مبارزان کمونیست باید انتخاب کند، قطب چپ یا قطب کمونیستی کدامیک؟ / اسد گلچینی – بهرام مدرسی

مبارزان کمونیست باید انتخاب کند، قطب چپ یا قطب کمونیستی کدامیک؟

مجید حسینی و اعضای دیگری در جمع مبارزان کمونیست اخیرا و بعد از مباحثاتی با تعدادی از کادرهای کومه له و حزب کمونیست ایران باز هم اعلام کرده اند که:

“چرا یک سال پیش برای کار مشترک با کومه له و دیگر احزاب اقدام کردیم؟ در جواب باید بگوئیم که  اگر همین الان کومه‌له حاضر به قبول همکاری با ما و دیگر احزاب چپ در کردستان حول پلاتفرم معین سیاسی و عملی و نه کاغذی و فرمال، برای ایجاد قطب چپ در کردستان گردد حاضر به نشست برای رسیدن به چنین توافقی با این سازمان هستیم”.

فعالیت برای ایجاد “قطب چپ”در کردستان یکی از مسایل مورد علاقه جمع مبارزان کمونیست است و همانطور که تاکید میکنند از پیشگامان این تلاش بوده اند. نگرانی از به راست چرخیدن بیشتر کومه له ظاهرا دلنگرانی این جمع و تعداد بیشتری از احزاب و گروه های مختلف بوده است. هر کدام به نحوی این نگرانی را داشته و دارند. اینها میخواهند  در برابر قطب راست در جامعه قطب  چپ تقویت شود و بهمین دلیل در کومه له با چراغ قوه دنبال  برجسته کردن عنصر چپ هستند، غافل از اینکه حتی  منتقدین درون خود کومه له مدتهاست که از تلاش برای این اکتشافات خسته شده اند.

درهر بر آمدی این  موضوع بلافاصله به امرمهمی تبدیل میشود ومساله به مساله ائتلاف و اتحاد  با آن چپ مورد نظرشان در کومه له متوصل میشوند؛ برای کومه له اما  جمع کردن همه فعالین سیاسی از جمله فعالین با سابقه ی کمونیستی در کردستان زیر چتر خود یعنی زیر چتر یک سازمان ناسیونالیستی با سابقه پیشین کمونیستی و حضور در صحنه سیاست و سودجویی از آن مساله اصلی است. کومه له همه این ها را در چند سال گذشته بخوبی به بازی گرفته است، بعضا موفق و بعضا ناموفق بوده است. میگوییم به بازی گرفتن دیگران چون بدیهی است که کومه له و ما مشخصا کومه له را میگوییم چرا که واقعیت خارجی که تابلوی حزب کمونیست ایران را توضیح دهد وجود ندارد. حزب کمونیست ایران تابلوی یک سازمان ناسیونالیستی بنام کومه له است که  در خدمت به  همین چپ خواندن کومه له هنوز بالا نگه داشته میشود.

کومه له هیچ گاه و هیچ زمانی حاضر به تداعی شدن با اشخاص و احزابی از کمونیسم کارگری نبوده و نیست، مگر اینکه فایده ای برایش داشته باشد. ما قبلا در نوشته های متعددی که در سایت  (www.dar-rah.com) قابل رجوع هستند، به این امر پرداخته ایم.  کومه له اما بطرز “عجیبی”از طرف طرفداران و یا جریانات متعدد  کمونیسم کارگری و علیرغم تاکید بر ناسیونالیست بودن آن و از فرط “سیاسی”برخورد کردن،هنوز بعنوان هم خانواده خود دیده میشود که باید مساله ائتلاف و اتحاد با آن در کردستان  با فرمول فریب دهنده”قطب چپ” مطرح باشد.

 

قطب چپ

واضح است که مبارزان کمونیست نه تنها دنبال ایجاد قطب کمونیستی در کردستان نیست بلکه امروز هم و بعد از سه سال تلاش نادرست و پراز توهم به جریان ناسیونالیستی کومه له، آرزو مند است که بتواند با کومه له و قطب چپی که بدیهی است کومه له در راس آن و پرچم دار آن خواهد شد وارد گفتگو و اتحاد شود. سوال ما از مبارزان کمونیست این است که چرا شما بدنبال ایجاد قطب چپ با سازمانهای چپ در کردستان هستید؟ شما که همیشه تاکید داشته اید که در نقد کومه له و ناسیونالیست نشان دادن کومه له پیشرو بوده اید، چرا از لحاظ عملی و در هر تحولی قطب نمای نظریتان گم میشود و نگران از تضعیف “قطب چپ”سراغ کومه له بعنوان پرچمدار این چپ میروید؟ چرا سراغ کمونیستها نمیروید؟ کمونیستهایی که در شهر های کردستان و در همه جای آن حضور دارند، چرا راهنما و کمکی برای آنها نمیشوید؟ چرا طبقه کارگر و کمونیستهایش را نمیتوانید ملکه ذهن کنید و در کنار آنها باشید؟ چرا با نقد بی تعارف از کومه له و روشن کردن همین سیاست دروغین اتحاد چپ بعنوان مثال، کمک به شکل گیری یک قطب کمونیستی در تقابل با همه ناسیونالیسم کومه له نمیکنید؟ چرا اعلام نمیکنید که راه شکل دادن به یک قطب کمونیستی درکردستان ایران از کانال نقد بی اما و اگر و افشای کومه له میگذرد؟ چرا همین پروژه چپ خواندن و هم خانوادگی جنبشی با کومه له را نقد نمیکنید؟  چرا در هر تحولی و از جمله در اعلام اعتصاب عمومی ها در کردستان در تلاش برای تقویت صدای قطب کمونیستی کارگران و کمونیستها در کردستان نیستید؟ امروزه هر جریان ناسیونالیست در کردستان میتواند ادعا کند که چپ است. همه سازمانهای کومه له و کل خانواده کومه له قطعا خود را چپ میدانند و چپ هم هستند. چپ بودن اما برابر با کمونیست بودن نیست. نقد مارکسیستی به سرمایه داری در هیچ کجا ندارند؛ نه در کردستان ایران ، نه در عراق و نه دیگر بخشهای مناطق کرد نشین در ترکیه و سوریه. این نقد است که تضمین میکند که سیاست ناسیونالیستی بانام و پرچم فریب دهنده چپ به فروش نرود. چپ یعنی همین ها، همه افراد و سازمانهایی که خود را کرد و سوسیالیست، کرد و چپ میدانند متعلق به جنبش ناسیونالیستی کرد هستند. چپ یعنی حزب توده و حزب چپ ایران و حتی احزاب دمکرات کردستان هم طبق مصوباتشان خود را چپ به شما معرفی خواهند کرد.

شما به دنبال چه هستید؟ بهتر نیست خود را از بازی که از هر طرف به آن بنگرید در آن کومه له پیروز است دست بکشید؟ از توهمی که به این چپ دارید خود را نجات بدهید و کمک کنید که کومه له آنطور که هست برای طبقه کارگر در ایران و کردستان هم شناسانده شود. امروزه در درون خود کومه له پرچم نقد کمونیستی منصور حکمت از کومه له از جانب شخصیت های باسابقه آنها  باز هم معتبر اعلام میشود.  تلاش شما و نقد امروز شما از این نوع بازنگری انقلابی و کمونیستی عقب تر است.

شما قبل از هر چیز لازم است تکلیف خود را با این قطب نمای غیر کارگری و غیر کمونیستی خود در ایجاد قطب چپ روشن کنید. یا کمونیست باشید یا چپ یکی را باید انتخاب کنید! چنانچه قطب نمای روشنی داشته باشید در اعتصاب سراسری اعلام شده از جانب کومه له و دیگر احزاب ناسیونالیست در کردستان فراخوان دهنده و دنباله رو پرچم آنها نمیشدید. در خلا یک جریان نیرومند کمونیستی و کارگری در میان طبقه کارگر در کردستان فعلا و تا اطلاع ثانوی کومه له تسلط ناسیونالیستی خود را بر بخش قابل توجهی از مبارزات کارگری در کردستان و فعالین آن هم گسترش داده است. شما اگر با عینک کومه له فعلی به اوضاع نگاه نکنید، خواهید دید که دیگر سالهاست آثاری از آن مبارزات قطب کمونیستی قدرتمند و متشکل در میان کارگران به یمن همین تلاشهای ناسیونالیسم کرد در کردستان و مشخصا  به یمن وجود سازمان ناسیونالیستی بنام کومه له، دیگر موجود نیست.

کمونیستهایی که این واقعیت را نمیتوانند ببینید و برای آن نقشه ای نداشته باشند در دالان های تحولات سیاسی به “چپ”و “قطب چپ”رضایت میدهند وهم این امر را تقویت کرده و میکنند.

مبارزان کمونیست! وقت خود را صرف بازی برای ایجاد “قطب چپ”در کردستان نکنید. دخالت روشن و صریح در سرنوشت طبقه کارگر و ایجاد قطب کمونیستی و یا حزب کمونیستی اش از هر زمانی بیشتر میتواند یاری دهنده کمونیستها در کردستان باشد. نگران ایجاد قطب چپ نباشید که هنوز هم در حسرت ایجاد آن تاکید  میکنید ومیگویید : “این ضرورت سیاسی بی جواب مانده و فرصت‌ها چون برق از دست میروند”. چپ در کردستان خودش را برای قربانی کردن طبقه کارگر و کمونیستهایش سالهای زیادی است آماده کرده است، نگران قطب کمونیستی در جامعه طبقاتی کردستان باشید.

“به نظر ما مبارزه طبقه کارگر و کمونیستها در کردستان نه تنها ربطی به کومه له ندارد بلکه دقیقاً از کانال نقد این سازمان میگذرد. کسی هم اگر بخواهد یک استراتژی سوسیالیستی در ایران و کردستان را دنبال کند ناچاراً باید از زاویه نقد مارکسیستی ناسیونالیسم کرد، کومه له و حاکمیت بورژوایی وارد شود. انتقادات چپ ها و کمونیستها از درون کومه له و از بیرون چه در قامت تشکیلات ها و چه در قامت گروه و شخصیتهای سیاسی که عمدتا از اعضای طیف کمونیسم کارگری هستند هیچکدام پاسخ روشنی در جهت این نقد طبقه کارگر و کمونیسم ندارند. هر آنچه اساس دلمشغولی های آنهاست ترمیم ، بازسازی و حفظ کومه له برای تقویت و حفظ چپ در این سازمان و در جامعه است! به همین دلیل است که تقریبا همه این نیروها  یا در پی ائتلاف و اتحاد با کومه له بوده‌اند  یا بدنبال فراخوان های کومه له روان بوده اند  و یا اینکه منتظر گذر زمان برای رفع “غائله دیپلماسی”هستند. آنها ماه ها و سالها را میتوانند بگذرانند تا به کومه له بقبولانند که جبهه چپ را در ائتلاف نیروها در کردستان انتخاب کند. آنها یا نگران حفظ “شان”کومه له هستند و یا نگران این که چنانچه  کردستان و ایران دچار تحولی بشود جبهه چپ بدون کومه له ممکن نیست وبدون کومه له  طبقه کارگر و مبارزه طبقاتی کارگران در کردستان در ابعاد اجتماعی شکست  خواهد خورد. سؤال ما از این سازمانها، احزاب و افراد این است که سرنوشت کسی، گروهی و هر بخشی از کارگران کمونیست  را تا چه اندازه میتوانید با سرنوشت سازمانی به این اندازه غرق در جنبش ناسیونالیستی  گره بزنید؟ آیا “رابطه”با کومه له و همکاری و ائتلاف و اتحاد یا هر اسم دیگری به منظور “تاثیر بر چپ در درون کومه له و دوستی با چپ کومه له”زیادی نخ نما نیست؟  آیا این استراتژی شما  قبل از هر احساس مسئولیتی برای جامعه و طبقه کارگر احساس مسئولیت در قبال کومه له امروز نیست؟”(نقل از نوشته “نیروی پیشمرگ کومه له تاریخ پرولتری و واقعیت ناسیونالیستی خطاب به منتقدین کومه له”)

دفتر پژوهش های تحزب کمونیستی در ایران

اسد گلچینی – بهرام مدرسی

۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹-  ۱۹ مه۲۰۲۰

www.dar-rah.com

mail@dar-rah.com

mail@bahram-modarresi.com

asadgolchini@gmail.com