سکوت خفقان است!

آنهاییکه مرا می شناسند می دانند که «محبوبیت» دغدغه من نیست.  بنابراین نظرات خود را صریحاً مطرح می کنم حتی اگر مورد نفرت کسانی قرار بگیرم که معمولا تحت تاثیر امواج عمومی قرار می گیرند.

اولاً من جزو «تحریمی ها» هستم و به میرحسین و یا کس دیگری رأی ندادم.  اما همچون دوستانم و بقیه مردم ایران از تجاوز وقیحانه ی کودتاچیان به حقوق دمکراتیک مردم آزرده و عصبانی ام. بنابراین جای من در کنار مردم ایران است و به همین خاطر در راهپیمایی ها شرکت می کنم و قرار ماندن در خانه را ندارم.

اما از خود سوال می کنم که پیشبرد این سیاست «سکوت» دیگر چه صیغه ای است؟ بغیر از آنست که سکوت و تکصدایی نتیجه تحمیل خفقان بر یک جامعه است؟ بغیر از آنستکه اکثریت ۱۹ میلیون نفری که به میرحسین رأی دادند، به علت قول هایی بود که او  خفقان را خواهد شکست و حقوق دمکراتیک مردم را به ایشان باز خواهد گرداند؟  پس چرا در کنار شعار مرکزی «رأی من کجاست؟» مردم نباید شعارهای خواسته های خود از قبیل آزادی بیان و قلم، آزادی اجتماعات و اعتراض، آزادی تجمع و تحزب، و دیگر خواسته های صنفی و سیاسی خود، و از همه مهمتر آزادی زندانیان سیاسی را مطرح کنند؟  چرا میر حسین و عواملش می خواهند سکوت و خود سانسوری را به مردم تحمیل کنند و به بهانه «وحدت کلمه»، آنهم «کلمه خاموشی»، مردم را به خود خفقانی دچار سازند؟

پاسخ به این سوال ها را باید با در نظر گرفتن حقایق تلخ توضیح داد.  میرحسین همواره حکومتی بوده است و هنوز هم می گوید برای حفاظت از نظام سیاسی ایران به میدان آمده است.  نظامی که سپاه و محمود احمدی نژاد با «تند روی» و سرکوب و ندانم کاری در معرض سقوطش قرار داده اند. میرحسین و یارانش از خود سوال می کنند که مگر بغیر از آنست که در بهترین حالت، این مبارزات و فشارهای مردمی باعث شکستن کودتا و برقراری ریاست جمهوری میرحسین خواهد انجامید؟  آیا آنوقت آنها خواهند توانست در مقابل خواسته های دمکراتیک و آزادی های بدست آمده از طریق مبارزات مردمی نظامشان را حفظ کنند؟  آنها با خود می اندیشند که اگر مردم، بغیر از روی کار آمدن میرحسین بتوانند خواسته های صنفی و سیاسی خود را نیز به کرسی بنشانند، دیگر اثری از نظام تضمین کننده ی قدرت شان نخواهند ماند؟

این واقعیت را نیز باید در نظز گرفت که قبل از کودتای سپاه و احمدی نژاد و خامنه ای، همین ها با همکاری شورای نگهبان و دیگر نهادهای حکومت استبدادی و همین ۴ کاندید، علیه تمام کسان دیگری که می خواستند کاندید ریاست جمهوری شوند، کودتا کرده بودند؟ میرحسین و عاملانش هرگز آزادیخواه و دمکرات نبوده اند و با تحمیل سیاست سکوت می خواهند مبارزات مردمی را در حد یک عامل فشار به سپاه و رهبری و به قدرت رسیدن خودشان نگاه دارند. و نگذارند این مبارزات به بازپس گیری حقوق دمکراتیک مردمی بیانجامد.

به هر حال من و دوستانم در کنار مردم خواهیم بود و تا زمانیکه اکثریت این مردم خواهان «سکوت» هستند، سکوت خواهیم کرد.  اما همراه خود پلاکارهایی را خواهیم برد که بر روی آن به درشتی نوشته شده: «سکوت خفقان است، مرگ بر دیکتاتور!»