سی سال گذشت
سی سال تمام
ما غرق نگاه جانی بودیم و
دیدیم جنایات یک سیستم مذهبی را
ترسناک بود و وحشتناک
کشتن بودن و ترساندن
ترس بود ووحشت.
سایه سازان مرگ در کوچه های زندگی .
سی سال تمام در انتظار ،
در انتظار شعله ای در اعماق خندقها
در درون کوچه ها
در هر جا که نفسی بود از انسان .
سی سال گذشت
جنگیدیم و گفتیم و نوشتیم .
دنیایی که در آن انسان معنی می شود.
گفتیم به صد بار
عشق و عاطفه ها معنایی از زندگیست
و نفس ها روزی به کوره ای آتش فشان تبدیل خواهند شد.
گفتیم حقیقت پیروز است.
جنایت و زور گوئی ، ریا و دروغ-
همچو یخ آب خواهدشد.
و اینک صدایی پیداست
صدایی که هر روز در خیابانها،
در کارخانه ها،
در دانشگاه ها،
در هر جاکه زندگیست
صدایی در جستجوی عشق.
آنانی که دیروز پنداشتن که خدایند
و بنا کردن گوره های جمعی را
بنا کردن خاوران را
بزرگ و بزرگتر کردند زندان ها را ،
به تن کردن لباس دیگری امروز-
از بیم دادخواهی
ترسیدندولرزیدند
در خانۀ خویش
در وحشتند از فردا خویش.
شمه صلواتی ۱۲/۰۶/۲۰۰۹