جنگ احتمالی ، جایگاه اپوزوسیون و مردم ایران

منوچهر اسدبیگى : براستی جایگاه اپوزوسیون واقعی و منافع مردم ، در کجای معادله نا برابر این جنگ احتمالی  می تواند قرار گیرد ؟ در یک طرف آمریکا و اسرائیل وبرخی متحدانشان قرار دارند ، که گاه و بیگاه برطبل جنگ می کوبند ، چرا که منافع مادی و معنوی خود را بخصوص در منطقه نفت خیز خاورمیانه ، از سوی اسلام سیاسی حاکم بر ایران در خطر می بینند .

 آمریکا در افغانستان و عراق موفق و پیروز نشده ، حکومت ایران در منطقه و لبنان و فلسطین و عراق دست بالا پیدا کرده و نفوذش گسترش یافته و این ، منافع آمریکا و اسرائیل را درمعرض تهدید و تحدید قرار داده است . برخی از عناصر فرصت طلب ایرانی همچون قوم پرستان ، سلطنت طلبان و مجاهدین بنوعی در کنار آمریکا قرار گرفته و مترصد و منتظر حمله آمریکا ، جهت شکست و یا تضعیف رژیم هستند . کمین کرده اند ، تا بخیال خود پس از حمله ،از شر این رژیم خلاص شوند  و به نان و نوایی برسند!

    بخشی ازمردم زیر فشارسالها حکومت دیکتاتوری مذهبی و قطع امید از نیروی خودشان واپوزوسیون ، تنها راه نجات خود را در دخالت وتحریم های همه جانبه وحمله نظامی آمریکا می دانستند .اما وضعیت پیش آمده در افغانستان و عراق و بمب گذاریها وکشتار مردم بی گناه توسط نیروهای آمریکایی وبخصوص تندروهای اسلامی وقومی ، برای مردم روشن ساخت که با فرود آمدن وانفجار بمب و موشک بر سر مردم ، دموکراسی وآزادی حاصل نمی شود و وضع وخیم تراز آنچه هست خواهد شد !

 

در طرف دیگر، جمهوری اسلامی یکی ازعوامل مهم در آفرینش خطر جنگ قرار دارد، علاوه بر حاکمان حکومت اسلامی و جناحهای خودی ، دو خردادی های خارج ازحکومت ، ملی مذهبی ها ، برخی ملی گراها ، ناسیونالیستهای توده ای و اکثریتی و … قرارگرفته اند ، که دم از صلح طلبی ، حفظ رژیم ، انرژی هسته ای حق مسلم ماست ، ایستادن در کناررژیم جنایتکار اسلامی به بهانه دفاع از آب و خاک ومیهن اسلامی و مقابله با آمریکا و شرکت در انتخابات می زنند . بخشی از مردم باز هم به دلیل قطع امید از اپوزوسیون و نیروی خود ، سرگردان در بین انتخاب بین ، بد و بدتر به دروغها و فریبکاری های خاتمی و سپس احمدی نژاد دلخوش کردند و بخوبی متوجه شدند که همه جناح ها خودی و طرفدار نظام وقانون اساسی و رهبری و ولایت فقیه اند و سرو ته یک کرباس ، اما نظام حاکم همواره برای پیشبرد اهداف خود ، با دروغ و تبلیغات ، مردم را گول زده و منحرف کرده تا برای منافع و مصالح خود به صحنه بکشاند ، پس همواره دم ازمردم زده و می زند !

    سردمداران حکومت اسلامی واحمدی نژاد با تأئید ولی فقیه بارها و بارها اعلام کرده اند که “احدی نمی تواند انرژی هسته یی را از ایران بگیرد (بخوانید ، دست یابی به سلاح اتمی را از اسلام سیاسی !) ” و با خرج کردن از کیسه و نام مردم گفته اند ” ملت ایران تصمیم خود را گرفته و مسیر خود را تا رسیدن به قله ادامه می دهد و ذره یی عقب نشینی نمی کند!”  براستی این قله چیست ، چه مسیری دارد و کجاست که نظام حاکم  تا به آن نرسد، تا به هر قیمتی مردم و ایران را به آنجا نرساند ، قصد عقب نشینی ندارد و دست بردار نیست!؟ که حتی حاضر است برای رسیدن به آنجا ، همان مردم را درمعرض کشتار و بمباران وگوشت دم توپ قرار دهد وهمان ایران را به ویرانه تبدیل کند و جامعه را به تباهی  بکشاند !؟

رسیدن اسلام سیاسی به  قله ! مسئله مردم نیست!

 هیچ عقل و منطقی پیدا نمی شود که تأئید کند ، نظام و حکومتی می تواند و مجاز است که برای رسیدن و بردن جامعه ، مردم و کشوری ،آنهم نه به عقب و قهقرا و تاریکی وته تاریخ ! بلکه رو به جلو و پیشرفت و تکامل و ترقی و رشد ، ریسک خطرناک بروز یک جنگ وحشتناک و نا برابر را قبول کند و به آن دامن زند!

 ازبدیهیات است که هدف و قله مورد نظر حکومتگران اسلامی نه نان و رفاه و امنیت و آسایش و آزادی و عدالت اجتماعی برای مردم ایران است ،نه گسترش جامعه مدنی و حقوق انسانی و نه پیشرفت و اقتصاد سالم وسازندگی و آبادانی در ایران و نه به اصطلاح برای سربلندی و سرافرازی ملت و کشور و غرور ملی و عزت و بقیه شعارهای ناسیونالیستی است ! ونه به اصطلاح رژیمی است چپ گرا و کمونیست که مثلا بخواهد سرجنگ با امپریالیسم و سرمایه داری جهانی به سرکردگی آمریکا داشته باشد !!

 پس آن چه قله ایست که بروز جنگی خطر ناک وکشتارو هلاکت مردم و ویرانی و تباهی و از هم پاشیدن شیرازه جامعه هم ، نمی تواند خللی دررسیدن به آن ایجاد کند و حتی میتواند به آن کمک هم بکند ، برایش تبلیغ هم بکند و آن را به جلوهم ببرد ، برکت و نعمت الهی هم برایش به ارمغان بیاورد!؟

 

پر واضح است ،آن اهدافی که با حفظ نظام وقدرت وحکومت اسلامی سرمایه واستثمارموجود در ایران و ادامه و بسط و گسترش آن دنبال می شود ، آن قله مورد نظر ، چیزی نیست مگرپیش برد ایدئولوژی اسلام سیاسی در ایران ، منطقه و جهان ، ام القرای کشورهای اسلامی شدن ، برقراری کامل قوانین متحجر شرعی و قرآنی و اسلامی  در ایران ومنطقه ، به اصطلاح بیداری امت اسلامی در همه جای دنیا ، نفوذ هر چه بیشتر در لبنان و فلسطین و عراق و افغانستان وهرجای دیگر که بتواند و بشود و به اصطلاح صدور معنویت الهی اسلامی و متحول کردن مردم جهان با اسلام سیاسی ! بنابراین مهمترین و اساسی ترین تکلیف ، وظیفه وهدف برای نظام حاکم برقرای حاکمیت بزرگ امت واحده اسلامی وقوانین قرآنی و شریعت الهی درسراسر جهان است ، پس باید با بدست گرفتن قدرت سیاسی وحکومتی ، نظامهای اسلامی شریعت مدار و فقه گرا راایجاد و تقویت و کمک کند وبا دیگر حکومت ها ومخالفان سرجنگ و عناد داشته باشد .

 

که در تأمین ابزار و وسایل کارش در این مسیر و رسیدن به این اهداف ، نمی تواند از ساخت سلاح اتمی ،انواع موشک ، بمب ودیگرجنگ افزارها چشم بپوشد . نمی تواند به ج