“انتخابات” و جدال جناحهاى رژیم

با تائید صلاحیت چهار تن از کاندیدهاى ثبت نام کرده براى شرکت در مراسم انتخاب رئیس قوه مجریه حکومت اسلامى توسط شوراى نگهبان سوت اغاز رسمى مبارزه" انتخاباتى" ریاست جمهورى اسلامى به صدا در امده است. قرار است از میان چهار تن از خودى ترین هاى خودشان را که سالها به عنوان عمله و اکره حکومت اسلامى انجام وظیفه کرده اند ٬ یکى را به عنوان رئیس جمهورى اسلامیشان انتخاب کنند. همگى   مى گویند که براى نجات نظام از ورطه نابودى به میدان امده اند.

نفس برگزارى این "انتخابات" از نظر مردم ایران از اهمیت سیاسى چندانى بر خوردار نمى باشد.انچه که در این میان میتواند مورد توجه قرار بگیرد این است که جنگ و جدالى تازه به بهانه انتخابات و در واقع حول استراتژى ها و سیاست هاى جدید به منظور بقا رژیم اسلامى در متن شرایط جدید٬ بین جناحهاى مختلف و کاندیدهاى مختلف اغاز گردیده است. بار دیگر "کابوس انتخابات" و اینکه کدام جناح معضل بقای جمهوری اسلامی را در اوضاع و احوال داخلی و بین المللی پاسخ میدهد، بر دوائر حافظ اسلام سیاسی به گشت و گذار پرداخته است. یک جناح، جناح حاکم و موسوم به پیروان "خط ولایت"، هر گونه فرجه برای تکرار سناریو شکست خورده دوخرداد را فرصتی برای دخالت مردم و باز کردن شکاف "بالائی"ها ارزیابی کرده است و جناح دیگر نیز تلاش دارد که سهم خود در "انقلاب اسلامی" و معماری رژیم اسلامی را به هر ترتیب محفوظ نگاه دارد.
یک ویژگی "انتخابات" این دوره این است که هر دو جناح، "خطر" موجودیت و بقا رژیم اسلامی را در صورت یک لایه شدن جدالها به یکدیگر خاطر نشان میکنند.  از روی کدها و جنگ استعاره ای بین جناحها، چنین به نظر میرسد که جدال بین آنها وارد فاز حادتری بشود و مستقل از نتیجه این مضحکه، رژیم اسلامی به "وحدت کلمه" بیشتری نیازمند است. خارج از داد و ستدهای باندهای رژیم، تمامی کاندیداها مستقل از تعلقات جناحى٬ خود را خدمتگزار حکومت اسلامى در طى سه دهه حاکمیت ان مى دانند و وظیفه  حفظ " نظام" و جلوگیرى از "فروپاشى" ان را در صدر برنامه هاى خود قرار داده اند.
ویژگى دیگرى که این انتخابات در متن ان برگزار مى شود این است که غرب و در راس آنها آمریکا، نیز تقابل خود با اسلام سیاسی را در متن اوضاع منطقه، موقعیت در عراق، افغانستان و پاکستان و نیز بویژه معضل پیچیده فلسطین و منافع "متحد" خود، اسرائیل، قرار داده اند. جناح خامنه اى هم در دل همین اوضاع قصد دارد نشان بدهد که تا آنجا که به "تهدید"های رژیم اسلامی و "خطر" دستیابی به سلاح کشتار جمعی و نیز وضعیت جریانات اسلامی در فلسطین و …مربوط است، در ترجمان سیاستهای رسمی و دولتی "حرف آخر" را آنها میزنند.
 انچه مسلم است این است که  بعد از این "انتخابات" و با یک آرایش سیاسى جدید هم٬ رژیم اسلامى کماکان با تناقضات بنیادى  سیاسى و اقتصادى خود روبرو خواهد بود و فرداى پایان انتخابات با مردمى که مترصد سرنگونى آن هستند روبرو خواهد شد. معضل تناقض رژیم اسلامی با خواستها و مطالبات مردم و دست ردی که طی یک تاریخ خونین، نسلهای مختلف این جامعه به سینه اسلام سیاسی و حکومت شرع زده است، مستقل از هر جنگ و جدال جناحها و مستقل از دادو ستدها و معامله گریها و پراگماتیسم همیشگی دول غربی، سر جای خود باقی است.
بدون شک مردم ایران و صف ازادیخواه و سوسیالیست جامعه ایران با  عدم شرکت در این مضحکه و مستقل از نتایج ان  راه و مسیر خود را در جهت سرنگونى جمهورى اسلامى و برقرارى یک نظام سیاسى برابر و ازاد پیدا خواهند کرد.
داریوش نیکنام
٢٢ ماه مه ٢٠٠٩