انقلاب کارگری و
بلانکیسم بحث “حزب و جامعه” منصور حکمت
اگر منصور حکمت زنده میماند ، نه بعد از این همه سال بلکه در همان سالهای اول بعد بحث حزب و جامعه اش خود نقاد این نظر غلطش میشد . سیاست و زندگی این فرصت را از او گرفت . سیاست دچار اشتباهش کرد و مرگ نگذاشت که آن اشتباه را تصحیح کند .
بحث قیام و ملزومات آن از دیدگاه مارکسیستی روشن است . قیام سوسیالیستی و ضرورت شرکت و رهبری طبقۀ کارگر در آن .
جمله ای از یک مصاحبۀ منصورحکمت را با نشریه ای که همزمان با بحث حزب و جامعه منتشر شد در اینجا میآورم . این جمله لپ اصلی بحث منصور حکمت بود .
منصورحکمت:
” خب این طور که شما مىگوئید این سه میلیون نفر کشته میشوند. اما واقعیت این است که عالم سیاست، عالم فعالین سیاسى است بیشتر.اگر این سه میلیون نفر جمع شوند و کارى بکنند که حکومت به دست یک حزب سوسیالیستى مثل ما بیفتد، قوانین ما و نظامى که از فردایش برقرار میکنیم باعث میىشود که طبقه کارگر بیاید و از حکومتش دفاع بکند .”
خیلی روشن جمله نشان میدهد که در حکومتی که قرار بوده برقرار شود ، بدون دخالت و شرکت طبقۀ کارگر بوده است .
این بحث با مبانی اصلی مارکسیسم در مورد قیام و انقلاب کارگری جور در نمیآید و صد در صد مغایر با آن است .و بلانکیسم جوهر اصلی آن است .
لنین میگوید :
“برای آنکه قیام کامیاب باشد، باید نه بر توطئه و بر حزب، بلکه بر طبقه پیشرو استوار باشد. این اولا” …”
مارکسیسم و قیام” لنین
وانگلس در سال ۱۸۷۴ تفاوتهاى اساسى بین مارکسیسم و بلانکیسم را اینگونه توضیح داد :
“از برداشت بلانکى نسبت به هر انقلابى به مثابه حمله غافلگیرانه اقلیتى انقلابى این نتیجه طبیعى را میتوان گرفت، که پس از پیروزى چنین انقلابى، الزاما باید دیکتاتورى حاکم شود؛ منتها نه دیکتاتورى همۀ طبقه انقلابى یعنى پرولتاریا، بلکه دیکتاتورى گروه کوچکى که کودتا را به ثمر رسانده است و در ضمن خود نیز پیشاپیش تحت دیکتاتورى یک فرد یا افراد قلیلى سازمانیافته است . “
برنامۀ کمونارهای بلانکیست فراری . انگلس
بهروز شادیمقدم
۲۰٫۷٫۲۰۲۰