نقش ِاَلترناتیو و شکست دوبارۀ اصلاح طلبی درایران

انتخابات اخیروپپامدهای اَن نگاه همۀ  ناظران اوضاع سیاسی رابه ایران ووضعیت خاص وویژه اش جلب کرد.بیشترازهمه جریان های ایرانی چپ وراست،تبعیدیان،پناهندگان سیاسی،احزاب وسازمانهایی که سه دهه است ازدورانتظارتغیروتحولی دروضعیت رژیم وجامعه هستند،این روزهاراباالتهاب ازسرگذراندند.

نتیجۀانتخابات به نفع جناح افراطی رژیم تمام شد.اصلاح طلبان درسطح جامعه پشت سرموسوی (مهرۀ دیگرازحاکمیت)شعارهاوخواسته هایشان رادرصف طویل تظاهرات میلیونی بیان کردند.
این دومین باراست که اصلاح طلبی موجوددرجامعه به رهبری چهره های حکومتی شکست میخورد .
درسال های اخیریکبارخاتمی اَخوندپرچمداراین اوضاع شدواین بارمهره ای دیگرازحکومت سیاه اسلامی بنام موسوی:رئیس ستادانقلاب فرهنگی وسردبیرروزنامه جمهوری اسلامی ورئیس ستادانقلاب فرهنگی ونخست وزیری در دهه شصت و دوران کشتارزندانیان سیاسی.
اصلاح طلبی موجوددرجامعه که خودانعکاس شرایط سیاسی واوضاع واحوال خاصی است،خواستۀبخشی ازلایه هاواقشارخرده بورژوازی رادربرمیگیرد.بعدازقیام ۵۷وبدنبال شکست دستاوردهای اَن،خواست اساسی قیام که اَزادی وبرابری رادرراس برنامه هایش داشت،ازطرف ضدانقلاب غالب(حکومت جمهوری اسلامی )سرکوب شد. کمونیست هاشکست خوردندوانقلاب ناکام ماند.جامعه ایران که دربرگیرندۀ طیف وسیعی ازاقشارخرده بورژوایی است،ناپیگیرازادامۀ انقلاب رفرم واصلاح طلبی رادرمقابل حاکمیت واستبدادقرارداد.
تجربۀ مبارزۀ طبقاتی به مانشان داده که هرگاه درموقعیت های غیرانقلابی وموقعی که توده های مردم بامشکلات سخت روزانه شان درگیرند،هنگامی که طبقۀ کارگردرشرایطی است که نمیتواندشعارهاوخواسته های رادیکالش رابرجنبش تحمیل کند،زمانی که ازحزب پیشروکمونیستی وانقلابی درمبارزۀ جاری جامعه خبری نیست،اصلاحات ورفرمیسم جان میگیردوشعارهایش رابه مردم ِبه تنگ اَمده تحمیل میکند.
حاکمیت سیاه جمهوری اسلامی درطی سی سال حکومتش ازیک برگ برندۀ قوی استفاده کرده وهنوزمیکند.بی اَلترناتیوی جنبش.
این رژیم منفوراست وازنظرکارگران ومردم زحمتکش مطرود.امااَلترناتیویی درمقابل خود نمیبیند.اگردرشرایطی مثل امروز اَلترناتیویی لازم اَید،اَلترناتیوازخودحکومت است وبرگ برندۀ رژیم اَنجاست که ازخودوجناحی ازحاکمیتش ومهره هایی ازسیستمش اَلترناتیو میسازد.
درنتیجه انرژی وتلاش سیاسی به هدررفتۀ مردمی که ازخاتمی وموسوی پشتیبانی کردند،به صورت واقعی وعملی به نفع خودرژیم تمام مصرف میشود.
جمهوری اسلامی باوقوف به این امرچون میدان بازی راازحریف مقابل (اَلترناتیوغیرخودی)خالی میبیندوباتوجه به موقعیت دشواری که دراَن قرارگرفته ،بازازسیاست های فوق ارتجاعیش کوتاه نیاَمده وحتی به گرایش های ارتجاعی ودست اَموزخوددردرون حکومتش که تمایلی به اصلاحات دارند،کوچکترین امتیاز وپونی نمیدهد.
حکومت سیاه اسلامی میداندکه درصورت دادن کوچکتری امتیازبه خواسته های مردم، خودش رابه لبۀ پرتگاه کشانده است.
امااصلاح طلبان ونمایندۀ برگزیده اش دراین میان وضعیت خاصی دارند.
اصلاح طلبانی که متوهم،گرفتاروناچارپشت سرموسوی شعارمیدهندوبخشی حتی ازسرانقلابی گری وایثارجان برکف نهاده اند،دراَن میان وسیله قرارگرفته ومیگیرند.قربانی اند.قربانی سیاست حکومت جنایتکاری که خودمیدانداراین وضعیت است .
موسوی این ناجی اصلاحات نقشی دوسویه دارد.ازطرفی پاسداروحامی رژیم است وازطرفی نقش اصلاح طلب رادارد.بایدخواسته های مردم رابگویدکه نماینده شان باشدودرعین حال هم ازیادنبردکه خوددردرجۀ اول زمامداررژیم بوده وبایدباشد.بایدباخواسته وشعارهای مردمی که قراراست هدایتشان کندتااَنجاپیش رودکه رادیکالیسمش که درواقع  رادیکالیسم رژیم!هم است محفوظ بماندودرموقع خودلگام اسب رابکشدوهرگونه تهدیدی وخطری به جانب رژیم رامتوقف وخنثی کند.
اَری قهرمان توده هااین وظیفه رابه عهده دارد.اوکه روزشنبه این هفته رابرای تظاهرات تعیین کرده،شب ِشنبه رابایددرخدمت ولی فقیه اش باشدتارهنمودبگیردکه فرداچگونه باتودۀ مردم تاکندواین بازی شیادانه رااجرانماید.تااَنجاکه کم کم اَب هاازاَسیاب افتادوخطرازسرحکومت اسلامیشان گذشت وباشدتامدتی دیگربه حاکمیت ننگینشان ادامه دهند.اَنوقت نقش نمایندۀ منتخب حکومت ومردم فریب خورده بپایان میرسد.
     ==========
برای برپایی جامعه ای عاری ازفریب وریا،جامعه ای اَزادوبرابربایدقبل ازهرچیزکمونیست هابه اتکای طبقۀکارگرپیشرو،مبارزات کارگری،سیاست وتئوری مارکسیستی،حزب طبقاتی وانقلابی کارگری رابوجوداَورده ودرتنگاتنگ مبارزۀ اجتماعی وسیاسی به مثابه تنهااَلترناتیوجدی وواقعی به مصاف رژیم سرمایه داری اسلامی و تمام دم ودستگاه ِ فریب وسرکوبش رفته واَن رابه دیارنیستی بکشانند.
مرگ برجمهوری اسلامی
زنده بادانقلاب 
   
بهروز شادیمقدم  ۱۹ . ۶٫ ۲۰۰۹
http://shadochdt.wordpress.com