جمهوری اسلامی و خرید و فروش هولناک نوزاد در ایران

جمهوری اسلامی و خرید و فروش هولناک  نوزاد در ایران

آذر کیمیا

  جمهوری اسلامی نه تنها بزرگسالان و سالمندان را به ورته نابودی سوق داده است، بلکه نوزادان را نیز بطور هولناکی  از رده انسان و انسانیت خارج کرده و فروش و بریدن بخشی از بدن  کودکان و نوزادان و معامله مافیا که عمدا به سران  رژیم متکی و وصل هستند،  و ربودن کودک در خیابان و کوچه و پس کوچه ها را، به یک امر روزمره در کشور تبدیل کرده است. حتی آنچنان فلاکت اقتصادی بر ما تحمـیل کرده اند که خود به استقبال رفتار انسانی گام بر میداریم و برای فروش فرزند و نوزاد دلبندمان آگهی پخش میکنیم. این زندگی از هر زندگی جهنمی تر و ضد انسانی تر شده است!، هر روز عمر بیشتر این رژیم منحوس همراه است با فرو رفتن هر چه بیشتر جامعه در یک مناسبات و زندگی اجتماعی غیر انسانی تر!

 برای پیدا کردن سر نخ لازم نیست که خیلی تلاش کنید. در برخی از کیوسک های تلفن های همگانی پایین شهر اگهی زده اند توان نگهداری از فرزندم را ندارم یا فرزند نامشروع با نازلترین قیمت می فروشیم . شاید تا چند وقت پیش اگهی ها ی فروش کبد کلیه و قلب توجه همه را بر می انگیخت اما این روزها اگهی ها نشان از فروش کودک هاست. شرایط بهزیستی برای گرفتن بچه دشوار است .هزاران مانع سر راهت قرار می دهند. زن و مردی که صاحب فرزند نمی شوند به قاچاقچی نوزاد روی می اورند انها هم می گویند هفت میلیون باید واریز کنی تا نوزاد را با شناسنامه سفید تحویل بدم.اشنا هم دارم که اسم تو و همسرت را در شناسنامه وارد کند البته ان هم هزینه دارد.هر وقت خواستی پول واریز کن و منتظر تماس باش.

مگر مادر می تواند این کار را انجام دهد و دل از پاره ی تنش بکندو اقدام به فروشش کند . مشکلات جامعه ما فقر اعتیاد و اسیب های اجتماعی واقعیت دارند.اسیب هایی که باعث می شوند خانواده ای دل از فرزند کنده و او را بفروشد. فروش نوزادان قصه تلخی است که این روزها بیش از هر زمان دیگری شاهد ان در شهر های مختلف ایران هستیم . یکی را پدر و مادر می فروشد دیگری را دلالان که کارشان همین است.دلالان بچه را به زن و مرد می دهند پولش را می گیرد و می رود و به دروغ شناسنامه زن و مرد را می گیرد و بابت این کار هم پول می گیرد ولی از شناسنامه خبری نیست .بعد از مدتها استرس بوسیله واسطه ی دیگری شناسنامه زن و مرد اورده می شود. اغلب نوزادانی که به فروش می رسند معتاد هستند زن و مرد در گیر اعتیاد بچه می شوند بچه شناسنامه ندارد تا اورا به پزشک ببرند تا اعتیادش ترک شود.زن و مرد دوباره مجبور به تماس با واسطه می شوند و او شخص دیگری را در شهر دیگری معرفی می کند با او تماس می گیرند او تقاضای بیست میلیون پول می کند که شناسنامه اماده کند.بعد از هفته ها نه از شناسنامه بچه خبری است نه از شناسنامه خودشان.  مجبور می شوند دوباره تماس بگیرند که حداقل شناسنامه خودشان را بگیرند این همه هزینه کردند بچه شناسنامه ندارد و دستشان به جایی بند نیست اگر بخواهند به قانون مراجعه کنند به جرم بچه دزدی دستگیر خواهند شد، در حالی که همه این کلاهبرداریها زیر سر عاملین و مامورین همین قانون زد انسانی هستش!

 بعد از سالیان و پی گیری و دادگاهی شدن بچه دارای شناسنامه می شود، پدر و مادر خوانده مدام استرس اینکه کسی از فامیل دوست و اشنا به بچه نگویند اینها پدر و مادر تو نیستند. از کی و کجا ما به این درجه رسیدیم . نظام اسلامی جامعه ای را ببار اورده که در آن هر جنایت و دزدی و فسادی امکان ابراز وجود دارد. خود انسانها در نهایت بخشآ به این جنایت و فساد و وحشی گری عادت میگیرند و نظام سیاسی حاکم با سواری گرفتن از آنها هر سیاستی که دوست دارد به اجرا میگذارد.

 در واقع اگر انسان قرون وسطائی و بیمار توانایی کشتن نداشت هیچ رژیم سیاسی نمی توانست جنگ راه بی ندازد، یا ابزار سرکوب و فریب علیه جامعه سازمان بدهد. پس نباید به راحتی از نشانه های فاشیست بودن جامعه ای که زیر سلطه سیستمی فاشیست قرار گرفته بگذریم. افراد این جامعه هستند که تعیین می کنند شرایط سیاسی ان چه مسیری را طی کند.اکثریت با در جا زدن عقب ماندگی بی سوادی خشونت و خود خواهی باعث استقرار رژیم های فاسد و ناسالم می شوند .افراد بیمار یک جامعه قادر به تشخیص قسمت های ناسالم و معیوب اجتماع خود نیستند، چرا که این وجه تاریک اجتماع قسمت بنیادین درونی خود ان هاست. پس بر ایشان دزدی خشونت سلطه گری و اعمالی از این دست غریبه و نا مناسب نیست. افراد جامعه هستند که در ابتدا باید برای داشتن نظام های سیاسی سالم لایق باشند. به بیان دیگر بدون وجود جنبش انسانی و فعال در جامعه سرنوشت جامعه و نظام حاکم را جنبش و انسانهای بیمار گونه و و غرق شده در لجن  و فساد و جنایت بازتولید شده نظام حاکم  زندگی و سرنوشت همه ما را رقم خواهند زد.

از طرفی چون نظام فاشیستی نظامی است که پاداش را نصیب دروغگوها بی رحم ها و سوئ استفاده گران جامعه می کند.صداقت و درستکاری در این جامعه رفتاری است که باعث عدم پیشرفت و بازنده بودن افراد می شود.به نوعی افراد درستکار و فداکار تباه شدگان این سیستم خواهند بودو یا انها نیز پس از شکست های پی در پی به تدریج خود را با شرایط ناسالم وفق داده و جزئی از دیگران می شوند و کم کم می اموزند که این تنها شانس برنده بودن است.

اما این سرنوشت محتوم ما در جامعه ایران نیست! انسانها فداکار پاک و مبارز و صادق بیشمارند! این تنها بودن و پراکندگی ما است که عملژرد انسانها فاسد و جانی و ستمکار وابستیه به نظام حاکم و در سایه نظام فاشیستی جمهوری اسلامی قادر شده اند نه تنها کودک آزادی و فروش تکه تکه بدن نوزادان که هر جنایتی که حتی در دنیائی حیوانات وحسی هم ساهدش نبوده ایم اکنون در ایران شاهد آن هستیم. مر بر نظام جمهوری اسلامی!  ننگ و نفرت بر انسانهای فاسد و قاتل و کودک آزاران پرورش یافته نظام هار سرمایه داری و اسلامی!

 منبع: شماره ١٣٠ نشریه سوسیالیسم امروز

١۵ مرداد ١٣٩٩