موسوی از عزاداری در مسجد عقب نشست، کروبی از نماز جمعه!

تجمع و تظاهرات امروز تهران علیرغم درخواستهای مکرر ستاد موسوی برای کشیدن مردم به درون مساجد و تکایا در خیابانها برگزار شد. مردم حاضر نشدند  تظاهرات خیابانی را به درون تکایا و مساجد بکشانند. در شیراز و سایر شهرهای دیگر نیز مردم به مساجد نرفتند. در آخرین لحظات، ستاد موسوی نیز متوجه نفرت مردم از مسجد و تکیه و همچنین هوشمندی سیاسی آنها شده، فراخوان تجمع در میدان امام را به جای رفتن داخل مساجد و تکایا داد. فی الواقع آنها بودند که به خواست مردم برای حضور در خیابان تن دادند. مهدی کروبی با دیدن این صحنه امروز، سنگینتر آن دید که از هم اکنون عقب بنشیند. ستاد کروبی اعلام کرد که درخواست وی برای حضور در نماز جمعه پس گرفته میشود.

کروبی و خاتمی و ایادیشان در مجمع روحانیت مبارز به دنبال گرفتن مجوز برای راهپیمایی دیگری در روز شنبه هستند. تا اینجا میشود کاملا تشخیص داد که مردم زیر بار این سیاست تحمیلی ضد انقلابی و ارتجاعی نرفته اند. اما نکته جالبتر این است که مردم، هم در تلفنهای امروز به کانال جدید و هم در گزارشات اینترنتی خود، یک نگرانی مهم را بازتاب دادند. بسیاری گفتند که فراخوان نماز جمعه توطئه مشترک خامنه ایی و کروبی است. شخصا خیلی این نگرانی و روحیه مردم برایم قابل فکر بود. با خودم میگفتم اگر از روشنفکر ناراضی میپرسیدی نظرت راجع به فراخوان تجمع در نماز جمعه چیست، فورا از مضرات آداب منفور مذهبی میگفت. این هم استدلالی است. بهر حال این روشنفکر فرضی هم فهمیده است که قاعدتا انقلاب آتی مردم ایران باید ضد مذهبی باشد. اما چرا مردم فورا برداشت سیاسی و امنیتی و توطئه آمیز از این جریان میکنند؟ به نظر من به این خاطر است که مردم خودشان بر خلاف روشنفکر فرضی ما، دارند یک امر سیاسی را به پیش میبرند. آنها میدانند که در این مرز و بوم، اعتقادی به خدا نمانده است. برای آنها این فرض است که دارند از یک ایستگاههایی برای قوی شدن خود عبور میکنند، دارند از جریان انتخابات استفاده ابزاری میکنند. مردم به همه چیز الان سیاسی برخورد میکنند نه ایدئولوژیک. برای همین، طرف وقتی پشت خط ما می آید میگوید آقا اعلام کنید مردم نماز جمعه نروند، چون بوی توطئه علیه ملت می آید. میخواهند جمعیت را بکشانند پای نماز جمعه خامنه ایی، آنوقت در تلویزیونهای خارج نشان بدهند، به نفع خودشان تمام کنند و بعد ما را بزنند! من به این نگرانی مردم حق میدهم. از تصمیم هوشمندانه آنها حمایت و در عین حال نفرت ضد مذهبیشان را هم در آغوش میگیرم. به نظر من این فراخوان نماز جمعه جریان داشتن یک روندی را هم بر ملا کرد. اولین سئوال این بود چرا کروبی جداگانه دارد فراخوان میدهد؟ آنهم نماز جمعه! چون از طرف ستاد موسوی اشتیاق و استقبالی از این امر شنیده نمیشد. جواب نگرانی مردم و اقدامات این سه نفر که یکی به میدان امام خمینی رفت، یکی فراخوان نماز جمعه داد و بعدا پس گرفت، آن دیگری که رضایی باشد اول نامه تشکرآمیز به رهبر نوشته، سپس درخواست ابطال انتخابات را پس گرفت و   بعدا برای ساکت کردن مردم به او جایزه دادند و به صدا و سیما بردند در مقاله و گزارش کیهان است. کیهان دیروز از زبان خامنه ایی اعلام کرد که مردمی که در چند روز اخیر در خیابانها تظاهرات به راه انداخته اند دو دسته هستند. یکی مدافعین کاندیداها که کیهان به آنها نظر لطف داشته و آنها را "آشوبگر" نمیداند. یکی هم به قول کیهان آشوبگران که مترصد براندازی نظام هستند. خامنه ایی گفته است که برای خواباندن این غائله اولین سیاست امنیتی این است که این دو صف، یعنی صف هواداران کاندیداها از صف بقیه مردم جدا بشود. آن موقع میتوان مردم را راحتتر سرکوب کرد. بدنبال درج این مطلب و گزارش در کیهان که در مجلس نیز پاره ایی از اصولگرایان دست در دست اصلاح طلبان به بحث پیرامون آن پرداخته اند، رژیم راهی را برای تامین این سیاست خود پیدا کرده است. ناگفته پیداست که جمهوری اسلامی و مقامات امنیتی آن متوجه این هستند که قیام مردم از شکاف میان جناحهای حاکمیت برای ابراز وجود خودش استفاده میکند. به همین خاطر چون دست مردم را خوانده اند، تلاش میکنند از قیام جلو بیفتند و سیاست و استراتژی اتخاذ کنند که بهترین نتیجه را برای سرکوب داشته باشد. مردم را تا مادام که امکان استفاده از شکاف حاکمیت وجود دارد نمیتوانند به دست کشیدن از این استفاده ابزاری و یا اصولا ساکت شدن مجبور کنند. لذا از خود این سه نفر شروع کرده اند. رژیم میداند که هم مردم از این شکاف استفاده میکنند، و باید گفت حتی به مراتب بیشتر استفاده میکنند، هم باند هاشمی و موسوی روی این فشار از پایین سرمایه گذاشته اند. تنها نکته ایی که جناح راست متوجه هست، ولی خود موسوی متوجه نیست این است که خود موسوی را هم مردم بردند و یک جای دیگری گذاشتند. این سید خط امام از روز اولی که کاندید شد قرار بود زیاد حرف نزند، خودش گفت برای عدم تکرار اشتباه خاتمی، اصلا حرف توسعه سیاسی را هم وسط نخواهد آورد. اما مردم موسوی را به خیابان کشیدند. مردم کاری کردند به ستاره دار کردنها اعتراض کند، مردم وادارش کردند خشونت نیروهای امنیتی را محکوم کند، مردم موسوی را بردند و آنجایی گذاشتند که خودشان میخواهند بهترین استفاده را از وی بکنند. الان شما در عرض این ده روز یک کلمه در باره اقتصاد از این بابا شنیده اید؟ مردم وادارش کردند که فعلا سیاسی حرف بزند. هم الان اگر فرض محال بگیریم که انتخابات ابطال بشود، موسوی هم رئیس جمهور بشود. موقعیت خامنه ایی به کنار، دردسر موسوی تازه با این تصویری که مردم از او ساختند و با این مردمی که برگرداندن موسوی را پیروزی خودشان میدانند تازه شروع میشود. مگر میتواند به راحتی مردمی را که احساس پیروزی دارند، سرکوب کند؟ چیزی که اصلا لازمه حیات این نظام با موسوی و بدون موسوی میباشد؟ مگر میتواند به راحتی دختر و پسر را در خیابان جمع کند؟ چهار تا شعار موسوی دوستت داریم میدهند و بعد سفارش میدهند که حالا که مردم ایشان را روی تخت نشانده اند، حجابها را لغو کند! به قول مارکس گاها آدم احساس میکند که مردم برای به زیر کشیدن اینها، اول روی دست بلندشان میکنند تا محکمتر زمینشان بزنند. در ثانی پیروزی که در خیابان بدست آمده باشد به این سادگیها از مرد