نتیجه انتخابات دور دهم ریاست جمهورى

اینکه نتیجه این انتخابات چه خواهد شد سوالى است که به نظرم بسیار قابل تامل است· البته من ابدا منظورم این نیست که کدام نخاله را از صندوق در مى آورند و چه کار خواهد کرد و سیاستش با آن بقیه چقدر فرق دارد و چه قدر خنده رو یا اخمو است و غیره· این که جمهورى اسلامى بالاخره ناچار مى شود کدام جانى را اینبار به جلو صحنه روانه کند، فرق چندانى به حال مردم ندارد·

بلکه به نظرم جنبه دیگر و مهم تر نتیجه این بازى در سطح اجتماعى و در جدال مردم با رژیم است، تداوم تحرک اخیر مردم یا توان سرکوب رژیم است که مهم است· مردم به بهانه این خیمه شب بازى براى بیان خواسته هایشان و ابراز انزجار از حکومت اسلامى به خیابان ها ریخته اند و این بخش از مساله است که بسیار مهم است و باید به آن پرداخت·

این فضا مى تواند به شدت به نفع مردم تمام شود· مى تواند توازن قوا را بسیار تغییر دهد· کار رژیم اسلامى به جایى رسیده که نه از سر ندانم کارى بلکه آگاهانه اما به ناچار پته همدیگر را روى آب مى اندازند و آنچه که مى تواند بنیاد این رژیم را بکند بالاجبار به زبان مى راندند· این البته نتیجه تضادهاى آنتاگونیستى این رژیم با مردم و خواسته هایشان است· برخلاف ادعاى خیل نوکران بى جیره مواجبى که سعى دارند بگویند این جناح از آن یکى بهتر است، این رقص و عشوه ها دلبخواهى نیست بلکه داغ شدن زمین زیرپایشان است که آنها را به رقص واداشته است·  

اما به قول مارکس « وقتى در پارلمان موزیک مى نوازند، مردم در خیابان مى رقصند» ( نقل به معنى)  وقتى سران رژیم کارشان به افشارگریهاى آنچنانى مى رسد، وقتى سران رژیم اینچنین ناچار مى شوند وعده به تغییر قانون اساسى و وعده به برقرارى  برابرى زن و مرد و حل مساله ملى بدهند، به درب و داغان بودن وضع اقتصاد کنونى اعتراف کنند· بعید مى دانم مردمى که این انتخابات را محمل قرار داده و به خیابان ریخته اند و مثلا تنها به بهانه اینکه یک تکه پارچه سبز دارند شعار آزادى برابرى را بلند مى کنند به همین راحتى فرداى بعد از خیمه شب بازى به خانه هایشان برگردند و مطالباتشان را در پستو قایم کنند· 

وضعیت کنونى بیش از اینکه گویاى این باشد که جناحهاى جمهورى اسلامى همانند یابوها در سربالایى همدیگر را گاز مى گیرند، گویاى آن است که مردم باردیگر به میدان آمده اند· گویاى آن است که جنبشهاى اجتماعى آزادیخواه و برابرى طلب فرصت را دریافته اند· و قطعا اگر درجه اى از هوشیارى در این جنبشها وجود داشته باشد فرداى بعد از خیمه شب بازى دیگر رژیم به راحتى قادر به برقرارى گشت اوباش و خفاش خود نخواهد بود، جنبش کارگرى و دیگر جنبشهاى اجتماعى مى توانند تشکلهاى خود را با زحمت کمترى به رژیم تحمیل کنند· دیگر رژیم به راحتى قادر به دستگیرهاى وسیع نخواهد بود و خلاصه اینکه عرصه بر رژیم بسیار تنگتر از قبل خواهد شد·

اگرچه تمام این نتایج مطلوب بستگى به این دارد که مردم به طور وسیع این خیمه شب بازى را تحریم کنند و حدالامکان به صحنه اعتراض و ابراز خشم نسبت به رژیم تبدیل کنند· برخلاف ادعاهاى دروغین تمام خیل کاسه لیسانى چون بخش رانده شده سپاه پاسداران( اکثریت) و امثالهم،  به هر درجه جمهورى اسلامى بتواند مردم را به پاى صندوقهاى راى بکشاند، فارغ از اینکه کدام جانى سر از صندوق دربیاورد، رژیم هارتر و وحشى تر خواهد شد و بدتر از پیش به سرکوب مى پردازد و به هر درجه بیشتر مردم تحریم کنند، رژیم بیشتر به عقب مى نشیند·  

بنابراین شرط اول اینکه این خیمه شب بازى به یک پیروزى براى مردم تبدیل شود این است که انتخابات بر سر رژیم خراب شود·

شرط دوم اما هشیارى مردم و در صحنه ماندن جنبشهاى آزادیخواه و برابرى طلب است· همانطور که الان مردم به خیابان آمده و انتخابات را بهانه قرار داده که خواسته هایشان را طرح کنند، بعد از خیمه شب بازى نیز باید همانطور در تحمیل عقب نشینى به رژیم تلاش کنند· این عقب نشینى مى تواند تا لبه پرتگاه ادامه یابد اگر رهبران و فعالین جنبشهاى اجتماعى موقعیت را به درستى بشناسند و سنجیده عمل کنند· 

تحریم و شرکت، سیاست و خیانت 

از همان اعلام زمان انتخابات و لیست کاندیدها ابراز نظرها در مورد این خیمه شب بازى شروع شد و تا کنون خروارى نوشته در این مورد در اینترنت پخش شده است· بعضى ها برآنند که باید شرکت کرد و راى داد، عده اى بر این باورند که باید تحریم کرد·

استدلالات منطقى براى تحریم و خراب کردن این انتخابات بر سر این رژیم اینقدر بسیار و در عین حال عیان است که من حتى از بیان فهرست وار آنها خوددارى مى کنم·  

اما طرفداران شرکت در این مضحکه:

جبهه آنهایى که طرفدار شرکت در انتخابات هستند همه از یک نوع نیستند بلکه اندکى متفاوتند، در میان اینان تعدادى از به اصطلاح نویسندگان وهنرمندان و بازیگران سینما وجود دارند و بخشا جماعت و دسته جاتى که قبلا اندکى عاقل تر مى نمودند· اینها به طور قطع عمدتا به توهم دچار شده اند که البته قطعا دیر یا زود این توهم زایل مى شود و متوجه اشتباه خود خواهند شد· 

اما بخش دیگرى در این میان وجود دارند که خواهان شرکت مردم در انتخابات هستند، که نه از سر اشتباه و توهم است و نه ابدا موضعشان جاى تعجب· شاید اگر اینها موضعشان چیزدیگرى بود تعجب داشت· بخشى از اینها جریانات ناسیونالیست کرد از قبیل حزب دمکرات هستند که اساسا مردم و خواسته هاى مردم براى ایشان هیچ معنایى ندارد، امید به توافق با رژیم اسلامى و شریک شدن در قدرت در یک منطقه دو لیدر و کلى عمرشان را گرفته··· 

و اما آنها که هرگز آبرویى نداشته اند، بخش رانده شده سپاه پاسداران( اکثریت) اینها اما داستانشان به کلى متفاوت است اینها موضعشان نه از سر اشتباه یا توهم است و نه حتى