ازکاخ سفید با بوی جنگ تا کردستان و دامن خونی خامنه ای “مردم کردستان در این ماراتن مفتضح شما شرکت نمی کنند”

با سیرک انتصابات رژیم اسلامی فاصله ی چندانی نیست . همه ی ما از انزجار ایرانیان از این انتصابات بی شرمانه ی قاتلین مردم خبر داریم و می دانیم صندوق رای این اوباش اسلامی همیشه از رای مردم ایران خالی بوده و خواهد بود.ولی باید به قضیه ای بپردازیم که دارای اهمیت ویژه ای است و به نظرم باید مورد توجه واقع شود .

اپوزیسیون پرو رژیم  همواره در نزدیکی مضحکه ی انتصابات این جلادان، قلاده ی خود را شل تر حس کرده و خود را بیشتر به در و دیوار می کوبد که به نحوی از انحا رسمیتی برای خودش پیش سردمداران رژیم کسب کنند .

در این میان احزاب ناسیونالیست کرد و در راس آنها حزب دمکرات کردستان شاخه ی حسن زاده  این بار بی پرده تر از گذشته و در اوج بی شرمی به حمایت از انتصاب یکی از چهار جلاد کاندید شده پرداخته است . در این مدت سی سال چه بار ها که  ندیده ایم این شاخه های غیر رسمی رژیم در درون اپوزیسیون  این چنین خود را بی آبرو  بکنند .  کروبی یکی از سر شناس ترین جنایتکاران جمهوری اسلامی، مورد حمایت کسانی است که در زیر پرچم هایشان خون هزاران جوان صادق و شرافتمند ریخته شده است.کسانی که تا دیروز در دالان های سفارت امریکا به ساعت ها در انتظار می نشستند که بتوانند با مسئولین دون پایه ملاقاتی چند دقیقه ای داشته باشند و برایشان قسم وفاداری بخورند که با حمله ی شما به ایران ما مخلصانه حاضریم در رکابتان باشیم و بجنگیم. بعد از مسلم شدن شکست مفتضحانه ی امریکا در منطقه و کم رنگ تر شدن احتمال حمله ی نظامی به ایران اینها "احزاب ناسیونالیست کرد " بار دیگر اصل خویش را باز جستند و از کاخ سفید در آن سر دنیا  طی یک ماراتن خود را به دامن رهبر مفسدین و جانیان رژیم اسلامی انداختند .

در اینجا و در این مقطع  شاید جای هیچ بحثی "تبادل نظر در مورد این پدیده ی پرو رژیمی" باقی نمانده زیرا با توجه به افتضاحات مکرر آنها در طول تاریخ به و تشدید آن در چند سال اخیر از ملاقات های نیمه مخفی باند زحمتکشان با رژیم و اعلام حمایت رسمی و نیمه رسمی از کاندیداتورهای جنایت کار جمهوری اسلامی در این انتصابات از طرف حزب دموکرات کردستان و….. ما  می توانیم روز شماری را از این اعمال ننگین شان درست کنیم .در حقیقت بی افقی سیاسی و بی امیدی نسبت به آینده البته با توجه به سیاست های غلط و ضد مردمی این جریانات و بیگانگی آنها با خواست های حقیقی مردم کردستان چیزی جز این را برایشان متصور نمی کرد.

کسی که ماهیت این رژیم را حتی برای یک روز درک کرده باشد می داند که صورت مسئله ی مردم مبارز و شرافت مند ایران انتصابات نیست مسئله ی ما ماهیت ننگین این رژیم  است . مسئله ی مردم ازبین رفتن این رژیم است با تمام زیر مجموعه های داخلی و خارجی اش . مردم  هیچ  همسویی با کسانی ندارد که اعتقاد دارند با اجرای قانون نا اساسی رژیم می شود تغییری حاصل کرد  این یک خیانت به تمام معناست. جبهه ی متحد کرد و شرکایش و سازمان حقوق بشر کردستان حقیقتا نمایندگی حتی یک نفر از مردم مبارز کردستان را نمی کنند . شرکت مشروط و یا غیر مشروط آنها در این سیرک مضحک  هیچ تاثیری بر انسجام و اتحاد مردم کردستان نمی گذارد . مردم انقلابی کردستان با این کار ها بیشتر وبیشتر صف واقعی و برحق خود را می شناسد و شما  احزاب ناسیولیست کرد را نصیحت می کنند که میز مذاکره با جمهوری اسلامی از خون رنگین است مواظب باشید خون تازه ای ریخته نشود. هم چنین بدانید نسخه های فدرالیزم سیاهی که پیچیده اید را توهینی قلمداد می شود به شعور اجتماعی مردم کرد .

حرف مردم کردستان همزمان با ما کمونیستها، نمایندگان واقعی این مردم، این است که این رژیم و سمپات هایش باید به زباله دان تاریخ بپیوندد.

و حرفی با انسان هایی صادقی که بنا به هر دلیلی در صف این نیروهای پرو رژیم قرار گرفته اند :  شما انسان های شریفی هستید که لااقل برای مبارزه با این رژیم جانی و آدمکش سینه تان را سپر گلوله کرده اید . ماندن در صفی که به رژیم به هر بهانه ای مشروعیت می بخشد. اشتباهی بس بزرگ است.

آمدن خامنه ای به کردستان در نزدیکی انتصابات ریاست جمهوری نشان از اوج زبونی این رژیم می دهد و  این را به طور سلبی نشان می دهد که رژیم می داند که در میان مردم مبارز، کارگر و زنان وجوانان آزاده ی این منطقه هیچ جایی ندارد و این سفر بیشتر التماسی بود برای خواستهای مقطعی خودشان و همچنین خریدن مشروعیت . ولی هم چنان که شاهد بودیم این دلقک یک دست نیز نتوانست کاری از پیش ببرد و رسوایی برای آنانی می ماند که به سی سال شکنجه، سی سال توحش، سی سال قتل واعدام، سی سال ترور مشروعیت می بخشند .

مرگ بر جمهوری اسلامی

زنده باد آزادی وبرابری

سالار کرداری 

۳۱٫۰۵٫۲۰۰۹

http://salarkrdari.blogfa.com/