نقد فرقه مجاهد

(بخش پنجم)

مصاحبه با شمه صلواتی و اسماعیل  هوشیار

از: سعید صالحی نیا

Salehinia@aol.com

۱۲ می ۲۰۰۹

مقدمه:

در چهار بخش گذشته بحثهای نقد مجاهد تلاش ما بر این بود که ماجرای فرقه مجاهد را در دیالوگ با یکی از اعضای سابفش مورد بررسی قرار دهیم. دوست ما اسماعیل هوشیار که سالها در اروگاه اشرف بدنبال این فرقه زندگیش و آرزوهایش را سوزاند و بعد بخاطر سر زدن از دنباله روی از این فرقه و باز گشت به ایران تحت حکومت رژیم اسلامی ، طعم زندان تیف را سالها به جان خرید، در این سری بحثها به ما کمک کرد که از زاویه دید فردی و شخصیش، بیشتر و از نزدیکتر این فرقه را بشناسیم.

رفیق عزیزم، شمه صلواتی از کادرهای پر افتخار حزب کمونیست کارگری ایران، شاعر انقلاب و سردبیر نشریه رها، هم با دنبال کردن بحثهای ما، اعلام آمادگی کرد تا در این بحثها شرکت کند. امید من اینست که در حد توان ما این بحثها بتواند نا گفته های این فرقه را آنهم از دیدگاه کمونیزم کارگری و موضع انقلابی، سوسیالیستی و آزادیخواهانه در معرض خواننده قرار دهد.

همانطور که گفتم، نقد این فرقه وقتی تمام و کمال انجام گیرد، نه تنها نسل نو را بیشتر با این جریان فرقه ای آشنا می کند بلکه پاد زهری می سازد که گرایش فرقه ای و تفکر فرقه ای در هر شکلش سریعتر مورد شناسائی قرار گیرد و طرد شود.

همانطور که خوانندگان مطلع هستند، اخیرا این فرقه بدنبال اعلام موضع حزب ما مبنی بر بیرون کشیدن ساکنین اشرف از بیابانهای عراق و انتقال آنها به کشور های امن، به لجن پراکنی به مسئول فدراسیون پناهندگان(رفیق فرشاد حسینی) پرداخت. سنتی که رهبری این فرقه به سیاست و اپوزسیون و فرهنگ سیاسی طی چند دهه اخیر تحمیل کرده و آن اینست که مخالف را اگر نمی شود با منطق به در کرد، با لجن پراکنی و "عامل رژیم خواندن" و پرونده سازی به سکوت وا داشت.

این فرقه از همه واقعیات زمانه اش کنده شده. رهبریش درون توهماتش آنقدر اسیر است که بارها و بارها خودش را در "معرکه کربلا" می بیند و خودش را با "حضرت عباس" یکی می گیرد!

بخش پنجم این دیالوگ بیشتر روی تاثیر تاکتیکهای زیانبار رهبری این فرقه روی عکس العملهای خشونت بار رژیم اسلامی تاکیید دارد.

این بحث بسیار مهمی است که برای همه سازماندهان انقلابی و سرنگونی طلب رژیم اسلامی مفید خواهد بود.

این سوال مرکزی که چه روشهای مبارزاتی را باید طراحی کرد که با اجتماعی کردن مبارزه اجتماعی، توان ماشین خشونت رژیم را گرفت و خنثی کرد؟

پروژه های کمونیزم کارگری در طی سالهای گذشته ، با الهام از تجربه خود مردم، زمینه هائی مثل فستیوال آدم برفی، گرد همائیهای کارگری و دانشجوئی، شرکت در جشنهای خیابانی،….همه و همه بر این اصل استوار شده که به عنصر مبارزه، عده ای معدود و برگزیده که در خانه های تیمی جمع شوند، دادگاه خلقی تشکیل دهند و اعدام "انقلابی" کنند، استوار نیست.

تازاندن مردم به بکار گیری خشونت و کشتار، در مقابل رژیمی که تا دندان مسلح است، بهترین ابزار گسترش خشونت را می سازد. تداوم خشونت هم بالطبع آن اکثریتی که "انقلابی حرفه ای نیستند" ولی موتور محرکه واقعی هر انقلابی هستند به پس می راند.

از خوانندگان عزیز مجدد می خواهم در بحثهای ما شرکت کنند و به رشد و تعمیق بحث کمک نمایند.

به متن مصاحیه توجه نمائید:

سعید صالحی نیا:

رفیق شمه صلواتی،

ضمن تشکر از شما برای شرکت در این بحث سه جانبه، مقدمتا از شما خواهش می کنم توضیح دهید که چرا از دید شما نقد فرقه مجاهد بخصوص از دیدگاه کمونیزم کارگری لازم است؟

شمه صلواتی:

قبل ازهرچیزبایدازشماتشکرکنم که مرادراین دیالوگ دخیل کردی.قطعا برای شما هم روشن است که سازمان مجاهدین  شکلی دیگری از نوع حکومت جمهوری اسلامی است بااین تفاوت که جمهوری اسلامی درقدرت است وسازمان مجاهدین  دراپوزیسیون. نقدفرقه مجاهدین براساس همین ضرورت است.سازمان مجاهدین یک سازمان اسلامی است واساس اسلام برتبعیض بناشده است.سازمان مجاهدین،سازمانی درخود،فرقه ای وبسته است.بینیادش براساس ریاودروغ سرهم بندی شده است.چراکه خودمذهب هم برریاو دورغ استواراست.هیچ گونه معیار انسانی درتفکرمجاهدین دیده نمیشود.سازمانی ماجراجووغیرمسئول است.جداازاینها آلت دست حکومتهای ارتجاعیست وازلحاظ ایدئولوژیک یک فرقه من درآوردی واگرتغیر وتحولاتی درایران پیش آیداین سازمان دربرابرهرحرکت پیش رومیایستادوسرکوب میکندوتا به حال هرگونه انتقادراباتهمت زدن وعوامل رژیم آخوندی پاسخ گفته اند.از لحاظ بدنه تشکیلاتی  فوق العاده ارتجاعی وغیردموکراتیک ومتشکل شدازآدمهای قدرت طلب ونابخردوعوام اند.

سعید صالحی نیا:

رفیق شمه،

در مقاله خود که در سایتتان و چند سایت دیگر منتشر شده، روی بحثی مهم خم شدید که می خواستم بیشتر باز کنید. شما فرمودید که نحوه برخورد فرقه مجاهد در گسترش خشونت رژیم اسلامی موثر بوده. عده ای این بحث مهم را "دفاع از جنایات رژیم" می دانند. این خودش خیلی شجاعت می خواهد که ما بیائیم پدیده خشونت سیاسی در ایران را بین رژیم اسلامی و ما به ازایش در اپوزسیون یعنی فرقه مجاهد شریک ببینیم. لطفا بیشتر در این مورد توضیح دهید.

شمه صلواتی :

بلی همین طوراست وبعضی ازسایتهاازچاپ آن خوداری کردندو بعضی ازسایتهای دیگرنیزازآن استقبال کردند. 

امااگرمابپذیریم یااگربخواهیم براساس یک مصلحت سیاسی  پیش برویم،علیرغم میل ماحقیقت کم رنگ نمیشود.چراکه حقیقت درتاریخ ثبت شده است وحقیقتهای تاریخی رااگرکتمان کرد تاثیری درحقانیت تاریخ نخواهد داشت.ماکمونیستیم.کارماترویج  وتبلغ حقانیت یک مبارزه طبقاتی است.این که سازمان مجاهدین باحرکتهای نظامی نابجا جمهوری  اسلامی راتقویت کردوبه آن انسجام بخشیدیک حقیقت است.نه تحریف یک روایت.مانبایدپراتیک سازمان فرقه ای مجاهدراوبامصلحت سی