مضحکه‌ی انتخابات و ناسیونالیسم ذوق زده‌ی “کرد”

کامیار احمدی

هفته گذشته کردستان شاهد حضور خامنه‌ای بود. رهبر جمهوری توحش اسلامی در شرایط تماما" امنیتی وارد کردستان شد. مناظر حضورش در کردستان همه را به یاد جشنهای ٢۵٠٠ ساله رژیم شاهنشاهی می‌انداخت، البته با این تفاوتها که بجای بچه‌های یونیفرم پوش و پاپیون زده در مدارس سنندج، دانشجوهای دانشگاه افسری بودند با لباس های شخصی و سربندهای ¨یا زهرا¨ و به جای داش آکل‌ها ، انصار ها و بسیجی‌های گردآوری شده از سراسر ایران و …
برای هرآنکه در ایران زندگی می‌کند این خیمه‌شب بازی مدتهاست تکراری  بی‌مزه شده است…

خارج از دلایلی که باعث شد این خیمه شب‌بازی این بار بعد از ٢٠ سال در استان کردستان آن هم قبل از مضحکه انتخابات صورت بگیرد! و خارج از اینکه استقبال مردم از رهبر جنایت ، کشتار و توحش واقعی بود یا غیر واقعی و ساختگی…!  و یا خارج از برخورد و ترس رژیم در ثانیه به ثانیه حضور خامنه‌ای … و  بی اعتمادی رژیم حتی به نیروهای امنیتی خود مقیم در این استان و خلع سلاح کردن آنها و اعلام غیر رسمی به ساکنین این شهر برای خارج نشدنشان از خانه در روز استقبال و غیره… من در این نوشته سعی خواهم کرد به رویکرد ناسیونالیسم به مسئله انتخابات آتی ریاست جمهوری و همچنین به این سفر، بپردازم.

***

¨ناسیونالیسم کرد ¨و رویکرد آن به مضحکه انتخابات :

ناسیونالیسم ¨کرد¨ ، یا در کل ناسیونالیسم همواره واقعیت و ماتریالهای موجود جامعه را برای اثبات موجودیت و بودگی‌اشان تحریف میکند. دست به واژه‌سازی میزند تا واقعیتی تماما دروغین را واقعیت جلوه دهد. احزاب ناسیو نالیست جامعه‌ را بر اساس سیاستهای مقطعی‌اشان تعریف میکنند، تا بتوانند موجودیت خویش را با آن تعبیر کنند. ¨کرد¨بودن یک جامعه و دادن اینچنین هویتی به مردم یک منطقه بعنوان یک فاکتور اساسی تنها امکان حضور این احزاب، در دایره تقسیم قدرت است…. مسئله معیشت مردم هرگز در هیچ دوره ای مسئله این احزاب نیست و نبوده است. چون ماهیتا" ناسیونالیسم خود را اینگونه تعریف نمیکند… یکی از علت‌های وجودی احزاب ناسیونالیستی ¨کرد¨،  برخورد ناسیونالیستی دقیقا" از همین نوع ولی در سطح بزرگتر از جانب حکومت مرکزی بوده است.
 آری میشود نشست و ساعتها از دلایل وجودی ناسیونالیسم و شاخه سنتی و غیر مدرن آن ¨ناسیونالیسم کرد¨ صحبت کرد. اما در اینجا می‌خواهم از افتضاح جدید ناسیونالیسم ¨کرد¨ و احزاب و اقمارش در رابطه با مضحکه انتخابات بنویسم…

ناسیونالیسم ¨کرد ¨را برای بررسی دقیقتر باید در دو کاسه مشخص ریخت:
١-  اپوزسیون و احزاب سیاسی مقیم در اردوگاههای خاک عراق شامل :
حزب دمکرات کردستان ابران هر دو شاخه
حزب کومله زحمتکشان کردستان و شاخه‌هایش ( با رفرم و بی رفرم)
پژاک
و بقیه خرده احزاب دیگر ..
٢ – شبه روشنفکران ¨کرد¨ و سازمانهایشان شامل :
" سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان "
جبهه متحد ¨کرد¨
اتحادیه دانشجویان ¨کرد¨ و سازمانهای دیگر

احزاب ناسیونالیست ¨کرد¨:
احزاب ناسیونالیست ¨کرد¨ با  سرکار آمدن اوباما و چرخش جدی سیاستهای آمریکا در منطقه بخصوص در رابطه با ایران،  آرزوهایشان را برباد رفته می بینند . اینان که با بالاگرفتن فضای جنگی در منطقه و احتمال حمله نظامی آمریکا به ایران خود را آماده کرده بوند تا با کماندوهای آمریکایی و بمبهای ١٠ تنی بمب افکن های B-52 بر سر کردستان ایران خراب شوند ، اکنون با این چرخش سریع سیاست آمریکا و احتمال مذاکره‌اش با رژیم ایران ، این احزاب نیز سریع دارند تغییر سیاست می‌دهند تا بسان تجربه‌ی پر از سازش و مذاکره کردن هایشان بار دیگر از قافله جدا نمانند. این بار دارند رؤیای پای میز مذاکره نشینی، را با رژیم اسلامی در دل می پرورانند.
برای مثال حزب دمکرات کردستان ایران که تاریخش سراسر سازش و مذاکره با رژیم است، قبل از همه به این سو چرخیده و پیش از همه‌ی هم‌کیشان ناسیونالیستش سر صف مذاکره به انتظار نشسته است. اما این دوره بسیار با دوره های قبلی ‌مذاکره کردنشان متفاوت است. رژیم جمهوری اسلامی دیگر این بار تره هم برای این احزاب خرد نمیکند، چه برسد به اینکه با آنها پای میز مذاکره بنشیند و اگر هم قرار باشد با کسی مذاکره کند و یا حداقل کسانی در قدرت سهیم کند، اینان نیستند بلکه کت و شلوار پوشهای ¨کرد¨ مقیم تهران و یا کردستان ایران هستند که خوش خدمت تر و رام ترند. اگر مردم کردستان هم قرار باشد کسانی را وکیل وصی‌اش بشوند، برای مذاکره با قاتلین و شکنجه‌گران جوانانشان، اینان هستند که برای مردم هم وجودشان ملموس‌تر و عینی‌تراست و هم هزار بار از دبیرکل‌های متنوع احزاب ¨کرد¨ باسوادترند و ¨کرد¨ی را هم خوب حرف میزنند ، آقایانی مثل جلالی‌زاده‌ها و رمضان‌زاده‌ها و سهرابی‌ها و ادب‌ها و لهونی‌ها و …
از همین حالا مسابقه ¨پیش بسوی مذاکره¨ با رژیم از سوی احزاب ناسیونالیست آغاز شده است. دفتر سیاسی حزب دمکرات سریع اعلام حمایت ¨مشروط¨!! خود را از کاندیداتوری آقای کروبی اعلام کرده است، گویا ایشان (کروبی) سخنانی در باره با ¨ اقلیت های قومی و مذهبی¨ گفته اند که این آقایان از زبان هیچ رجال حکومتی نشنیده‌اند!!
این اقدام حزب دمکرات  خارج از اینکه یک افتضاح سیاسی است، بیشتر توهین و تحقیر مردمی است که اینان خود را وکیلش معرفی میکند. مردمی که ٣٠ سال‌است در زیر سایه اعدام و شکنجه و هراس زندگی میکنند، زندگی که همین آقای کروبی و سایر هم پالکی‌های دیگرش برای آنها ساخته‌اند. حقارت سیاسی این احزاب دارد بیش از هر دوره ای برای مردم کردستان آشکار میشود.
تمام احزاب ناسیونالیست از با سابقه‌ترین آنها تا بی‌سابقه ترینشان در حال ارسال فرکانسهایی برای سران رژیم توحش و جنایت جمهوری اسلامی هستند،برای مذاکره و سهیم شدن در قدرت اگرچه ناچیز هم باشد… صف احزاب ناسیونالیست برای ساخت و پاخت با رژیم و یا حداقل پیدا کردن روزنه‌ای هرچند کوچک برای این کار، دارد روز به روز طولانی‌تر می شود. فلسفه‌ی وجود
ی اینها هموار همین بوده است. این احزاب در طول تاریخشان همواره از جامعه و خواسته‌های واقعی و رادیکال‌اش عقب‌تر بوده اند و یا به نحوی باید گفت گاها" بخاطر حمایت کردن از سرمایه‌دار ¨کرد¨ و یا ملاها و آخوندهای ¨کرد¨ ، سعی در پایین آوردن توقعات مردم کردستان کرده‌اند حال با هر ابزاری که در اختیار داشته‌اند…
در حال حاضر و در شرایطی که اوضاع اقتصادی ایران در بدترین وضعیت است و سرمایه‌داری ایران به شدت فشار را بر طبقه کارگر ایران وارد نموده است ، در شرایطی که مردم کردستان در فقر و فحشا و اعتیاد و سرکوب و خفقان  و اعدام و سایر نکبتی‌های حاصل از سرمایه‌داری کثیف اسلامی بسر می‌برد،  ¨ناسیونالیسم کرد¨ اجازه پخش اذان ¨سنی¨  را در صدا و سیمای مرکز سنندج توسط خامنه‌ای را یک تحول و امیدواری میداند…
آیا واقعا مشکل مردم کردستان اذان ¨سنی¨است؟!  آیا مشکل مردم کردستان ¨کرد¨ بودن استاندارشان است؟! شاید اینها برای حزب دمکرات مهم باشند، یا برای سرمایه‌دار ¨کرد¨یا فلان ملا و آخوند ¨کرد¨ مهم باشند، ولی اینها هرگز خواسته‌های مردم کردستان نبوده و نیستند… 
  
شبه روشنفکران ¨کرد¨ و سازمانهایشان :
تاریخ حضور این طیف و این ورژن از روشنفکر¨کرد¨ به ٢ خرداد و هم زمان به عروج و تب اصلاحات بر میگردد ، که پس از ٢ سال رشد قارچیشان متوقف شد و  پس از اتمام دوره خاتمی و با آمدن احمدی نژاد ، اجازه‌ی فعالیتشان بازپس گرفته شد، نشریه‌‌هایشان توقیف شدند، نمایندگان مجلسشان در دوره های بعدی نتوانستند وارد مجلس شوند، استاندارها و فرماندارها و بخشدارهایشان با خاتمی از عرصه سیاست خارج شدند و … تمام دستآوردهایشان در طول ٨ سال دولتداری ( کلاسهای آموزش زبان کردی و رقص کردی و هفته‌نامه‌هایشان و …) را تماما از دست دادند.
اما در این دوره و با نزدیک شدن مضحکه‌ی انتخابات فیلشان یاد هندوستان کرده و بار دیگر یادآور دوران طلایی‌شان شده است و امیدوارند بار دیگر در عرصه‌های ناچیز سیاست ایران ،آنهم در محله‌هایشان به اسم رئیس‌شورا و سردبیر روژهه‌لات و بخشدار و … به رسمیت شناخته شوند. از هم اکنون تضرع و التماس‌شان را از رژیم برای بازپس گرفتن مناصب‌شان میتوان دید.
هر روز میتوان با بازکردن پنجره‌های اینترنت دسته گل آب دادن‌های این شبه روشنفکرهای ¨کرد¨ را دید. آقایان رمضان زاده استاندار ¨کرد¨ کردستان در دوره خاتمی و جلالی‌زاده نماینده مجلس دوره ی ششم در گفتگو با رادیو آلمان آنچنان از حضور خامنه ای درکردستان به وجد آمده اند که در پوست خود نمی‌گنحند…
جلالی‌زاده میگوید:¨ باید پرسید تا کنون کدام کرد خواستار تجزیه‌ی کردستان بوده است؟  حتی اپوزیسیون خارج از کشور هم مطالباتش این نیست. مردم زبان و هویت خود را میخواهند. اینکه حقوق شهروندی برابر با دیگران داشته باشند… هیچ کردی خواهان جنگ وخشونت نیست. ما را باید در پستهای اجرایی کشور شرکت دهند و برای توسعه سرمایه گذاری کنند…¨
 عبدالله رمضان زاده می گوید: ¨ این سفر مثبت است چون در ذهنیت مردم اثر مناسب می گذارد و در عمران استان هم موثر خواهد بود. صحبتهای دیروز ایشان هم در مورد حل برخی مشکلات که ممکن بود در منطقه به وجود آید، بسیار کارساز بود …¨
توکلی ( به ظاهر جامعه شناس، اهل سقز) می‌گوید:  ¨برای اولین بار با آمدن ایشان( خامنه‌ای)، از صدا و سیمای کردستان، اذان اهل سنت پخش شد. این مهم بود که گفتند شهدای رسمی کردستان، مظلومتر از مناطق دیگر هستند و ادامه دادند که ما خانواده‌هایی که فردی "ضد انقلاب" را از دست داده‌اند، را نیز داغدار می‌دانیم. ما اینگونه ادبیات را در سی سال گذشته کمتر شنیده‌ایم…¨
اجلال قوامی سخنگوی سازمان حقوق بشر کردستان میگوید:¨ این سازمان به طور مستقل از هیچ نامزدی حمایت نخواهد کرد، اما جبهه متحد کرد و اتحادیه دمکراتیک دانشجویان کرد، در نهایت اعلام خواهند کرد که بین موسوی یا کروبی به کدامیک رای میدهند.¨

این اظهارات کسانی که وکیل و وصی مردم کردستان شده‌اند برای رسیدن به اهداف خود و تامین منافع سرمایه‌دار ¨کرد¨ . اینان نوکران بی جیره و مواجبی هستند که هر روز خود را به شکلی در می‌آورند، نماینده خود خوانده میشود ، نخبگان ¨کرد¨می‌شوند تا هرجور شده خود را پای دروازه‌های قدرت برسانند حال به هر قیمتی که شده…

***
در این اوضاع نابسامان اقتصادی و خالی شدن روز به روز سفره کارگران ، سیل اعدام‌ها و زندان‌هاو جنایتهای رژیم، سرکوب کارگران و دانشجویان و زنان و آزادی خواهان و برابری طلبان… احزاب ناسیونالیست و یا روشنفکران ¨کرد¨ و سازمانهایشان از فرارسیدن مضحکه‌ی انتخابات ذوق زده شده اند که اینبار هم به دنبال منافع خود و سرمایه‌دار¨کرد ¨هستند . اینان هیچگاه بخش اعظم مردم کردستان را نمایندگی نکرده‌اند و نخواهند کرد .
مردم کردستان این لیست طولانی ناسیونالیست ها را که برای سهیم شدن در دولت آینده رژیم توحش اسلامی که به وجد آمده را نماینده خود و مطالبات خود نمی‌داند. مردم کردستان خواسته‌های خود را رادیکال تر و انسانی ترمیداند و می‌شناسد و همواره هم در سخت‌ترین شرایط با وحشیانه‌ترین سرکوب‌ها  مطالبه کرده و هرگز این رژیم را برای برآوره شدن مطالبات‌اش متعارف ندیده و به رسمیت نشناخته و این مطالبات ارائه شده توسط ناسیونالیسم ¨کرد¨را خواسته خود نمی داند.

حزب حکمتیست هرگز در مقابل نا