انتخابات جمهورى اسلامى و فیلم تکرارى حزب دمکرات کردستان

محمد آسنگران

 حزب دمکرات کردستان جناح انشعابی موسوم به جناح ملا عبدلله حسن زاده، اخیرا طی بیانیه ای خوشحالی خود را از طرح کروبی در آستانه "انتخابات"جمهوری اسلامی در مورد "حقوق اقلیتهای قومی – مذهبی" اعلام کرده است. به دنبال اظهارات موسوی در این زمینه آنرا هم به فال نیک گرفته است. به این ترتیب سخنگوی این حزب و دیگر رهبران آن با حمایت و خوشحالی از طرح کروبی به استقبال "انتخابات" جمهوری اسلامی رفته اند.  

 اگر چه تاریخا این حزب با هر ارتجاع و جریان سیاهی ساخته و حاضر به همکاری بوده است، اما اینبار قضیه کمی متفاوت است. متفاوت است زیرا حزب دمکرات و هر دو شاخه اصلی آن در یک تنگنای جدی قرار گرفته اند. به همین دلیل به هر کثافتی چنگ میزنند که شاید راه نجاتی پیدا کنند.  

 واقعیت این است که با شکست نیوکنسرواتیوها در آمریکا و آمدن اوباما دورنمای تکرار اتفاقاتی شبیه عراق و افغانستان در ایران کور شد. مناسبات جمهوری اسلامی و آمریکا وارد فاز تازه ای شد. همین تحولات یک فاکتور جدی در به شکست کشاندن آرزوها و دورنمای ناسیونالیسم کرد بوده است. به دنبال این اتفاق یعنی شکست نیوکنسرواتیها تمام احزاب جنبش ناسیونالیستی کرد و همچنین جریانات عظمت طلب آریایی پرست، همگی وارد فاز دیگری شده و تغییرات قابل توجهی در سیاستشان داده اند.

 این تحولات باعث شده است که احزاب ناسیونالیست حاکم در کردستان عراق مناسبات خودشان را با احزاب برادر، تابع منافع مادی امروز حکومتشان با دولتهای همسایه کنند. طرح خلع سلاح پ.ک.ک و کنفرانس هولیر که فعلا مسکوت مانده است، قرار بود این سیاست را با عجله عملی کند و احزاب ناسیونالیست مسلح اپوزیسیون دولتهای همسایه را کت بسته مورد معامله قرار دهد. در آن کنفرانس قرار بود از این پس احزاب اپوزیسیون نه با زبان اسلحه که با زبان "مدنی" و مذاکره مطالبات خود را با دولتهای مربوطه پیگیری کنند. این کنفرانس که هنوز برگزار نشده و تصمیم نگرفته، سیاستهایش از جانب حزب دمکرات کردستان به اجرا گذاشته شده است. این حزب به استقبال سیاستهایی که قرار بود در آن کنفرانس دیکته شود رفته است.

 استقبال از طرح کروبی تنها بهانه ای برای این امر است. اگر نه رهبران حزب دمکرات بهتر از هر کسی میدانند که این شیخ اهل معجزه نیست. اما راه دیگری را هم جلو روی خود باز نمیبیند. یکی از کادرهای جنبش ناسیونالیستی اخیرا نوشته بود "بهتر است خودمان برویم قبل از اینکه از کردستان عراق اخراج و یا کت بسته تحویلمان بدهند." این گفته ظاهرا خام به نظر میرسد، اما اصل مطلب را در مورد افق و سیاست جریانات ناسیونالیستی بیان میکند.   

 با نگاهی به سیمای کلی جریانات قومی و ناسیونالیستی متوجه میشوید که از فاز رجزخانی و افتخار به قاطعیت بوش و دمکراسی آمریکایی و پیروزی آنها در زیر سایه تانکها و بمبهای "هوشمند"، به فاز دریوزگی رسیده اند. نه تنها احزاب اپوزیسیون ناسیونالیست کرد بلکه احزاب حاکم این جنبش در کردستان عراق هم به همین درد گرفتار شده اند. آنها مجبورند منافعشان اقتضا میکند و ماهیتا نمیتوانند کار دیگری بکنند. بنابر این ناچارند در مقابل ترکیه و جمهوری اسلامی به عجز و لابه پناه ببرند و احزاب اپوزیسیون آنها را که در کردستان عراق مستقر هستند تحت فشار قرار دهند. این احزاب در قدم بعدی در مقابل ناسیونالیستها و جریانات اسلامی حاکم در بغداد که رقیب محسوب میشوند همین سیاست دریوزگی را پیشه خواهند کرد. در چنین شرایطی دورنمایی برای احزاب ناسیونالیست اپوزیسیون جمهوری اسلامی و ترکیه بجز سازش و تسلیم باقی نمیگذارد. استقبال حزب دمکرات کردستان از طرح کروبی نتیجه نادانی و اشتباه تاکتیکی آنها نیست. ماهیت این احزاب همین است نباید انتظار دیگری از آنها داشت.   

 با نگاهی به تاریخ پیشینیان این احزاب، امروز ما باز هم شاهد تکرار فیلمی هستیم که تا کنون بارها آنرا دیده ایم. این فیلم خسته کننده تفاوتش فقط این است که هر بار پرسناژها و زمان اتفاقات صحنه ها تغییر کرده ولی داستان و فلسفه آن یکی است. نگاهی به سرنوشت رهبران و احزاب جنبش ناسیونالیستی کرد در دوره های گذشته یاد آور همین سیاست امروز حزب دمکرات و دیگر احزاب ناسیونالیستی در کردستان است. جنبش شیخ محمود در سلیمانیه و جنبش سمکو و پایان تحقیر آمیز آنها، جنبش قاضی محمد و شکست سریع و بدون مقاومت آن، جنبش بارزانی و معامله محمدرضا پهلوی و صدام حسین برای ختم آن، و داستان تکراری امروز و احزاب کنونی، همگی از بی کفایتی و بی لیاقتی و فئودال مسلکی و کوته بینی رهبران این جنبش و ماهیت بیگانه بودن آنها با مطالبات مردم سخن میگویند.

 در دوره حاضر هم تکرار همان داستانهای تراژیک خسته کننده و امروزه کمدی و تمسخر آمیز قابل مشاهده است. حزب دمکرات کردستان ایران شاخه هجری قبل از جناح حسن زاده با تشکیل دادن "اتحادیه ملاهای کرد" "تغییر" نوع نگاه خودش را به جمهوری اسلامی به نمایش گذاشت. اخیرا جناح انشعابی از این حزب یعنی "حزب دمکرات کردستان" موسوم به جناح عبدلله حسن زاده با حمایت خود از طرح کروبی در مورد "حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی" سرعت بیشتری برای نزدیک شدن به جمهوری اسلامی از خود نشان داده و اعلام کرده است که از طرح کروبی استقبال میکند.  

 این سنت قدیمی و دیرینه ای در حزب دمکرات کردستان ایران و همه احزاب جنبش ناسیونالیستی بوده است و پیشینیان این حزب هم همین سیاست را در قبال جمهوری اسلامی بکار برده اند. اگر چه شکست این سیاستها تا کنون باعث بی اعتباری بیش از پیش این حزب شده است اما حزب دمکرات برای نجات خود راه دیگری را سراغ ندارد. مخصوصا با توجه به مناسبات احزاب حاکم در کردستان عراق با جمهوری اسلامی، و زمزمه های خلع سلاح احزاب مسلح اپوزیسیون ایرانی مستقر در کردستان عراق و دورنمای تاری
ک زندگی اردوگاهی آنها در کردستان عراق، این روند نزدیکی به جمهوری اسلامی در میان احزاب دمکرات را تشدید کرده است.  

 از نظر ما کمونیستها، حزب دمکرات با این سیاست به هر دلیلی که آنرا اتخاذ کرده باشد، عاقبتی بجز شکست و بی اعتباری بیشتر در انتظارش نیست. اینرا حتی اگر نخواهیم فقط با تحلیل و منطق مستدل کنیم، تجربه گذشته، مناسبات این حزب با جمهوری اسلامی و سیاست رهبرای این حزب در قبال سیاستهای جمهوری اسلامی همین را ثابت میکند. برای اثبات این مدعا نگاهی مختصر به اوایل استقرار جمهوری اسلامی و قدرتگیری خمینی و سیاست حزب دمکرات بیندازیم:

 قاسملو: رهبریت قاطع امام خمینی برای خلق کرد و ملت ایران مورد تایید بوده و هست و خلق کرد همیشه و هر وقت و هر زمان از دستورات سازنده امام پیروی کرده و خواهد کرد. کیهان١۵/١٠/١٣۵٨)  

 پیام کنگره حزب دمکرات کردستان به امام خمینی

 مهاباد – کنگره چهارم حزب دمکرات کردستان که اخیرا در مهاباد شروع به کار کرده، پیامی به امام خمینی مخابره کرده است در این پیام، نمایندگان حزب دمکرات کردستان، آرزوی رفع کسالت هر چه زودتر رهبر انفلاب اسلامی ایران راکرده‌اند. متن پیام از این قرار است:

 در این لحظات که در شرایطی آزاد ودر آرامش ونظمی مطلوب، کنگره چهارم حزب دمکرات کردستان ایران، در شهر مهاباد برگزار می‏شود، اعضا ونمایند گان حزب آرزو دارند هرچه زودترکسالت رهبر انقلاب برطرف گردد و امیدواریم بار دیگر ایشان رادر میان خود وسایر برادران وخواهران مسلمان ببینیم واز هدایت ورهبری انقلابی ایشان بهرمند باشیم. انقلاب ایران که نتیجه رهبری قاطعانه امام خمینی وفداکاریهای بیدریغ همه خلق ایران بوده، ثمرات عظیمی به بار آورده است. این انقلاب با ابعاد وسیع، باید متمضن خیر و برکت برای همه خلقها و همه نهضتها در داخل و خارج ایران باشد.امام خمینی با رهبری‏های خردمندانه وپیام تاریخی ٢۶ آبان ماه، به جنگ ناخاسته کردستان پایان داد ونورامیددر دلها بوجود آورد. در این پیام تاریخی که کنگره چهارم حزب دمکرات کردستان ایران برای آن ارزش قائل است، به صراحت، به رفع ستم‏های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی اشاره شده است: بعد از صدور این پیام، تصور می‏رفت که مشکل حقوق ملی خلق کرد حل وفصل شود، اما متاسفانه عدم قاطعیت مسوولین امور وامر انتخابات ریاست جمهوری باعث شد که در اجرای دستور کوتاهی شود. ما حاضران در این کنگره تاریخی، از امام انتظار داریم یک بار دیگر از مسوولین امور برای حل نهایی مساله کردستان دستورات موقت صادر فرمایید. رفع این مشکل، مسلماً یکی از دستاوردهای انقلاب ایران خواهد بود و صفوف مارا برای مبارزه قاطع‌تر با امپریالیسم آمریکا ودشمنان انقلاب اسلامی ایران، فشرده‌تر خواهد ساخت. در کنگره چهارم حزب ما، رهبری امام خمینی به عنوان بزرگترین عامل پیروزی مورد تایید قرار گرفته است. در این کنگره عظیم که نمایندگان اکثریت ساکنان کردستان حضور دارند، برنامه‌ای بتصویب رسیده است که بر ادامه انقلاب ایران به رهبری امام خمینی صحه گذاشته است. پشتیبانی بیدریغ از انقلاب عظیم ایران که به اعتقاد ما خلق کرد در آن به حق خودمختاری خواهد رسید به عنوان وظیفه اساسی حزب دمکرات کردستان ایران مورد تایید قرار گرفته است. نمایندگان حزب ما یکبار دیگر به امام خمینی و همه خلق‌های ایران اطمینان می‏دهند که تا آخرین نفس، در راه وحدت کشور جمهوری اسلامی ایران به مبارزه با امپریالیسم ودشمنان جمهوری اسلامی ایران ادامه خواهند داد پیروز باد مبارزه ضد امپریالیستی خلق‌های ایران. برقرار باد اتحاد بر اساس حقوق متساوی کنگره چهارم حزب دمکرات کردستان ایران.دکتر عبدالرحمان قاسملو(اطلاعات٣/١٢/١٣۵٨)

 حزب دمکرات کردستان ایران این سیاست را کم و بیش در قبال رفسنجانی و خاتمی و انتخابات شوراهای اسلامی هم ادامه داده و اکنون نوبت کروبی است. قبلا با همین سیاست به مذاکره مخفی با عوامل رفسنجانی دل خوش کردند در وین پایتخت اتریش به جای همتای مذاکره کننده تروریستها را سراغ قاسملو فرستادند. بعد از ترور قاسملو  این حزب باز هم رهبرانش را با همین توهم به برلین فرستاد و جنایت میکونوس اتفاق افتاد، که شرفکندی و همراهانش قربانی شدند. این سیاستها تا کنون بی اعتباری و غیر قابل اعتماد بودن این حزب و رهبرانش را بیش از پیش برای جنبش ناسیونالیستی به اثبات رسانده است.

 این بار هم سرنوشتی به جز آنچه تا کنون عاید این حزب شده است عایدش نخواهد شد.

 اما آنچه مردم حق طلب کردستان و چپ باید به آن توجه کنند این است که این حزب و جنبش ناسیونالیستی را باید بیش از پیش افشا و منزوی کنند. به حکم تحولات تاریخی و تجربیاتی که در گذشته در جامعه رخ داده است مردم کردستان فقط با تقویت جنبش سوسیالیستی میتوانند به اهداف خود برسند. نماینده سیاسی و تحزب یافته این جنبش امروز حزب کمونیست کارگری ایران است. برای رهایی و برپایی یک جامعه آزاد و مرفه در قدم اول باید با اتکا به این حزب جمهوری اسلامی و همه جناحهایش را از سر راه خود برداریم. سرنگونی جمهوری اسلامی یک قدم مهم و اولین قدم در این راه است. مضحکه انتخابات و جنگ جناحهای رژیم اسلامی معنیش برای مردم و جنبش سوسیالیستی تقویت صف خود و خراب کردن این شو سیاسی بر سر گردانندگانش است.  

 حزب دمکرات با این سیاستهای ارتجاعی خود
را در مقابل مردم قرار میدهد و مردم هم باید با قاطعیت جواب این ارتجاع محلی را بدهند. مبارزه انتخاباتی جناحهای رژیم اسلامی اگر برای حزب دمکرات این معنی را میدهد که برای خودش کلاهی بدوزد و با جناحی بسازد برای مردم فرصتی است که همه جناحهای رژیم اسلامی را مورد تعرض قرار دهند و برای سرنگونی آن به میدان بیایند.