‏چون دفتر تحکیم وحدت و غیره سعی در کنترل فضای آموزشی را داشته‏اند؛ امروزه با بازگشائی دفتر تازه‏ای در فعالیت‏های دانشجویان آگاه و مبارز، آن فضا در هم ریخته شده و متعاقباً آنانرا وادار نموده است تا به منظور کنترل اوضاع، به دستگیری دانشجویان کمونیست، مبارز و مخالف بپردازند. دستگیری‏های دانشجویان در کوران ۱۶ آذر امسال و شکنجه‏ی آنان در سیاه‏چال‏های مخوف بنوبه‏ی خود بیانگر ماهیت رژیم هار و درنده‏ای‏ست که با هر نوع مخالفتی، سر ستیز دارد. جمهوری اسلامی تا کنون نشان داده است‏که تحتِ هیچ شرایطی از تعرض به جان و مال مردم و دانشجویان باز نخواهد ماند؛ سران حکومت در عمل به اثبات رسانده‏اند که در ضدیت کامل با فعالیت و اندیشه‏های کمونیستی‏ قرار دارند؛ به همین دلیل است‏که بر میزان دستگیری‏ها افزوده‏اند و در تلاش‏اند تا دانشجویان کمونیست و مبارز را از میدان باز یافته‏ی‏شان باز دارند.
رژیم جمهوری اسلامی کاملاً بر این امر آگاه‏ست که تاریخاً دانشجویان نقش بس مهمی در پیشبرد امر انقلاب رهائی‏بخش خلق‏های ایران بر عهده دارند؛ می‏داند که اگر دانشجوی کمونیست و مبارز مسیر صحیح خود را باز یابد، دشمن را در مخمصه‏ی هر چه بیشتری قرار خواهد داد و بر عمر بناحق‏اش خواهد کاست. بنابراین، این جنگ و نبرد را باید به مطلوب‏ترین شکل ممکنه و در هر صنف و قشری به پیش برد و لازم است تا دانشجویان کمونیست هم، بر میزان حساسیت‏های رژیم سرکوبگر نسبت به آرمانِ والای کمونیست‏ها واقف گردنند و نوع کاری و سازماندهی بنیاداً متفاوتی را به منظور پیشبرد امر مبارزه پایه‏ریزی نمایند.

به اثبات رسیده است‏که ضد انقلاب حاکم بر ایران با در دست داشتن تمامی امکانات جامعه، نیروهای جدیدی را به منظور سرکوب انقلاب، باز تولید می‏نماید و بی‏رویه بر وظایفِ دیگر ارگان‏های سرکوبگر خود می‏افزاید تا بزعم خویش توطئه‏های "دشمنان درونی" را خثنی سازد. امر مهم و حیاتی‏ای که از همان آغاز به سران رژیم جمهوری اسلامی دیکته شده بود و هم‏چنان در چنین چارچوبه‏ای در پیش‏اند. قلع و قمع هزاران اعتراضات کارگری و جنبش‏های اجتماعی گواهی‏ست بر این مدعا که سخن سران رژیم، در برابر خواسته‏های اولیه‏ی انقلاب و انقلابیون، چیزی جز کار بست زور و خشونت نمی‏باشد. سران حکومت سازمان‏های عریض‏‏الطویل و غول پیکری را در این مدت به منظور حفظ و حراست از منافع‏ی‏شان، سازمان داده‏اند که قابل توصیف نیست. طبیعتاً در برابر چنین نیروی سازمانیافته و خشنی، می‏بایست نیروی خود را حول سیاست‏های معین و هدف‏مندی سازمان داد و از تمامی قواعد کم هزینه، به منظور پایداری مبارزه و انقلاب پیروی نمود و نیروی هر چه بیشتری را به صحنه‏ی عمل کشاند. این وظیفه‏ی هر جنبش و بویژه "جنبش دانشجوئی"ست.
بر این اساس لازم است تا دانشجویان به امر مبارزه‏ی متحدانه و ثمربخش توجه‏ی کافی نشان دهند و افکار خود را در این جهت کانالیزه نمایند که انقلاب رهائی‏بخش خلق‏های ایران بدون وحدت نیروها، طبقات و اقشار انقلابی به سر منزل مقصود نخواهد نرسید. نقیصه‏ای که به عینه می‏توان در تمامی سطوح جنبش و بویژه در صفوف جنبش‏های روشنفکری جامعه‏ی‏مان مشاهده نمود.

دهه‏هاست که ماشینِ ضد انقلاب دارد بسیار سازمانی