ما از کشوری میاییم

لیلا سلطان پناه

ما از کشوری میاییم  که شاعرانش قبل از سرودن شعر استخاره میکنند.

ما از کشوری میاییم که نقاشانش رنگ سبز را در پستوی خانه پنهان کرده وبا رنگ سرخ دیوارهای شهر را به خون میکشند.

از کشوری می اییم که پیرانش حسرت خور و جوانانش بین طلوع سوخته شرق و رنگین کمان مغرب چشمانشان در تلاطم است و زنانش را خرگوش وار در سوراخی وادرا به بقای نسل میکنند. از کشوری که اگر روزی تنی را بر دار نکنند آن روز درخت ایمان بی بار است. ومومنانش آنقدر با ایمانند و مرده پرست که ترا زنده زنده در خاک میکنند. 

از کشوری که عکس دیگران را در ماه دیدن سراب و عکس ماه را در آب دیدن گناه. ما از کشوری میاییم که تزویر را در جام زرین ریخته و با زور به تو می نوشانند تا  در ابدیت پاک و منزه باشی.

ازکشوری هستیم که کارگرانش خسته ورنجور در پی لقمه نانی،اربان کار هم در در عیش وناز.

از کشوری می آییم که یکی از درد گرسنگی به خود می پیچد،دیگری از فرط سیری دل درد میگیرد.

از کشوری می آییم که به جای تامین و سیر کردن مردم خویش،بودجه دیگر کشورها تامین میشود.دانشجویان ما برای تهیه شهریه تحصیلی خویش از رفتن به دانشگاه انصراف،ولی بودجه تحصیلی دانشجویان دیگر کشورها تامین میشود. پدری که ار فراهم کردن شهریه تحصیلی دخترش معذور میماند،دختر خود کشی میکند.

ما از کشوری هستیم که به ما به عنوان جنسی دیگر مینگرند،بعنوان یک موجود مصرف کننده، موجودی که با تمام خواسته ها و آرزوها با تمام احساسات ظریف ،لطیف و زیباییهای خاص  خویش هر زمان مورد خشونت،آزار ،ظلم وبی اعتنایی قرار گرفته ایم.

آنانی که حکم به بی عدالتی علیه زن داده و میدهند زاده وپرورده دست همین زن هستند.  آیا این جنس دیگر به عنوان یک انسان حق زندگی عاری از توهم ،وحشت و آزادی همچون جنس مخالف خویش را ندارد؟

سکوت سرشار از ناگفته هاست،ولی زمان أن رسیده که این سکوت را بشکنیم و فریاد بزنیم و گفتنیهای که سالهاست در دلها انباشته شده به صدا بیایند وخودی نشان دهند. ما زنان در برابر آزادی و حق مسلم خویش سکوت کرده ایم،هر چند مهر سکوت به لبای خیلی  از آزادیخواهان نهاده شده و صدای فریاد آنها را در پشت میله های آهنین خفه کرده اند.

هر چند ما زنان در گرفتن حق خویش اهمال کرده ایم ولی با ید به گوش برسانیم که من یک زنم ،یک انسان با تمام حق و حقوق انسانی برابرو با تمام وجود در برابر ناملایمات ایستاد. و باید بگوییم من از جنس دوم نیستم من یک زنم،یک زن که در همه زمینه ها در تمام اعصار  یار و یاور مرد بوده و همیشه زن بوده که مورد ظلم وستم قرار گرفته  است.

ما از کشوری می آییم که بر پایه سنتها و عقاید خاص در حق زن تصمیم گرفته شده ،و به زور وادار به انجام خیلی از ناخواسته ها شده ایم . پس وقت آن است که برای گرفتن حق مسلم خویش در راه آزادی قدم نهاد و به دنیا اثبات شود که وجود زن باعث ثبات و بقای نسل بشری است.