اهمیت تشخیص جایگاه تاکتیک های مبارزاتی!

رویدادهای جاری که در نوع خود ظرف سی سال حاکمیت سیاه جمهوری اسلامی بی سابقه است، برای نسلی که تجارب قیام ۵۷ را با خود حمل می کنند، یادآور روزگارانی است که نطفه آن قیام شکل می گرفت و دودمان یک حکومت سلطنتی ۲۵۰۰ ساله را دود کرد.

این خصلت همه قیام ها و انقلاب های جهان است که علیرغم همه پیش لرزه هایش غافلگیرانه آغازش را اعلام می کند و بسرعت هم همه گیر می شود و می خروشد و پیش می رود.

قیام ها و انقلاب های مردمی خصلت و خصوصیات و قانونمندی هایی دارند که عمده تاً در دل مبارزات شکل میگیرند. بسیاری از شگردها و تاکتیک های مبارزاتی تکرار همان شیوه هایی است که در مقاطعی از زمان و در کشورهای مختلف تجربه شده و کار ساز بوده اند. اما بسیاری دیگراز شگردها و تاکتیک های دوران هرقیامی کاملًا جدید، بدیع، و منطبق با شرایط زمان و امکانات موجود است.

اگرچه خیزش ها و قیام ها و انقلاب ها در هر دوره ای و در هر جایی وجوه اشتراک فراوانی دارند، اما ویژگی های متفاوتی هم دارند. برای نمونه قیام ۵۷ ایران جز آخوندها که مسجد و منبری داشتند، چپ ها حتی یک سازمان سیاسی با هویت اجتماعی کوچکی هم نداشتند و غیراز جمع ها و محافلی زیرزمینی از حزب وحزبیت خبری نبود.

تنها حزب مخفی و در تبعیدی که وجود داشت و همه هم خائنش میدانستند و هنوز هم هست، حزب توده بود. اما امروز احزابی هستند که علیرغم همه کمبودها و ضعف های شان و علیرغم درجه دوری و نزدیک شان به منافع توده های مردم، در چارچوب برنامه هایی برای آزادی و برابری و رفع ستم جنسی و علیه زندان و اعدام و سنگسار و قصاص و برای رفاه و شادی، مبارزه می کنند. جامعه هم در قیاس با گذشته بدرجه ای تحزب یافته است. البته سطح این تحزب یافتگی در کردستان با وجود یک جنبش زنده انقلابی به رهبری کومه له بسیار بسیار بالا و امید بخش است. 

خیزش ها و اعتراضات این دوره مردم ایران که ادامه همان مبارزاتی است که در شکل جنبش های اجتماعی کارگران، زنان، دانشجویان، معلمان، پرستاران و اقشار تهیدست جامعه، با شعار سرنگونی رژیم و فریاد زدن مطالبات خود، کلیت این رژیم و این نظام را به چالش می کشیدند. در واقع بیانگر عمق تنفر این مردم از این رژیم دیکتاتور، متقلب، فاسد و گامی بسوی سرنگونی آن است.

از ویژگی های مبارزات این دوران این است که روال اعتراضات وسیع و یکپارچه میلیونی مردم در خیابانها بدلایل مختلفی از جمله برخورد بسیار وحشیانه و از سر استیصال رژیم نمی تواند ثابت و یکنواخت پیش برود.

بی گمان خشم و خروش مردم علیرغم اعمال هر درجه ای از سرکوب توسط رژیم به شکل جنگ و گریزهای خیابانی و البته با افت و خیزهایی ادامه خواهند یافت. طبعاً این افت و خیزها قانونمندی های خودشان را دارند و این قانونمندی ها اساساً در حین مبارزه توسط خود شرکت کنندگان و رهبران عملی و فعالان حاضر در اکسیون ها کشف می گردند و به عنوان شگردهای متناسب با زمان و شرایط موجود به مجموعه شگردهای مبارزاتی قبلی اضافه می شوند.

گاه بدلیل تمرکز وسیع نیروهای سرکوبگر و بهم خوردن توازن قوا، خیزهای مردم کوتاه تر و حتی متوقف می شوند و گاه بعداز یک توقف کوتاه و یک تمدید قوا، خیزهای مردم معترض بلندتر می شوند. خلاصه این دو گام به پیش رفتن ها و یک گام به پس آمدن ها که مرتب تکرار می شوند، امری طبیعی است و نشان از تشخیص درست و ارزیابی از توازن قوای موجود است.

از ویژگی های دیگر این دوران سرعت انتقال تجارب مبارزاتی نقطه و شهری به نقاط و شهرهای دیگر است. مثلاً اگر امروز در تهران شعار ریتمیک جدیدی به شعار ها اضافه می شود، همان روز یا روز بعد همان شعار در دیگر نقاط تکرار می گردند.

این روزها در سطح بسیار بالایی از سوی افراد منفرد، گروه ها و محافل و جریانات سیاسی، کار تبلیغی ترویجی حول و حوش رویدادهای اخیر انجام می گیرد و بغیر از جریانات پرت و بی ربطی به مبارزات توده ای که با مقوله پردازی ها و تئوری تراشیدن های من درآوردی شان تز «نکنید! نکنید!» استنتاج می کنند و عافیت جویانه مردم را نصیحت می کنند و آنها را از هر اقدام رادیکالی برحذر می دارند، همه جریانات سیاسی چپ و با احساس مسئولیت به فراخور امکانات شان روند مبارزات مردم را همراهی و هدایت و تصحیح می کنند. انتظار این است بیشتر از این هم نقش داشته باشند و با همکاریهای بیشتر و هماهنگی های بیشتر و اتحاد عمل های بیشتر و حرف های  واحدتری، راه مبارزات جاری را هموارتر و جبهه انقلاب علیه ضد انقلاب را قوی تر سازند.

از آنجایی که استخوان بندی بسیاری از جریانات موجود چپ ایران را رهبران و فعالان قیام ۵۷ تشکیل می دهند که هر یک علاوه بر تجارب مبارزات سی ساله اخیرشان کوله باری هم از تجارب ارزشمند سالهای قبل از قیام و دوران قیام را بر دوش دارند. تحلیل روند این خیزش ها و پیامدها را آسان تر کرده است.

اگرچه بیم این می رود که سکتاریم سازمانی فرصت هایی را از کف بدهد و مانعی بر همکاری ها و هماهنگی های لازم جریانات چپ و کمونیست بوجود آورد، اما در عین حال این امیدواری هم هست که جسارت پیشقدم شدن جریانی پاسخ مثبت جریانات دیگر را بدنبال داشته باشد و راه همکاری و هماهنگی های عملی بیشتری هموار شود.

یک واقعیت شیرین این است که این روزها چهره هایی در جنبش های اجتماعی رو آمده اند که بسیار روشنتر و آگاهتر و پیگیرتر از انقلابیون دوران قیام ۵۷، مسائل اجتماعی بویژه مسائل طبقاتی را پی میگیرند و برایش مبارزه می کنند.جوانان بیست و سی ساله سوسیالیست و آزادیخواه و برابری طلب پرشوری که دنیا را رو سرشان گذاشته اند و بحکم سوسیالیست بودنشان با تاریخ جنبشها