رفقای اتحادیه آزاد کارگران نکنید!

m.fatahi@gmail.com
رفقا!

در اطلاعیه اخیر شما مواضعی اتخاذ شده که برای کارگر سم است. در این اطلاعیه در اشاره به وقایع هفته های اخیر ایران نوشته اید که؛ "در این مدت اتفاقات مهمی رخ داده و باعث تحولات وسیع و شگفت انگیزی در جنبش اجتماعی کشور شده است….

بنابراین ما کارگران در این شرایط که اعتراضات اجتماعی به شکل یک جنبش توده ای و عظیم  برای طرح و رسیدن به مطالبات خود به میدان آمده است، حق خود می دانیم که طومارمطالبات طبقاتیمان را به شرح زیربه پرچم خود تبدیل کرده و به اهتزاز در آوریم" 

شما میدانید که کمپین انتخاباتی کاندیدهای ریاست جمهوری قبل از اجرای نمایش انتخاباتی توده وسیعی را پشت خود بسیج کرد. به دنبال قبول شرکت در بازی توسط این توده وسیع در انتخابات و اعلام پیروزی احمدی نژاد هیمن توده عظیم به رهبری میرحسین موسوی به نتیجه بازی که در آن شرکت کرده بود اعتراض راه انداخت. انقلاب سبز بعداز اجرای نمایش ادامه همان موج سبزی بود که به هدف بیرون آمدن میرحسین پای صندوق رفته بود. نه کمتر و نه بیشتر. کافی بود میرحسین یا حسین شود تا این توده وسیع جشنی "شگفت انگیز" به قیمت تحمیقی شگفت انگیزتر میلیونی برای پیروزی یکی از مدافعین راستین سرمایه داران راه اندازد و برای تامین رضایت جامعه به همه مژده دهد که این یکی خندان ترین سید هاست. این پیروزی نصیب میرحسین نشد. نتیجه ناکامی او برای مردم مستاصل و عاصی از جهنم موجود انقلابی زایید که به نظر میرسد شما را هم تحت تاثیر قرار داده است. شما به عینه می بینید که این جنبش توده ای و عظیم و شگفت انگیز هیچ و مطلقا هیچ شعار آزادیخواهانه ای در دست ندارد. هدف این جنبش علیرغم هر توهمی که شرکت کننده و سیاهی لشکر پشت سر به آن داشته باشد، چیزی جز اهداف از پیش اعلام شده نخست وزیر دوران کشتار و قتل عام ها نیست. اگر چنین نبود و اگر یک ذره اهداف انسانی بر پرچم سبز آن حک شده بود، چرا از روی اشتباه هم که شده یکبار خواستار آزادی همه زندانیان سیاسی و از جمله رفقای زندانی شما و بقیه زندانیان اول مه و رهبران شرکت واحد نشد؟ چرا خواهان آزادی بی قید و شرط بیان نشد؟ میلیتانت ترین خواست شان مخالفت با شخص احمدی نژاد بود، که میتواند مطالبه خیلی هایی باشد که بسیار هم ضد کارگرند. برای همه معلوم است که مشکل این پرچم با یک جناح رژیم به نفع جناح دیگر است.

توده ای و عظیم بودن هیچ جنبشی هم به آن حقانیت نمیدهد. مگر جنبش های ارتجاعی دنیا توده ای و مردمی نبوده اند؟ تمام جنبش های ارتجاعی و ملی و قوم پرستانه سالهای بعداز فروپاشی اروپای شرقی توده ای، عظیم و با شرکت میلیونی بودند. اسلامی های عراق و افغانستان ابدا کم توده ای نیستند. مگر جنبش بسیار ارتجاعی ترک پرستی در ایران تمام شهرهای مناطق آذری نشین را فرا نگرفت؟ مگر در خوزستان تعداد کمی همراه الاحواز بودند؟ مگر همین امروز آدمکشان سنی بلوچستان از حمایت مردمی بهرمند نیستنند؟

بدتر اینکه بدون اینکه در نظر بگیرید چنبش سبز چه پرچمی دارد، لیست بلندبالایی مطالبه کارگری رامیخواهید به درخت اسلام آن پیوند بزنید؟ تا به امروز کسی از شما جرات کرده است یکی از این مطالبات را در جمع آنها طرح کند که لیستی برای طرح در کنار آن جنبش در اطلاعیه تان آورده اید؟ فکر میکنید یک جنبش با پرچم انسانی به راه افتاده است که فقط لیست مطالبات کارگری شما را کم دارد؟ کار کارگر این اندازه آسان شده که بتواند خواست هایش را سوار بر یک موج مستاصل کند که از ناچاری و در دل غیبت یک بدیل سوسیالیستی دنبال جناحی از اسلامیون افتاده است؟  

رفقای عزیز

مطالبات و خواست های انسانی و کارگری را نمیشود به جنبش های ارتجاعی پیوند زد. ارزش کارگر در جنبش ترک پرستی در آذربایجان چقدر بود در جنبش سبزها هم همین اندازه است. به اطراف خود نگاه کنید لابد در یک جنبش انسانگرا باید به قدرت کارگر اضافه شود. باید به قدرت جمع شما اضافه شود. اما همین امروز نگاه کنید ببینید در این جنبش ده نفر به شما می پیوندد؟ اگر چنین نیست چرا دل به آن خوش کرده و طوری وانمود میکنید در دل آن جنبش و در کنار آن تنها شما را و کارگر را کم دارد؟ چرا کاری میکنید تحت تاثیر شما تعدادی کارگر و انسان خوش نیت بروند به صف ارتجاع و البته به جناح چپ آن بپیوندند؟

این روزها مطلقا نباید کارگر سراغ این جنبش برود. مطلقا نباید به قدرت آن امید ببندد. مطلقا نباید یک لحظه به خود توهم راه دهد که گویا در کنار توده عظیم شریک در حرکت سبز کاری به نفع کارگر میشود کرد. چنین توهمی و چنین امیدی سم است. این حرکت عظیم توده ای محصول استیصال میلیونی در نبود بدیلی انسانی است که آلت درست بخشی از ارتجاع حکومتی شده است. اگر جنبش شرکت واحدی ها و شرکت نفتی ها و بقیه هم طبقه ای های شما قوی بود، این مردم به این روز نمی افتادند و زیر پرچم بخشی از ارتجاع فداکاری نمی کردند. اگر جنبش شما و طبقه شما قوی بود راه دیگری به بشریت این جامعه نشان میداد. حالا که چنین نیست، اولین اقدام کارگر اعلام عدم تعلق به این پرچم است. اولین کار کارگر اعلام استقلال و یک مرزبندی روشن طبقاتی و کارگری با جنبش سبز است. این روزها باید صف خود را در مرکز کار و محله و هر جاکه هستیم آگاه و از این طریق تقویت کنیم. برویم هم طبقه ای هایمان را تشویق کنیم تشکل و سازمان خود را ایجاد کنیم تا گوشت دم توپ دیگران نشویم. به جای دنباله روی از سبزها و جنبش شان کارخانه و محله و دانشگاه میتواند و باید سنگر انسان آزادیخواه و کارگر حق طلب باشد. جنگ آنها جنگ ما نیست، اما فرصتی به دست ما میدهد برگردیم به هم طبقه ای هایمان بگوییم طبقه ما منافع متفاوتی از جناح های مختلف طبقه سرمایه دار دارد
که باید برایش به میدان آمد. بروید نیرو جمع کنید، تشکل توده ای سازمان دهید، بروید سراغ رفقای اسیرتان نزد دولت و حکومت سرمایه داران  را بگیرید. بروید سراغ بیدادگاه ها و جلوی زندان ها و آزادی رفقایتان را بخوهید. برایش تومار میلیونی جمع کنید، تجمع سازمان دهید، و صف تان را تقویت کنید. بروید به نسبت نیروی سازماندهی شده خود و طبقه تان برای خواست های تان بجنگید اما باید متوجه بود نمیشود مطالبه انسانی خود را بار جنبش دیگران کرد.  گرفتن خواست هایی که طرح کرده اید سازمان و تشکیلات و مجمع عمومی و شورا و کمیته کارگری میخواهد و برای همه اینها هم باید زحمت کشید. بدون این کار و بدون داشتن تشکل قدرتمند طرح مطالبه در کنار جنبش طبقات دیگر و سرمایه داران فقط آب در هاون کوبیدن نیست، فقط بیهوده نیست، فقط در انتظار ماندن و خود را از سازماندهی  پیگیر جنبش کارگری معاف کردن نیست، بلکه سم توهم به جنبش و موج و تحرک دیگران را در دل طبقه ما میکارد که سم است، نکنید. در دل جنگی که دو جناح راه انداخته اند، و در کنار مخاطرات احتمالی جنگ اینها برای جامعه، ایجاد یک صف مستقل کارگری از نان شب واجب تر است.
 

ضمیه؛ پیام اتحادیه … و شرکت واحدی ها.

پیام اتحادیه آزاد کارگران ایران خطاب به کارگران ایران

۴۸ روز از سرکوب و دستگیری تجمع کارگران در پارک لاله به مناسبت روز جهانی کارگر در ۱۱ اردیبهشت – اول ماه مه – می گذرد. در این مدت اتفاقات مهمی رخ داده و باعث تحولات وسیع و شگفت انگیزی در جنبش اجتماعی کشور شده است. کاندیداهای ریاست جمهوری در جریان مناظره های تلویزیونی همدیگر را به نقض حقوق شهروندان، اختلاس، دزدی، سوء مدیریت و ناکارآمدی متهم می کردند. اما هیچ یک به قوانینی که این مصائب را بر اکثریت جامعه روا داشته است مخالفتی نکردند، هیچکدام به قانونی که حق اعتصاب را از کارگر سلب کرده، حقوق او را چهار برابر زیر خط فقر مشروع می داند، حق تشکل را از او گرفته، اخراجهای دسته جمعی و قرادادهای سفید امضاء و موقت یک ماهه بر او تحمیل کرده اعتراضی نداشتند، نسبت به آزادیهای بیان، پوشش و دهها و صدها موارد غیر انسانی دیگر که امروز بر جامعه حاکم است سخنی به میان نیاوردند و اگر هم به مواردی به طور خیلی سطحی ای  اشاره ای شد هر یک فقط برای تبرئه خود دیگری  را محاکمه می کرد گویا رقیبش بیشتر ازخودش سختگیری کرده است. درهمه آن مناظرات آشکارا و رودر رو، خود کاندیداها ثابت کردند که همه قوانین و شرایط موجود را قبول دارند و تنها جدالشان بر سر ربودن قدرت از رقیب است.    

بنابراین ما کارگران در این شرایط که اعتراضات اجتماعی به شکل یک جنبش توده ای و عظیم  برای طرح و رسیدن به مطالبات خود به میدان آمده است، حق خود می دانیم که طومارمطالبات طبقاتیمان را به شرح زیربه پرچم خود تبدیل کرده و به اهتزاز در آوریم.

۱-     افزایش فوری حداقل دستمزد به بیشتر از یک میلیون تومان در ماه

۲-     برچیده شدن قراردادهای موقت کار و فرم های جدید قرارداد کار

۳-   انحلال خانه کارگر و شوراهای اسلامی کار به عنوان تشکیلات دولتی در کارخانه ها و کارگاه ها و برپایی شوراها وسایر تشکلات کارگری مستقل از دولت

۴-     پرداخت فوری دستمزدهای معوقه کارگران بی هیچ عذر و بهانه

۵-     توقف اخراج کارگران و پرداخت بیمه بیکاری مکفی به  تمام کارگران بیکار

۶-   آزادی فوری تمام زندانیان سیاسی از جمله کارگران زندانی  دستگیر شده اول ماه مه، جعفر عظیم زاده، غلامرضا خانی، سعید یوزی، سعید رستمی، مهدی فراهی شاندیز، کاوه مظفری، منصور اسالو و ابراهیم مددی و پایان دادن به تعقیب و آزار کارگران و رهبران کارگری

۷-     اعتصاب، اعتراض، تجمع و آزادی بیان و قلم حق مسلم ما کارگران است.

۸-     خاتمه دادن به تبعیض جنسیتی، کار کودکان و اخراج کارگران مهاجر 

کارگران! ما امروز موظفیم با طرح مستقلانه خواسته های خود و با تکیه بر نیروی متحدانه مان، همراه با بخشهای دیگر جامعه برای رسیدن به حقوق انسانیمان دست به کار شویم. 

اتحادیه آزاد کارگران ایران

۲۸ خرداد ۸۸