دو نوشته

تاریخ انتشار : ۲۷٫۰۷٫۲۰۲۰
در سالگرد آخرین جنگ !
hoshyaresmaeil2017@hotmail.com
عملیات فروغ جاویدان یا به تعبیر حکومت اسلامی مرصاد ، نام نبردی است که در ابتدای مرداد ۱۳۶۷ توسط سازمان مجاهدین خلق ایران یک هفته بعد از پذیرش آتش بس جنگ ایران و عراق ، انجام شد . فرماندهی بالای حکومت اسلامی در این عملیات بر عهده رفسنجانی با ستاد اجرایی صیاد شیرازی بود و فرماندهی مجاهدین خلق در این ماجرا بر عهده مسعود رجوی بود.

پس از۴ شبانه روزدرگیری در نهایت نیروهای حکومت اسلامی ایران بر سازمان مجاهدین خلق پیروز شدند . حدود ۱۵۰۰ نفر از نیروهای مجاهدین کشته شدند …

حکومت اسلامی ایران بعد از پیروزی موجی از قتل عام زندانیان سیاسی را جهت انتقامی دینی آغاز کرد . فروغ جاویدان سومین و آخرین جنگ نیمه کلاسیک سازمان مجاهدین خلق ایران با حکومت اسلامی بعد از عملیات آفتاب و چلچلراغ محسوب میشود .

عملیات فروغ جاویدان آخرین جنگ جدی بود که مجاهدین اجازه یافتند در کادر استراتژی جنگ مسلحانه از خاک عراق انجام دهند . این آخرین نقطه صفحه آخر جنگ مسلحانه هم بود . بعد از آن و تا زمان سقوط صدام و خلع سلاح مجاهدین توسط آمریکا هیچ عملی جدی انجام نشد . تمام کارهای ایذایی در طول این سالها به منظور باز کردن راهی جهت عملی جدی بود که آن هم نشد …

درطی عملیات فروغ جاویدن یا مرصاد ، شهرهای قصر شیرین، سرپل ذهاب، کرند غرب واسلام‌آباد غرب به تصرف نیروهای مجاهدین در آمد و نهایتا در تنگه چهارزبر کرمانشاه متوقف شدند .

رفسنجانی که بالای فرماندهی عملیات مرصاد نشسته بود گفت : آنها به هر قیمتی نباید به کرمانشاه برسند …

بنا به اطلاعات غیر رسمی برنامه مجاهدین این بود که خودشان را به کرمانشاه برسانند و بعد از تصرف مرکز استان در آنجا رسما اعلام دولت موقت کنند و بعد به عنوان دولت از دولت عراق درخواست کمک کنند … عراق اول دولت موقت مربوطه را به رسمییت میشناخت و بعد میتوانست با تمام توانش جهت کمک به دولت موقت مجاهدین وارد شود …

نمیدانم رفسنجانی به شکلی غریزی خطر را حس کرده بود یا خبر داشت قرار است چه شود ؟

در دوران پسا فروغ ، مسعود رجوی در نشستی صراحتا گفت حتی اگر راهی برای عملیات بزرگ سرنگونی از عراق باز نشود ، حضور ما یعنی قفل بزرگی بر شرایط سیاسی خاورمیانه و ایران … قفل بزرگی که فقط توسط پتک ارتش آمریکا شکسته شد . شاید مجاهدین در محاسباتشان همین را نتوانستند تشخیص دهند که آمریکا وارد خاورمیانه میشود و افسار امورات را خودش به دست میگیرد …

دهه ۱۳۶۰ یکی از وقایع جهانی بسته شدن شکاف جنگ سرد بین غرب و شرق بود . آن زمانها خمینی هنوز زنده بود . البته امام اساسا آی کیوی لازم برای فهم وقایع جهانی را نداشت ولی وقتی به اطلاعش رساندند که شوروی پرچم سفید را بالا برده است … سریع گفت قلم و کاغذ آوردند و نامه ایی تاریخی نوشت به گورباچف و گفت : اسلام از کمونیست بهتر است ، اتوبوس از مینی بوس بزرگتر است و لیکن اسلام بیاور تا رستگار شوی …

در هنگامه بسته شدن شکاف جنگ جهانی سرد بین غرب وشرق در دهه ۱۳۶۰ ، همه ما توهمی زده بودیم و تئوری های مجاهد را باور کرده بودیم که بعد از بسته شدن شکاف بین شرق و غرب ، تفکر و عملکرد مجاهدین مرکز دیالتیک جهان میشود ، چون دنیای غیر دیالکتیکی اساسا معنا ندارد …

این توهم ازهر مخدری مخربیتر بود…

۲۷٫۰۷٫۲۰۲۰
اسماعیل هوشیار

+++

تاریخ انتشار : ۲۶٫۰۷٫۲۰۲۰
غولهای مدرن !
hoshyaresmaeil2017@hotmail.com

رسانه حکومتی تابناک نوشت: شاید باورتان نشود، اما روز گذشته یک دام پزشک و رزیدنت دانشگاه فردوسی در صفحه شخصی اش از آدم‌هایی نوشت که برای زیباتر شدن چشم و گوش حیوانات شان به سراغ کلینیک‌های دام پزشکی می‌روند و حیوانات زبان بسته را به تیغ جراحی می‌سپارند تا ظاهر و حتی صدایش را تغییر و با همین حیوان هم پیش دیگران خودی نشان بدهند…

این همان جامعه ایی است که شاملو و فروغ و نیما را هم تربیت میکرد … فیلسوفانی نظیر ابن سینا، سهروردی … مهد شعر و ادبیات ، فلسفه…

جامعه ایی که تجربه بدی دارد در داشتن نقش مستقیم در تحولات سیاسی اجتماعی …
سرکوب خونین جنبش ۱۳۸۸ که فقط تاثیرات موقتی نداشت . کهریزک ، قتل ندا جلوی چشم دنیا… سالها بعد در آبان هم آمد نقشی داشته باشد و هر بار که آمد به میدان … جهان مسلط یا کنار حکومت اسلامی رسما ایستاد و یا مثل آبان ساکت ماند و ناظر سلاخی مردم معترض بود که باز هم یعنی ماندن کنار حکومت…

این جامعه در برابر سرکوب و حجم مشکلات جلوی چشمش خودش را سرگرم حرکات پوشالی میکند تا به شکلی تصنعی بحران هویت خودش را با هویت های کاذب بپوشاند .

جامعه ایرانی که نوک پیکان تیر ادبیات جهان بود ، حالا زیر سایه دین اسلام یا دنبال زنده ماندن و نان شب است و یا میداند هویت انسانی قیمت سختی دارد وکلا بی خیال میشود و میرود دنبال سگ و مار و سوسمار…

البته حاکمان فعلی در ایران نیم قرن تلاش کردند تا فرهنگ دینی را جا بزنند الگوهایش هم عبدالکریم سروش ، خمینی و سلیمانی و مرتجیعن دینی دیگر شد…ولی نشد ، نمیشود ، هزار سال هم باشند نمیشود …

در طول قرن گذشته طلوع غولهای ادبی در دنیا یک اتفاق نبود . عمده کشورهای دیکتاتور زده موسوم به جهان سوم سرآمد غولهای ادبیات جهان بود ظاهرا اینطور مینمود که زیر سایه فرهنگ دیکتاتوری شبیه به استالین غولهای ادبی بالجبار خلق میشدند . اما در دیگر جغرافیای جهان دموکراتیک هم انگار دوران و فصل این خلقت هماهنگ بود و حالا غروبشان هم لاجرم هماهنگ است …

ارنست همینگوی ، ایوان تورگینیف” ، مارسل پروست” ، ژان پل سارتر ، گابریل گارسیا ، شاملو ، فروغ فروخزاد ، آدلاین ویرجینیا وولف ، صادق هدایت ، نیمایوشیج ، خورخه لوئیس بورخس ، فرانتس کافکا ، تولستوی ، داستایوفسکی ، و خیلی های دیگر…
قرن ۲۱ قرن غولهای مدرن است .غول مدرن یعنی اول پولساز باشد مثل نویسنده هری پاتر…

به قول داستایوفسکی : کسی که به خودش دروغ می‌گوید و به دروغ خودش گوش می‌دهد، کارش به جایی خواهد رسید که هیچ حقیقتی را نه از خودش و نه از دیگران تشخیص نخواهد داد!

قرن ۲۱ چه قرن سنگینی برای نسل ما شد .

۲۶٫۰۷٫۲۰۲۰
اسماعیل هوشیار